ای کاش مانای عزیز می توانست مستقل باشد و مستقل فکر کند. هنر مانا بی نظیر است، اما وابستگی او، مانع وارستگی اش شده است. خادم یک جناح سیاسی بودن را هم هنرمندان انقلابی کمونیست و فاشیست داشته اند، هنر مستقل و ایده مستقل داشتن کار مانا را “مانا”تر می کند. به امید مانایی مانا.
ثریا | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۳
خودنویسه کشته منو )
شاگردک | ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۲:۵۵
به نظر من کامنت علی هم کاملا روشنگرانه و مربوط به این کاریکاتور است آنهایی که دوست ندارند میتوانند نخونند.
shirin | ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۲:۲۸
@فرهود
واقعا جای تاسف و بد بختیه که هنوز امثال شما از این جنایتکاران حمایت میکنند.
وحدت با طرفداران ولایت وقیح مثل وحدت با خمینی کثیف در انقلاب ۵۷ است.
ما باید واقیت را ببینیم و بدانیم هرچه زودتر از این جنایتکاران اصلاح طلب عبورکنیم زودتر به مقصد میرسیم .شما هم” وحدت کلمه” خودت را حفظ کن .
ali | ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۰:۵۷
واقعا جای تاسف و بد بختیه که خیلیا مثل علی مسایلی مثل پیام این کاریکاتورو درک نمیکنن و همچنان به طبل خودش میکوبن ونمیفهمن با این طرز فکرشون چه ضربه ای به جنبش مردم ایران و وحدت مبارزان میزنن.
فرهود | ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۰:۱۷
مانا جون دیوونتم.کاشکه این چیزی که تو میدونی و میفهمی و در ک میکنی .اون احمقایی که ادعای فهم وشعور و دموکراسی میکنن و میتونن تاثیر گذار باشن ولی بخاطر ادعای زیادی و نفهمی و منیتشون دارن دنبال انشون میگردن میفهمیدن.
فرهود | ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۰:۱۱
مانای عزیز کاریکاتوری بسیار زیبا و وصف ال حال شرایط فعلی ، خسته نباشی.
@ Ali
علی آقای عزیز، لطف کن نظرت رو نسبت به کاریکاتور ارائه شده بگو فقط همین، اعلامیه های حزبی و تشکیلاتی و... اینها رو هم بزن توی وبلاگت اگه کسی دوست داشت و علاقه مند بود میره میخونه .
لطف کن فرهنگ کامنت گذاشتن رو رعایت کن که بقیه حرف هات هم شنیدار داشته باشه.
karbafoo | ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۷:۲۵
سال پیش گفتم اگر حرفم را گوش کرده بودید کار به اینجا نمی کشید. گفتم همگی قدری صدقه جمع کنیم بدیم در راه خدا به این تبعیدی آواره از وطن بد آهنگ تا محتاج سربازان گمنام برای امرار معاشش نشه. بالاخره عرق خوری خارج کشور خرج داره. گوش نکردین اینم نتیجش. پریروز پاچه موسوی و کروبی را گرفته بود، بعدش سروش بعد از دستگیری موسوی حالا پاچه امیر ارجمند را گرفتن.
. تمامی نوشته هاش بوی تعفن تفرقه میده
گدایی کن تا محتاج خلق نشوی
می خواد طائب باشه شریعتمداری یا منافقین
ما را به خیر ایشان امیدی نیست فقط اگر شر نرساند دعا گویش خواهیم بود.
افلاطون | ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۲۳:۱۲
مانای گرامی من فکر می کنم اگر غیر از این باشه مصنوعیه. جامعۀ طبیعی با همین بر خوردهاست که زایش طبیعی می کنه و احتمالن نتیجه اش هم بهتر از رفتارهای مهربانانه و منطقی و پر فریب و سرشار از تزویر ه که بعضی ها تبلیغش می کنند و می خوان رواجش بدن.
تا آینده باز بر مدار گذشته خودشو بسازه. از قدیم ندیم گفتن : جنگ اول به از استبداد بعد. باور کنیم که در داخل اوین هم برخورد ها و دوستی ها مثل خارج از اوینه. آخه ما همه از یک وطنیم .
مهدی - تورنتو
مهدی | ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۷:۴۰
با سلام
به نظر من از حالا باید آقایان موسوی و کروبی را نه رهبران جنبش سبز بلکه رهبران جنبش سبز اصلاح طلب خطاب کنیم .
اگر جنبشی در ایران مرده ان جنبش سبز اصلاح طلب است و نه جنبش سبز مردم ایران.
انقلابات اخیر نشان دادند که میتوان از روش مصر ، تونسی هم به پیروزی رسید. رژیم ایران بسیار ضیف است و با یک هل محکم نابود خواهد شد.
کار اصلاح طلبان این شده که ما را از انقلابی دیگر بترسانند تا بتوانند در قدرت بمانند.
این رژیم با رهبری یک شورای واقعی ملی در کمتر از یک سال به زباله دانی تاریخ خواهد پیوست
خطاب به تمام اصلاح طلبان سبز ، موسوی، خاتمی، ،،،،،،،،
آقای موسوی شما صلاحیت سخن گفتن از «عدل» را ندارید!
عدالت تنها وقتی معنا پیدا می کند که شما به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور که هنوز هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید به عنوان یکی از متهمان درجه اول سه دهه کشتار ، جنایت و نقض مستمر و سازمان یافته حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی، در یک دادگاه کاملا عادلانه محاکمه شوید.
آقای موسوی شما از عدل علوی و تقدس نطام جمهوری اسلامی برای چه کسی سخن می گوید؟
برای هزاران هزار مادر عزاداری که نشانی از گور عزیزان خود ندارند؟
برای هزاران هزار پدری که برای هر گلوله ای که جان پاره تن شان را گرفت پنج هزار تومان پرداختند؟
برای هزاران هزار دختر بی گناهی که ساعتی پیش از تیرباران مورد تجاوز پاسداران قرار گرفتند که باکره به «آن دنیا» نروند؟
برای ملتی که هر روز در اخبار ساعت دو بعدازظهر فهرستی از دویست تا پانصد نفر تیرباران شده آن روز را می شنید؟
برای آذر که وقتی مظلومانه جان می داد مشت ش را گره کرده بود و چشم هایش به آینده خیره مانده بود؟
نه آقای موسوی، متهم ردیف اول شما هستید! از عدل برای من سخن نگوید، من شاهد زنده عدل علوی شما در دهه شصت هستم!
در آخر باید بگویم با شورت سبز پا کردن و بادکنک سبز هوا کردن و همچین مبارزات سوسولی ما به هیچ جا نخواهیم رسید و باید ۱۰۰ سال دیگر در جا بزنیم.
هرچه زودتر از اصلاح طلبان عبور کنیم زودتر به مقصد خواهیم رسید. مثل مردم قهرمان مصر، تونس، یمن ،بحرین،لیبی،،،،،،اگر روز ۲۵ خرداد یک هفته در خیابان میماندیم رژیم شکست خورده بود.
منظور از انقلاب این روش انقلاب است .
انقلابهای جدید بر خلاف انقلابات قرن گذشته با تلفات بسیار کمتری به پیروزی میرسد و به آزادی هم ختم میشود مثل مصر، تونس،،،،،،،،،،،،،،،
ali | ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۵
بابا بزرگ رو خیلی دوست دارم. یه آدمیه که توی همه این هاگیرواگیرای این سی سال بوده و وایستاده داره بازم تلاش می کنه. حتی از جوونا هم با انگیزه تره
مانا جان خیلی خوبه مرسی
خوبه با این ظرافت نقد بشیم
ندا | ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۱
ممنون مانا از اینکه یادت نرفته وسط اون معرکه زن هم بگذاری... هر چی باشه همانطور که در مبارزه حضور دارند در سروکله زدن با دیگران هم باید حضور داشته باشند. در ضمن اون قلم هم جالبه... اصلا این ذهن خلاق تو زیباست و این بابابزرگی که مثل جوون ها این قدر تر و فرز هست
فرح | ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۴:۵۱
خسته نباشید
همیشه از خانواده درگیر لذت بردم و این کار هم چنین بود. البته با نظر رضا موافق هستم! درگیری های داخلی و بلاتکلیفی جنبش سبز بسیاری را نا امید کرده است . البته باید مثل پدر بزرگ تلاش کرد تا این ناامیدی به درون زندانها رخنه نکند.
آرش | ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۳:۳۷
بنظر من خيلي كار جالبيست اتفاقا وصف حال اينروزهاي ماست
بجاي اينكه به فكر حركتي براي ازادي باشيم مدام يكديگر را نفي ميكنيم البته با مار انداختنهاي حراميان خامنه اي
شاهد | ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۸:۴۴
مانا: رهای عزیز ممنونم. اصولا هیچکدام از کارهای مجموعه درگیر “یک دنیا” حرف ندارند یا قرار نبوده داشته باشند اگر احساس می کنید داشته اند منظور نظر من چنین نبوده. از نظر من “یک جمله” حرف حساب برای چنین کاری کفایت می کند
مانا نیستانی | ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۸:۰۶
maskhareeeeeeeeeee:)))
narges | ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۷
کلا خیلی از طرح های این ]قا بی معنیس و هیچ مفهومی نداره جز اونکه خودش فکر میکنه فکر کنم خیلی جو گیر شه
سیاوش | ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۳
برخی از طرحهاتون یه دنیا حرف داره برخیشون یه جمله
فکر می کنم این جزء دسته دومه
Raha | ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۲۲
خیلی قشنگ بود اگه تو قسمت آخر یه سرکوبگر رو هم میکشیدید که کنار وایستاده بود و داشت میخندید دیگه حرف نداشت البته شما استاد هستید خودتون
ای کاش مانای عزیز می توانست مستقل باشد و مستقل فکر کند. هنر مانا بی نظیر است، اما وابستگی او، مانع وارستگی اش شده است. خادم یک جناح سیاسی بودن را هم هنرمندان انقلابی کمونیست و فاشیست داشته اند، هنر مستقل و ایده مستقل داشتن کار مانا را “مانا”تر می کند. به امید مانایی مانا.
خودنویسه کشته منو
)
به نظر من کامنت علی هم کاملا روشنگرانه و مربوط به این کاریکاتور است آنهایی که دوست ندارند میتوانند نخونند.
@فرهود
واقعا جای تاسف و بد بختیه که هنوز امثال شما از این جنایتکاران حمایت میکنند.
وحدت با طرفداران ولایت وقیح مثل وحدت با خمینی کثیف در انقلاب ۵۷ است.
ما باید واقیت را ببینیم و بدانیم هرچه زودتر از این جنایتکاران اصلاح طلب عبورکنیم زودتر به مقصد میرسیم .شما هم” وحدت کلمه” خودت را حفظ کن .
واقعا جای تاسف و بد بختیه که خیلیا مثل علی مسایلی مثل پیام این کاریکاتورو درک نمیکنن و همچنان به طبل خودش میکوبن ونمیفهمن با این طرز فکرشون چه ضربه ای به جنبش مردم ایران و وحدت مبارزان میزنن.
مانا جون دیوونتم.کاشکه این چیزی که تو میدونی و میفهمی و در ک میکنی .اون احمقایی که ادعای فهم وشعور و دموکراسی میکنن و میتونن تاثیر گذار باشن ولی بخاطر ادعای زیادی و نفهمی و منیتشون دارن دنبال انشون میگردن میفهمیدن.
مانای عزیز کاریکاتوری بسیار زیبا و وصف ال حال شرایط فعلی ، خسته نباشی.
@ Ali
علی آقای عزیز، لطف کن نظرت رو نسبت به کاریکاتور ارائه شده بگو فقط همین، اعلامیه های حزبی و تشکیلاتی و... اینها رو هم بزن توی وبلاگت اگه کسی دوست داشت و علاقه مند بود میره میخونه .
لطف کن فرهنگ کامنت گذاشتن رو رعایت کن که بقیه حرف هات هم شنیدار داشته باشه.
سال پیش گفتم اگر حرفم را گوش کرده بودید کار به اینجا نمی کشید. گفتم همگی قدری صدقه جمع کنیم بدیم در راه خدا به این تبعیدی آواره از وطن بد آهنگ تا محتاج سربازان گمنام برای امرار معاشش نشه. بالاخره عرق خوری خارج کشور خرج داره. گوش نکردین اینم نتیجش. پریروز پاچه موسوی و کروبی را گرفته بود، بعدش سروش بعد از دستگیری موسوی حالا پاچه امیر ارجمند را گرفتن.
. تمامی نوشته هاش بوی تعفن تفرقه میده
گدایی کن تا محتاج خلق نشوی
می خواد طائب باشه شریعتمداری یا منافقین
ما را به خیر ایشان امیدی نیست فقط اگر شر نرساند دعا گویش خواهیم بود.
مانای گرامی من فکر می کنم اگر غیر از این باشه مصنوعیه. جامعۀ طبیعی با همین بر خوردهاست که زایش طبیعی می کنه و احتمالن نتیجه اش هم بهتر از رفتارهای مهربانانه و منطقی و پر فریب و سرشار از تزویر ه که بعضی ها تبلیغش می کنند و می خوان رواجش بدن.
تا آینده باز بر مدار گذشته خودشو بسازه. از قدیم ندیم گفتن : جنگ اول به از استبداد بعد. باور کنیم که در داخل اوین هم برخورد ها و دوستی ها مثل خارج از اوینه. آخه ما همه از یک وطنیم .
مهدی - تورنتو
با سلام
به نظر من از حالا باید آقایان موسوی و کروبی را نه رهبران جنبش سبز بلکه رهبران جنبش سبز اصلاح طلب خطاب کنیم .
اگر جنبشی در ایران مرده ان جنبش سبز اصلاح طلب است و نه جنبش سبز مردم ایران.
انقلابات اخیر نشان دادند که میتوان از روش مصر ، تونسی هم به پیروزی رسید. رژیم ایران بسیار ضیف است و با یک هل محکم نابود خواهد شد.
کار اصلاح طلبان این شده که ما را از انقلابی دیگر بترسانند تا بتوانند در قدرت بمانند.
این رژیم با رهبری یک شورای واقعی ملی در کمتر از یک سال به زباله دانی تاریخ خواهد پیوست
خطاب به تمام اصلاح طلبان سبز ، موسوی، خاتمی، ،،،،،،،،
آقای موسوی شما صلاحیت سخن گفتن از «عدل» را ندارید!
عدالت تنها وقتی معنا پیدا می کند که شما به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور که هنوز هم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید به عنوان یکی از متهمان درجه اول سه دهه کشتار ، جنایت و نقض مستمر و سازمان یافته حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی، در یک دادگاه کاملا عادلانه محاکمه شوید.
آقای موسوی شما از عدل علوی و تقدس نطام جمهوری اسلامی برای چه کسی سخن می گوید؟
برای هزاران هزار مادر عزاداری که نشانی از گور عزیزان خود ندارند؟
برای هزاران هزار پدری که برای هر گلوله ای که جان پاره تن شان را گرفت پنج هزار تومان پرداختند؟
برای هزاران هزار دختر بی گناهی که ساعتی پیش از تیرباران مورد تجاوز پاسداران قرار گرفتند که باکره به «آن دنیا» نروند؟
برای ملتی که هر روز در اخبار ساعت دو بعدازظهر فهرستی از دویست تا پانصد نفر تیرباران شده آن روز را می شنید؟
برای آذر که وقتی مظلومانه جان می داد مشت ش را گره کرده بود و چشم هایش به آینده خیره مانده بود؟
نه آقای موسوی، متهم ردیف اول شما هستید! از عدل برای من سخن نگوید، من شاهد زنده عدل علوی شما در دهه شصت هستم!
در آخر باید بگویم با شورت سبز پا کردن و بادکنک سبز هوا کردن و همچین مبارزات سوسولی ما به هیچ جا نخواهیم رسید و باید ۱۰۰ سال دیگر در جا بزنیم.
هرچه زودتر از اصلاح طلبان عبور کنیم زودتر به مقصد خواهیم رسید. مثل مردم قهرمان مصر، تونس، یمن ،بحرین،لیبی،،،،،،اگر روز ۲۵ خرداد یک هفته در خیابان میماندیم رژیم شکست خورده بود.
منظور از انقلاب این روش انقلاب است .
انقلابهای جدید بر خلاف انقلابات قرن گذشته با تلفات بسیار کمتری به پیروزی میرسد و به آزادی هم ختم میشود مثل مصر، تونس،،،،،،،،،،،،،،،
بابا بزرگ رو خیلی دوست دارم. یه آدمیه که توی همه این هاگیرواگیرای این سی سال بوده و وایستاده داره بازم تلاش می کنه. حتی از جوونا هم با انگیزه تره
مانا جان خیلی خوبه مرسی
خوبه با این ظرافت نقد بشیم
ممنون مانا از اینکه یادت نرفته وسط اون معرکه زن هم بگذاری... هر چی باشه همانطور که در مبارزه حضور دارند در سروکله زدن با دیگران هم باید حضور داشته باشند. در ضمن اون قلم هم جالبه... اصلا این ذهن خلاق تو زیباست و این بابابزرگی که مثل جوون ها این قدر تر و فرز هست
خسته نباشید
همیشه از خانواده درگیر لذت بردم و این کار هم چنین بود. البته با نظر رضا موافق هستم! درگیری های داخلی و بلاتکلیفی جنبش سبز بسیاری را نا امید کرده است . البته باید مثل پدر بزرگ تلاش کرد تا این ناامیدی به درون زندانها رخنه نکند.
بنظر من خيلي كار جالبيست اتفاقا وصف حال اينروزهاي ماست
بجاي اينكه به فكر حركتي براي ازادي باشيم مدام يكديگر را نفي ميكنيم البته با مار انداختنهاي حراميان خامنه اي
مانا: رهای عزیز ممنونم. اصولا هیچکدام از کارهای مجموعه درگیر “یک دنیا” حرف ندارند یا قرار نبوده داشته باشند اگر احساس می کنید داشته اند منظور نظر من چنین نبوده. از نظر من “یک جمله” حرف حساب برای چنین کاری کفایت می کند
maskhareeeeeeeeeee:)))
کلا خیلی از طرح های این ]قا بی معنیس و هیچ مفهومی نداره جز اونکه خودش فکر میکنه فکر کنم خیلی جو گیر شه
برخی از طرحهاتون یه دنیا حرف داره برخیشون یه جمله
فکر می کنم این جزء دسته دومه
خیلی قشنگ بود اگه تو قسمت آخر یه سرکوبگر رو هم میکشیدید که کنار وایستاده بود و داشت میخندید دیگه حرف نداشت البته شما استاد هستید خودتون