نسخه آرشیو شده
درگیر (45) - سیزده به در
درگیر (45) - سیزده به در

این مطلب را به اشتراک بگذارید

رها

عمرا بابا بزرگ تو رو نیمیگیره. اولا که دختر مردم رو نمیبینی داره با چه امیدی سبزه گره میزنه. ثانیا: مگه از رو جسد من رد شی ...گفته باشم هااااااااااا

رها | ۱۶ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۶:۳۲
sahara

خيييليييييييييييييييييييي با حالللللللللههههههههههههههههههههههههه!من حاضرم زن بابا بزرگ شم smile))))))

sahara | ۱۵ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۵۵
مانا نیستانی

مانا: ممنونم دوست عزیز، حکایت بانمکی بود. بسیاری از نسل قدیم پرشور و شر ترند و مطمئناً بابا بزرگ با تمام اغراق ها ما به ازای فراوانی در جامعه دارد. احتمالا دلیل همدلی زیادتری که با این کاراکتر می شود همین آشنا و نزدیک بودن شخصیت است.

مانا نیستانی | ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۲۳:۲۳
محترم

ممنون مانا جان
اما به شخصه كارهاي شما را در راديو زمانه بيشتر مي پسندم ، بسيار قوي تر و با معناتر هست
سپاسگزارم

محترم | ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۶
آذر

می دونی , یعنی من عاشق این کاراکتر بابا بزرگم smile
حالا این کار به کنار اما بعد از دیدن کار دعای سال تحویل , بی اغراق پنج دقیقه قهقهه می زدم .
سلامت باشی و سبز و قلمت پاینده مانا جان . سال نو مبارک .

آذر | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۰
????

ببخشيد اين كامنت قبلي... اين لووول يعني چي؟!

???? | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۷:۰۰
MA

مانا چند روز پیش رفته بودم مسافرت یه روستای دور افتاده 8 ساعت اختلاف راه با تهران ! لووول ، منتظر بودم کاریکاتور آپدیت کنی ، بگم بهت ! بابابزرگ فیزیکال رو دیدم !!


خونه یه پیرمرد پدر چند فرزند شهید زمان جنگ رفتم ، خونه هر کسی تو اون ده رفتم بحث انتخابات و ... رو اول می کشیدم وسط اوضاع روستاها هم بیاد دستم ، لووول خونه این پیرمرد رفتم اول اون شروع کرد ” بی کی رای دادی شما ؟! “

گفتم کروبی گفت آفرین منم به موسوی ! شروع کرد دور گرفتن ! لووول جالبه زن و پسرش اصلا اهمیتی به جنبش
سبز و حوداث اخیر  نمی دادن ! نوه های دختر و پسر حدودا هم سن هم اینوری بودن اما آتیشی نبودن !

دوستم بهش گفت مثل اینکه خیلی سبز هستید شما ! پا شد انگشت اشاره رو بالا گرفت من جنبش سبزی اصیلم ! اینا کودتاه کردن و ...

هی به مخم فشار می آوردم این بابا چقدر آشناست ! کجا دیدمش ؟!

تا اینکه موقع خداحافظی اومد گفت چند وقت پیش یه سپاهی اومده بود مسجد اینجا هر چی خواست به کروبی و موسوی و خاتمی گفت پا شدم قاطی کردم گفتم تف به ذات کودتاه گرا !! لووووول اینو گفت تازه فهمیدم کجا دیدمش !! بابابزرگ !!! به زور جلو خندمو گرفتم اون لحظه !! جالبه نه فقط پیرمرده بقیشون هم مثل خانواده درگیر بودن !!

MA | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۵:۲۵
معین الدین

شکاف اجتماعی ناشی تضاد از بین سنت مدرنیسم در کنار تضاد ناشی از تضاد طبقاتی هولناک تحمیل شده از طرف حاکمیت به جامعه بزرگترین معضل اجتماعی فرهنگی دیروز و امروز این کشور بوده  اما کمتر کسی از حوزه هنر طنز به اون پرداخته
ممنون مانا ...ممنون
امیدوارم کارت ادامه داشته باشه

معین الدین | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۴
sheila dadvar

Good to see that both Baabaa Bozorg and his date are on the same page. none actually is looking to take the relationship to the next level smile

sheila dadvar | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۵۶
farahani

توجه :
نظراتی که حاوی اتهام، حمله شخصی، بی‌حرمتی، توهین و الفاظ خلاف اخلاق باشد حذف خواهد شد.
«مردمک» آدرس ایمیل کاربران را در اختیار اشخص ثالث قرار نمی‌دهد


khameneie

farahani | ۱۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۵
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی