آنچه در این ماهها و روزها رخ داد، پیدایش یک نوع عقلانیت و تدبیر ضمن دلسوزی برای مردم و تلاش برای بهبود وضعی است که به هیچ وجه و از هیچ جهت به نظرم قابل قبول نیست. اصلاحات همیشه گفته و منطق هم همین را حکم میکند که در دنیای امروز و شرایط کنونی برای رسیدن به آرمانهای خودمان هیچ راهی جز انتخابات نداریم. وقتی میگوییم انتخابات یعنی انتخابات به همان صورتی که برگزار میشود و ممکن است خیلی هم مطلوب نباشد. بدیل این مسئله چیز وحشتناکی است. ما دو تا نگاه به انتخابات میتوانیم داشته باشیم. یکی این که انتخابات را انتخاب کنیم تا به آنچه میخواهیم برسیم و یکی این که در آنچه نمیخواهیم خلل بیفتد. اگرقبول داریم اوضاع و احوال خوب نیست همین که این وضع تغییر کند، بهبود پیدا کند و یا جنبههای منفیاش از بین برود یک هدف است. بنابراین باید با خواست حداقلیمان جلو برویم و آن نجات کشور، بهبود وضع مردم، بهبود وضع ایران در عرصه بینالمللی، بهبود وضعیت اقتصادی، ایجاد امید در جامعه، زدودن یاس و نوامیدی از بخشهایی از جامعه، ترمیم بی اعتمادی یا ترمیم اعتماد زیان دیدهای که میان حکومت و مردم ایجاد شده اینها هدفهای خوب، اصلاحی و تدریجی است. ما روزی میگفتیم شرط شرکت در انتخابات آزادی زندانیان است، خود زندانیان نامه نوشتند که شما این دغدغه را نداشته باشید و در انتخابات شرکت کنید.
روند قضایا این بود که حداکثری نشد که آخرش آمدن آقای هاشمی بود و موج عظیمی که ایجاد شد و نگذاشتند. دو نفر از عزیزان بودند که هم میتوانستند اهداف حداقلی که جامعه و ملت ما دارد تامین کنند و هم این که راهکاری برای اداره کشور داشته باشند. یکی آقای دکتر عارف بود که به حق نماینده اصلاح طلبان بود، هم خودش ادعا داشت و هم در مجموعه اصلاح طلبان قرار میگرفت و در این مدت با مواضع خوبی که داشت نشان داد که حرفی برای گفتن دارد و پایبند به اصلاحات است و یکی آِقای روحانی بود که انصافا مواضعش مواضع شجاعانه اصلاح طلبانه بود. گرچه ایشان خودش را متعلق به اردوی اصلاح طلبان نمیدانست اما شما هم مواضع ایشان را دیدید که چقدر خوب مسائل را مطرح کرد و امید ایجاد کرد.
نه تنها از سوی این دو بزرگوار و انصافا جناب آقای عارف که انصافا سنگ تمام گذاشت حتی شما در زبان و سخن کسانی که احساس کردند که مواضع اصلاح طلبانه مواضع درست و مطلوب مردم است. این دستاورد خیلی بزرگی بود. تا اینجا هم اگر ما هیچ چیز به دست نیاورده بودیم نشان داد که جامعه کدام سو میرود. موجی که برای آقای هاشمی ایجاد شد نشان داد مردم چه میخواهند و چه نمیخواهند.
ما باید به یک ائتلاف برسیم. چارهای جز این نداریم. نباید ایده آل گرایی کنیم. مسئله هم این بود که بین این دو کاندیدایی که یکی اصلاح طلب بود و ادعا میکرد اصلاح طلب است و یکی هم مواضعش مواضع اصلاح طلبانهای بود گرچه ادعای ادعای اصلاح طلبی نداشت برویم به این سمت که امکان این که کمتر ضرر کنیم کجاست؟ خب عقلانیت بزرگی به خرج داده شد تا به این نتیجه رسیده شد که یک نفر از این آقایان بماند. آقای عارف با همه شایستگیهایش کار بزرگی کرد. ایثار بزرگی کرد.
الان معتقدم با بودن آقای روحانی در صحنه باید سستی را کنار گذاشت، باید با همه وجود به صحنه آمد و رای داد. این خطاب من به ملت عزیز است و بخصوص به اصلاح طلبان و جریاناتی که میخواهند در جامعه تحول ایجاد شود. نشاالله انتخابات خوبی و موجی ایجاد شود که امکان تغییر نتیجه کار وجود نداشته باشد.