نسخه آرشیو شده
فیلم و سینما
صفحه ویژه:
فیلم و سینما

«این فیلم نیست»؛ پناهی به روایت پناهی
جعفر پناهی در بخشی از فیلم
از میان متن

  • این فیلم ۷۵ دقیقه ای، تصویری اتوبیوگرافیک از پناهی است. او در برابر دوربین میرطهماسب نه تنها از وضعیت معلق و بلاتکلیفی آزاردهنده و انتظار طولانی‌اش برای نتیجه حکم دادگاه تجدید نظرش حرف می‌زند بلکه از ایده‌های سینمایی به فیلم درنیامده خود سخن می‌گوید.
پرویز جاهد
چهارشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۰ | کد خبر: 62321

نمایش آخرین ساخته مشترک جعفر پناهی و مجتبی میر طهماسب با عنوان « این فیلم نیست»، بدون حضور وی در شصت و چهارمین دوره جشنواره کن، با استقبال زیاد تماشاگران جشنواره و منتقدان روبه‌رو شد.

نمایش آخرین ساخته مشترک جعفر پناهی و مجتبی میر طهماسب با عنوان « این فیلم نیست»، بدون حضور وی در شصت و چهارمین دوره جشنواره کن، با استقبال زیاد تماشاگران جشنواره و منتقدان روبه‌رو شد و بحث‌های تازه‌ای درباره موقعیت این سینماگر و حکم صادره درباره او برانگیخت. سازندگان این فیلم، آن را به سینماگران ایران تقدیم کردند.

«این فیلم نیست»، به‌طور پنهانی و به گفته سرژ توبیانا، مدیر سینما تک فرانسه، به صورت یک فایل کامپیوتری و در درون یک کیک به جشنواره ارسال شده است.

جعفر پناهی این فیلم را به کمک سینماگر مستند، مجتبی میرطهماسب و با امکانات اندک، در چهاردیواری آپارتمان اش در تهران، بدون مجوز دولتی ساخته است.

مجتبی میرطهماسب، همکار پناهی در ساختن این فیلم، در کنفرانس مطبوعاتی که درباره این فیلم برگزار شد، گفت: «از آنجایی که ما اجازه ساخت فیلم درباره جامعه را نداریم، تصمیم گرفتیم که مستندی درباره خودمان بسازیم.» وی افزود: « ما نمی‌خواستیم در این شرایط امیدمان را از دست بدهیم بلکه می‌خواستیم کاری بکنیم. ما تصمیم گرفتیم از انرژی که در این موقعیت بود، استفاده کنیم.»

میرطهماسب در ادامه گفت: «ما ترجیح می‌دهیم به جای قهرمانان زندانی، مردان آزادی باشیم. ما مبارزان سیاسی نیستیم بلکه کارگردان‌ایم».

سرژ توبیانا مدیر سینما تک فرانسه نیز گفت: «این فیلمی درباره کارگردانی است. کارگردانی یک پروسه ذهنی است. یک فیلمساز فیلمش را در ذهنش می‌سازد. وقتی که سینمایی در کار نیست، او همچنان به ساختن فیلم فکر می‌کند و این آن چیز باشکوهی است که این فیلم می‌خواهد به ما بگوید».

سرژ توبیانا، درباره سانسور سینمایی در ایران گفت: جامعه ایران، در واقع جامعه پیچیده‌ای است. سینمای ایران مدت‌ها با آموزش کودکان سرو کار داشت و سیاسی نبود اما الان یک عنصر مقاومت در آن است. در برابر ما، وزیر ارشاد و معاونت سینمایی و مدیران سینمایی قرار دارند اما بالاتر از آنها قدرت سیاسی، قوه قضاییه، پلیس و قدرت مذهبی است. امروز بین سیاست و مذهب در ایران کشمکش وجود دارد. ما مسئولان جشنواره فیلم کن و سینما تک فرانسه، سازمان‌های سیاسی نیستیم بلکه کارمان با سینماست. وقتی مقام‌های ایرانی می گویند جعفر پناهی و محمد رسول اف فیلمسازان ضد ملی هستند، ما در جوابشان می‌گوییم که آنها فیلمسازانی‌اند که به کشورشان علاقمندند. ما از سینما طرفداری می‌کنیم.

این فیلم ۷۵ دقیقه ای، تصویری اتوبیوگرافیک از پناهی است. او در برابر دوربین میرطهماسب نه تنها از وضعیت معلق و بلاتکلیفی آزاردهنده و انتظار طولانی‌اش برای نتیجه حکم دادگاه تجدید نظرش حرف می‌زند بلکه از ایده‌های سینمایی به فیلم درنیامده خود سخن می‌گوید.

دوربین میرطهماسب سعی می‌کند تا حد ممکن به پناهی و زندگی خصوصی او نزدیک باشد. پناهی عمدا شرایط را طوری فراهم کرده که کسی جز خودش در خانه نباشد. تنها نشانه حضور بستگان پناهی، پیام تلفنی همسر اوست که نگران غذای سوسمار خانگی دخترش سولماز است. بودن این حیوان در فیلم، تا حد زیادی فضای تلخ و عبوس فیلم را تلطیف می‌کند.


زمانی که پناهی از خواندن فیلمنامه جدیدی که نوشته در برابر دوربین میر طهماسب مایوس می‌شود، جمله‌ای به زبان می آورد به این مضمون که: اگر ما می‌توانستیم فیلم را تعریف کنیم، دیگر چرا باید فیلم می‌ساختیم.

عنوان فیلم نیز بسیار طعنه آمیز است. آیا واقعا این یک فیلم نیست؟ اگر این فیلم نیست، پس چیست؟ البته می‌توان گفت همین که این کوشش تصویری و تجربی دو سینماگر، به جشنواره کن راه یافته، نشانه «فیلم» بودن آن است.
اما اینکه مقامات قضایی و امنیتی ایران، چه واکنشی در برابر آن نشان خواهند داد و آیا ساخته شدن این فیلم و ارسال آن به کن می‌تواند پرونده جعفر پناهی را سنگین‌تر کند، موضوعی است که نمی‌توان همینک درباره آن قضاوت کرد.

لارس اولاو بیر، نویسنده در اشپیگل، که در نمایش فیلم پناهی حضور داشت، بعد از نمایش فیلم به مردمک گفت: من خیلی تحت تاثیر فیلم قرار گرفتم. ما همیشه اخبار مربوط به پناهی و حکم زندان او را منعکس کردیم به ویژه در زمان جشنواره فیلم برلین. من از اینکه پناهی توانسته علیرغم این شرایط، فیلم بسازد خیلی غافلگیر شدم و کنجکاوم که بدانم او چگونه توانسته این فیلم را به جشنواره برساند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا این فیلم تصویر روشنی از وضعیت پناهی است گفت: بله. دیدن اینکه او چطور زندگی می‌کند برای من جالب بود. به نظر می‌رسد که مرد ثروتمندی است چون در آپارتمان عظیمی زندگی می‌کند. او مشتاق ساختن فیلم است اما سخت خسته است و از اینکه نمی‌تواند فیلم بسازد ناراحت است.
ما او را می‌بینیم که با وکیل‌اش حرف می‌زند و معلوم است که به زندان خواهد رفت و راه نجاتی ندارد. متاسفانه کسی نمی‌تواند کاری در این مورد بکند و این خیلی غم‌انگیز است.

به عقیده نویسنده اشپیگل، فیلم پناهی، فیلم تلخ و غم‌انگیزی است «اما از طرف دیگر خیلی بامزه است؛ به خصوص وجود آن سوسمار اهلی در فیلم که از سرو کول پناهی بالا می‌رود».

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی