سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان
دژخیم بدنهاد دیوسرشت، کاخت شود ویران
سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان
آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان
در سیاهی سکوت سرزمین سبز
یک طنین سبز، برشد و به جان خستگان نشست
خندهها ز گرمی صدای او شکفت
یک جهان ترانه امیدمان شنفت
از هراس ظالمان، گلولههای بیم
بر تن وطن نشست و قلب عاشقان شکست و
سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان
دژخیم بدنهاد دیوسرشت، کاخت شود ویران
سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان
آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان
سپیده دم نزدیک است ای همرهان
ز خشممان برپا شد آتشفشان
سکوتمان گیرد آخر کام خصم
که در جهان پیچیدهست فریادمان
به سر رسد خزان ما، که جانمان تن تبر شکست و
سبز شد ز خون و فریاد ایران جاویدان
دژخیم بدنهاد دیوسرشت، کاخت شود ویران
سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان
آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان