دو سه روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گرچه روی هیچ کدام از در و دیوارهای پایتخت ایالات متحده را با عکس و پوستر نامزدهای انتخابات نپوشاندهاند اما توفان سندی هم نتوانسته است انتخابات را از زبان مردم بیندازد.
نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا روی در و دیوار شهرها با هم رقابت نمیکنند، عرصه رقابت، صفحه تلویزیونها و روزنامهها و شبکههای اجتماعی است.
این بار هم مثل انتخاباتهای پیشین ستارههای هالیوود یا مردم را به رای دادن و ساکن نماندن دعوت میکنند یا در کارزار انتخاباتی یکی از اعضا فعالاند.
این ویدئویی است که در آن برخی از ستارههای سریالهای تلویزیونی مثل «خانواده مدرن» و «چطور با مادرت آشنا شدم» از بینندگانشان میخواهند که رای بدهند.
کلینت ایستوود مهمترین چهره سینمایی است که در اردوگاه میت رامنی ایستاده است. او ستاره ویدئویی است که در آن به وضعیت اقتصادی آمریکا در دوره اوباما اشاره میکند و میگوید که اگر اوباما یک بار دیگر انتخاب شود آمریکا از پس این مشکلات بر نمیآید. او در پایان این آگهی میگوید که آمریکا به رامنی احتیاج دارد که اوضاع را به روال درست برگرداند.
از آن طرف اسکارلت یوهانسون در نشست دموکراتها حاضر شد و از رای دهندههای جوان خواست که به اوباما رای بدهند چرا که جوانها و زنهای زیادی به برنامههای حمایت اجتماعی او احتیاج دارند.
طرفداران این دو نامزد هم خلاقیتشان را به خرج میدهند تا تعداد بیشتری را به هواداری از نامزد محبوبشان دعوت کنند. اما نتیجه این تلاشها نشان میدهد که دموکراتها در تولید ویدئوها و آگهیهای انتخاباتی، خلاقانهتر عمل میکنند. در ویدئویی که مایکل مور، مستندساز تولید کرده، چند زن و مرد پیر به زبان طنز از مردم میخواهند که به دموکراتها رای بدهند و کشور را به دست جمهوریخواههای ندهند.
طرفداران اوباما با الهام از ویدئوی «گنگمن» خواننده کرهای که این روزها ویدئواش با عنوان «gangman style» در شبکههای اجتماعی سروصدا کرده و تا امروز بیشتر از ششصد میلیون بیننده داشته ویدئویی ساختهاند که در آن ثروتمند بود رامنی مضحکه شده است.
شبکههای تلویزیونی هم یا در خبرهایشان، موضوع انتخابات را دنبال میکنند یا در آگهیهای تبلیغاتی نامزدها را پخش میکنند.
ویدئوی دختر کوچکی که گریه میکند و با لحن کودکانه میگوید از «برونکو باما» (باراک اوباما) و رامنی حوصلهاش سر رفته، تا این لحظه بیش از پنج میلیون و هفتصد هزار بار دیده شده است. آمریکاییهایی که مثل این دختر بچه از بحثهای انتخاباتی خسته شدهاند کم نیستند. بازی دموکراسی در ایالات متحده بسیار طولانی و پیچیده است.
میت رامنی، شانزده ماه پیش نامزدیاش را اعلام کرد و از آن وقت تا امروز رسانهها بخش قابل توجهی از پوشش خبریشان را به انتخابات اختصاص میدهند و سهم انتخابات از رسانهها در هفتههای پایانی بیشتر و بیشتر میشود.
بسیاری از مردم آمریکا، مناظرههای انتخاباتی را مثل مسابقات مهم ورزشی دنبال کردهاند. در واشنگتن شبهای مناظره بعضی از کافهها روی درشان اطلاعیه چسبانده بودند که از تلویزیونهایشان، جریان مناظره را به صورت زنده پخش میکنند. به این ترتیب ساعات معاشرت در کافههای پایتخت آمریکا هم با سیاست آمیخته است. مناظره که تمام میشود و نامزدها از صحنه بیرون میروند، تحلیلها شروع میشود؛ کدام حریف مشت محکمتری روانه چانه آن دیگری کرد؟ کدام یک توانست آن دیگری را ضربه فنی کنند. کدام حریف، پیروز از میدان خارج شد؟
همزمان، بازار توییت کردن درباره لحظه به لحظه مناظره داغ بود. بعد از آخرین مناظره دو نامزد که سیاست خارجی و بخصوص ایران از بخشهای قابل توجه آن بود، توییتر اعلام کرد که کاربرانش شش و نیم میلیون پیغام با موضوع مناظره توییت کردهاند.
یکی دو ساعت پیش از مناظره سوم اوباما و رامنی، دو تا خیابان پایینتر از کاخ سفید خیابانها عملا خلوت شده بود. رانندههای تاکسی هم از رادیوهایشان مناظره دو رقیب را دنبال میکردند. یکی از موضوعات اصلی مناظره ایران بود. هزاران مایل آن طرفتر از تهران، در پایتخت «شیطان بزرگ» هر دو طرف مناظره مخاطبانشان را روشن میکردند که در مورد ایران خیلی خیلی جدی هستند و حالا حالاها «گزینه نظامی» روی میز میماند.
راننده تاکسی در راه برگشت، سوال رایج این روزهای مردم آمریکا را از من پرسید: از کدامشان طرفداری میکنی؟