نسخه آرشیو شده
درگیرها (۲۳۶)- فراموشی
درگیرها (۲۳۶)- فراموشی

این مطلب را به اشتراک بگذارید

saeed

@مستعار
با سلام، یک سوال از شما داشتم، از فحوای کلامتان بر می آید که انسان اهل تحقیق و مطالعه ای باشید ولی دوست عزیز چرا در همه نوشته هایتان، این همه غلط فاحش املائی دارید؟ تعداد غلط های املائی به حدی زیاد و بعضا عجیب است (حال حاظر ، داعم ؛جای دروستی؛ کثر فرهنگی ؛رفطار ؛ مصنوئی؛ قابل تعقیر؛ بی غیدوشرط؛ حدعقل؛ ظهن من؛ حرضه‌گویی‌ها ؛گصداخی ؛اللخصوص؛.....) که گویی به تعمد مرتکب این اشتباهات می شوید، چرا که فقط با خواندن کامنت های دیگران بسیاری از این اشتباهات، احتمالی برای پدید آمدن ندارند  لذا بسیار کنجکاو شدم و می خواستم در کمال احترام از شما بپرسم که به راستی چه دلیلی برای این تعمد دارید؟  یک هموطن

saeed | ۱۷ آذر ۱۳۹۰ - ۰۳:۱۳
مریم

چرا کار ما به جایی رسید که امیدمان بسته شد به موسوی ها و کروبی هایی که خودشان انقلاب اسلامی را  و جنگ تحمیلی را در رامن ما گذاشتند؟ آیا یکبار دیگر بازیچه سناریویی نشدیم که خامنه ای و رفسنجانی نوشتند و خاتمی مقدماتش را فراهم کرد؟ تا کی میخواهیم بازیچه بشویم؟

مریم | ۰۶ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۸
باران بهاری

جالب بود....... ممنون

باران بهاری | ۰۳ آذر ۱۳۹۰ - ۲۲:۲۸
احمد

موسوی و کروبی در دهه 60 کم جنایت نکردند ، شاید با این رنجها کمی پاک بشن

احمد | ۰۳ آذر ۱۳۹۰ - ۰۴:۵۷
پسرسبزک

سلام و درود به مانا نیستانی و تمام هنرمندانی که جامعه را نشانه می گیرند
شاید در این جا یک برداشت این باشد که فقط به قصد موسوی و کروبی است ... ولی واقعا این رفتار در ما ایرانی ها وجود دارد .... ما شعار دوست داریم ... ما از عمل فراری هستیم... اولش تو خیابون میگیم کروبی دستگیر بشه ایران قیامت میشه ولی حالا هیچ هیچ هیچ
اگر این افراد کشته هم بشن این ملت خمود جمود تکان نخواهد خورد

پسرسبزک | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۹:۲۲
1

1

1 | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۷:۰۶
مستعار

@ بهاره

بهاره جان ببخشید که دارم برایت دوباره مینویسوم. ولی همانطور که بارها و بارها برات قبلا هم نوشتوم من حرف بدی به شما نزدم. هیچوقت هم نگفتم جوابت بی ادبانه بوده. منظور من این بود که اگر کسی این مذخرفات رو مینویسه یا در مقابل نوشته کسی جواب میده(چون نمیدونستم نوشته اون بابا کامنت هست یا جواب یک کامنت) شما ناراحت نشو، چون هدفش چیزی دیگه هست. این حرف من هم نه حرف زور بود نه دستور بود نه چیزی دیگه، بلکه فقط یک احتمال که با اجازه شما به ظهن من رسید و شاید خیلی زودتر شما اصلا خودت متوجه شده بودی. ولی خوب خیلی‌ها متاسفانه متوجه نمیشند. ولی چون من برای درب نوشتم که دیوار هم بشنوه، فکر میکنم کار درستی کردم. این «به گند کشیدنها» هم یک عوارض از خیلی عوارض‌های دنیای مجازی هست که باید باهاش کنار اومد و مشگل فقط اینجا نیست. همانطور که باید با بوی عرق زیر بقل بعضی مسافرهای شرکت واحد کنار اومد وقتی که آدم ماشین شخصی نداره باید با این حرضه‌گویی‌ها هم کنار اومد و جدی نگرفت. ولی من این جسارت رو به خودم میدم که بهتون بگم زود جوش میارید و این باعث میشه که زود سوءتفاهم پیش بیاد چون من با خیلی از نظریاتت (اصلا نمی گذارم کسی حق من رو در آزادی بیان زیر پا بگذاره) موافقم! من هرگز سعی نکردم حق بیان شما رو ازتون بگیرم. اگر هم در جایی که همه نظر میدند نظر دادن من گصداخی بوده، ازشما بابت گذشته و اللخصوص آینده عذرخواهی میکنم. در مورد کامنتهای زیادم لطف کن و دست رو دلم نذار که همه صداشون در اومده ولی چکار کنم ایده‌الیستم مثل خیلی های دیگه. در مورد مامور بودنم هم بگم: چرا که نه؟ میتونه باشه. باید فکر کرد، تجزیه و تحلیل کرد، احتمالات و امکانات رو کنار هم گذاشت و به یک نظر رسید. هر چند با منطق من جور در نمیآد ولی شاید با منطق شما یا دیگران جور درآمد. امیدوارم که کامنتهای هیچ کسی اینجا پاک نشه، چون به نظرم دروست همانی هست که باید باشه. یعنی بحث، گفتگو و به نتیجه رسیدن یعنی یک قدم برداشتن. موفق باشید و دلتون بی ریا.

مستعار | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۰
مستعار

@ کامیار
ولی من اعتقاد دارم که بحث باعث جرقه فکری، جرقه باعث تحرک و تحرک باعث پیشرفت خواهد شد و بنابراین، بحث و جدل بین نه تنها من و دشمن واجبه بلکه بین همه حتی خودی. تا وقتی که بحث غیر شخصی باشد، یعنی طرفم از خصوصیات قابل تعقیر من که به نظرش اشتباه هستند بگه بدون حمله به شخص من، من ناراحت نمیشوم و احساس دشمنی هم نمیکنم. اگر هم طرفم اینقدر بی‌شعور باشه که بجای بحث بهم اهانت و بی ادبی بکنه باز هم ناراحت نمیشوم ولی انوقت مسلما زمینه‌ای برای گفتگو با اون شخص رو نمیبینم.
مثال: اگر یکنفر به من بگه فارسها خودشون رو بهتر از دیگران میدونند من این رو نظر میدونم و اول دلیل میخوام و خودم دلیل میارم که اینطور نیست. ولی اگر دور از لجاجت بتونم دلیل طرف رو قبول کنم از فردای همان روز خودم پرچم دار ضد این خصوصیت بد میشم. به همین دلیل هم در کومنتهای قبلیم سعی نکردم برای عدم تفرقه‌اندازی هندوانه زیر بقل هموطنانم بگذارم. چون این بحث‌هارو تفرقه نمیبینم بلکه عبور از یک پروسه اساسی و واجب. وگرنه گیرا همه با هم متحد شدیم و X رو بیرون کردیم، بعد چی؟(بجای ایکس میشه انگلیسی‌ها، رضا شاه ۱ و ۲ و ۲.۵، آخونده/سپاه و غیره گذاشت). پس بهتره با احترام با هم بحث کنیم تا تفرقه‌ها رو از قبل با حرف حل کنیم تا بعد از پیروزی بـــــــــــــاز هم کار به خونریزی نکشه. پس بحث واجبه و کامنتهای من هم بر همین مبنا بود ولی در عوض در مقابل اون سرباز گمنام سکوت کردم چون ایشان به من فارس انتقاد نکرد بلکه فحاشی.
ما هنوز با گذشت فکر کنم ۱۱۳ سال جنبش آزادی‌خواهی با وجود نظرات و خواسته‌های مختلف نتوانستیم همگی واضح  مثلا با تنظیم یک دفترچه کوچک چند صفه‌ای که درونش جدا از خواسته‌های حزبی نوشته شده باشه که ما خواستار یا پایبند به ارمانهایی مثلا آزادی بی غیدوشرط بیان، افکار ووو هستیم. فکر میکنم در اخرین منشور جنبش سبز چنین چیزهایی بود که متاسفانه انقدرپیچیده و لابلای مسائل دیگر سیاسی بود که من شخصا همه رو پیدا نکردم. من فکر میکنم عدم وجود سازمان دهی جنبش مدنی و دلبستن به رهبران زندانی و دیگر رهبران پوتانسیال عظیمی رو از جنبش خنثی کرده. من اعتقاد دارم که با عبور کامل از رهبر و رهبری به نوع قدیم، تنظیم یک منشور کامل با توجه به تمام مشکلات و تجربیات ۱۰۰ سال گذشته و تعهد واضح و بدون چانه همگانی به آن و با رهبری همگانی مثل حزب دزدان دریایی آلمان http://www.piratenpartei.de/ (متاسفانه فقط به زبان آلمانی) میشود موفقیتهای بیشری به دست آورد. البته همانطور که رهبران حبس شده هم گفتند اطلاع رسانی و یا به برداشت من همان فرهنگسازی اولویت دارد.
به نظر من اصلا احتیاجی نیست همه ۱۰۰٪ با یکدیگر هم‌عقیده باشیم تا بتونیم در صلح باهم زندگی کنیم. ولی با مُهر و موم کردن خواستهای پاپه‌ای انسان‌دوستانه و قسم خوردن به آن، حدعقل یک نقطه شراکت ثبت شده خواهیم داشت که باعث اتحاد در امروز و رسوایی زورگویان و فرصت طلبان احتمالی در فردا خواهد بود. ولی با اینهمه قدرت و امکانات، به امید حمله امریکا یا ازادی موسوی و کروبی نشستن به نظر من غلط هست.
البته این افکار تجزیئه طلبی و تفرقه اندازی که تازگی برخلاف تمام شواهد مربوط به افکار عمومی مُد شده، انقدر ناشیانه و غیر حرفه‌ای برنامه‌ریزی شده که فقط میتونه کار ج.ا. باشه.

مستعار | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۳:۱۲
بهاره

مستعار ! فکر نکنم من خیلی پیچیده صحبت کرده باشم.من به شخصی که نه یک بار بلکه بارها این کامنتدونی رو “به گند کشیده” در دو خط تذکر داده ام .  بعد جنابعالی پریدی وسط که من جوابم به او بی ادبانه بوده!! نه جواب من بی ادبانه بوده نه مخاطبم تو بودی. در ضمن از کجا معلوم شخص شخیص جنابعالی یک سرباز نرم نباشی؟! اگر به تهمت زدن باشه چرا تو نه؟ فعلا که از مدت حضورت در این کامنتدونی که هیچ کامنتی رو بی جواب نگذاشتی،به نظر میرسه شبانه روزی در نت فعالی!
من کلا آلرژی دارم به  این توهم”همه چیز دانی” کسانی  که فکر می کنند تنها کسی هستند که حقیقت رو کشف کرده اند و همه باید بدون هیچ سوالی دنبالشون راه بیافتند . و البته امثال تو رو زیاد دیدم که در کامنتدونی های مختلف سعی کرده اند با تهمت و توهین و جوسازی نظرات خودشون رو تحمیل کنندو بقیه رو خفه.به همین دلیل از خوندن کامنتت از کوره در رفتم.و اصلا نمی گذارم کسی حق من رو در آزادی بیان زیر پا بگذاره.من نظر تو ندارم و حق خودم می دونم نظرم رو بگم و با عمو مردک بازی نمی تونی من رو خفه کنی.لااقل دیگه نه اینجا... توی اینترنت.
به احترام هنرمندی مانا و البته افراد مودبی که خواسته اند بحث و جدل نکنیم من هم دیگر ادامه نمی دهم.خودم هم باورم نمیشه یک کامنت ساده دو خطی کارم رو به جدل با یک پرمدعای بی نزاکت کشونده. از مسولان سایت هم تقاضادارم که اگر لازم هست کامنتهای بی ربط من رو پاک کنند.در دیزی بازه ... حیای گربه کجا رفته smile

بهاره | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۴
مستعار

@ کامیار

کامیار جان من هم کاملا با نظر شما موافقم و حتی زبونم لال فکر میکنم پشت این دور گرفتن مصنوئی خانم/آقا بهاره یا سیاستی خوابیده و یا ندانستن چگونگی کاربری مجازی. چونکه در پوست من مخاطب‌هام مشخص بودند و من به این شخص شریف حرف بدی نزدم. انگیزه شخصی بنده هم از وقت و نظر گذاشتن در اینجا و انجا تنها و تنها داشتن امیدی قویست که با چند جرقه در افکارمون به زودی حداقل از شر استکبار دینی راحت میشویم. بهمین دلیل از هرگونه جواب در مورد این بگومگو خوداری خواهم کرد. زنده باد ایران، زنده باد صلح و رفاقت و دوستی و عشق و محبت و علم و هنر و .... خلاصه هرچی که ج.ا. نیست!

مستعار | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۵۴
کامیار

@ مستعار و بهاره
عزیزان این جا جای بحث و جدل بین خودی ها نیست. سعی کنید در دام تفرقه نیفتید. مانا در اکثر کارتون هاش سعی در همراهی و متحد کردن مردم داره. حالا یه فرد بی ادب اومده همه اینجا رو به هم ریخته. شما گولشو نخورید و محلش نذارید. سعی کنید به هدف اصلی فکر کنیدو با بی محلی به اون کاری کنید از رو بره. ممنون

کامیار | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۰۸:۱۳
مهران

@ نیما
آقا این یه تیکه رو فارسی میگفتی آمریکا هم بفهمه!

مهران | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۰۷:۲۱
نیما

منیم میهنیم ایران ده
دیاریم آذربایجان ده

سیز که توهین الیریز بیر ذره سوادیز یوخده , دوشونموروز نمیلیریز

نیما | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۰۵:۲۶
مستعار

@بهاره
آقا یا خانم بهاره، من چیزی به خودم نگرفتم و هیچ چیز بدی هم بهتون نگفتم. شما مقداری دچار توهم شدی و دوست داری شلوغش کنی خواهر/برادر من! من با اجازه شما/سربازان گمنام از سال ۱۹۹۴ از اینترنت برای ارتباتات استفاده میکنم. پس هیچ نیازی به راهنمای شما برای رعایت نتی‌کت نیست. شما که در یک رسانه جهانی تظاهر فکری میکنی ولی همزمان داعم میگی به من چه، به تو چه، به همه چه، آیا واقعا فکر میکنی جای دروستی رو انتخاب کردی برای کلاس گذاشتن؟ انتظار داری همه علم غیب داشته باشند و بگویند: اوه اوه، ایشون دکترند و کلاسشون با ما فرق داره، پس مزاحم صحبتهای گرانبهاشون نشیم؟ یا فکر میکنید با آقا بی‌ادبه خلوت کردید و در اطاق پذیرایی منزل تشریف دارید که بنده مزاحمتون شدم؟ شما اصلا کامنتت رو میخونی قبل از فرستادن؟ از یک طرف در یک محل عمومی نتطق میکنی ولی میگی هیچ کس حق خوندن و جواب در موردش نداره از طرف دیگه نظر شخصی من رو که برای عمومیت نوشتم بد میدونی و میخواهی غدقن کنی یعنی یک بام و ۲هوا؟ شما فکر میکنید کی تشریف دارید که فکر کردن و حرف زدن رو برای بقیه غدقن میکنید؟  اگر فکر نمیکنید که اینترنت ارث پدریتون هست، بهتون حتما سفارش میکنم اول از همه این رو مطالعه کنید: http://en.wikipedia.org/wiki/Netiquette
P.S. یه لطف میکنید به من توضیح بدید ادم توی فوروم چطوری میپره تو حرف کسی وقتی طرف حرفشو تایپ کرده و ۶ ساعت قبل از جوابش فرستاده؟ این یه تیکه رو برای دیگران مینویسم، شما اکیدا نخون: وقتی از کثر فرهنگی صحبت میکنم دقیقا اینطور رفطار رو میگم. اینترنت آره ولی بدون هیچ زحمتی برای یادگرفتن اصول و قوانینش. فقط بشینم جلوش چت کنم و عکس نگاه کنم و فَشن!

مستعار | ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۰۰:۲۴
satan

کارتون معنی دار بود....ولی باید بیاد داشته باشیم..که از یک گل هم بهار میشود....ولی همه چشم به اسمان دارند..باید خود ما همت کنیم حتی با یک پیراهن سبز حتی با یک دستبند سبز ...حتی با یک لبخند سبز...ایران فردا سر بلند است این کودکان امروز مثل ما فریب دروغ اسلام اخوندی را نخواهند خورد...در ضمن کامنت ها رو هم خواندم و متوجه شدم بعضی ها از ازادی فقط ساندیس می فهمند و بس...تو ای انسان نما که فارس را سگ و اذری را خر و لر را احمق و شمالی را بی غیرت و ...می نمامی بهتر نگاهی به ایینه بیندازی شاید ایینه واقعیت حیوان بودن خودت را به تو یاد اوری کند....گرچه حیف از نام حیوان که حیوان هم شعور حیوانی دارد اما تو هیچ نداری حتی خدا را هم نداری چون انقدر حقیری که فقط عقده برایت مانده که ان هم تقصیر تو نیست تقصیر این اسلام اخوندی است که همه را غیر ادم می داند جز سید علی گدا را.....کوروش انقدر عظمت  و مردانی داشت و دارد که بعد از صدها سال هنوز اسمش پا برجاست اما اسم تو چقدر به یاد ها خواهد ماند؟؟؟؟

satan | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۲۱:۴۲
بهاره

همين الان صفحه هاي پيش رو هم ديدم و متوجه شدم تعداد روان پريشهايي که اينجا کامنت مي گذارند بيشتر از اين حرفهاست :( کامنتينگه يا تيمارستان رواني؟! حيف کاريکاتوريست :(

بهاره | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۲۱:۱۹
بهاره

جناب مستعار! مگر من با شما بودم که به خودت گرفتي؟ خطاب من به بي فرهنگ مذکور بود.ضمنا به من چه مربوط که شما فکر مي کني طرف پان تورک نيست و از عوامل رژيمه؟! من اينطور فکر نمي کنم .و به هر حال هر کي هست فوق العاده بي شعوره.فاقد شعور هم  فحش نيست در مورد چنين افرادي.
به شما هم توصيه ميکنم  وسط حرف ديگران نپري و اظهار فضل نکني.فرهنگ داشته باش عزيزم!
تعريفت براي ايراني بودن رو هم براي خودت نگه دار.هر چند ايرانياني که من در طول روز مشاهده مي کنم به معناي واقعي کلمه وحشتناکند.و البته در اينترنت هم دست از سر آدم بر نمي دارند...
به نظر من هم هيچ آدم سالمي پابرهنه وسط حرفي که بهش مربوط نيست نمي پره! اما اگه حرف من دقيقا به شما مربوط ميشه که بهتره دست از اين مريضي برداري و از گذاشتن کامنتهاي بي ادبانه و روان پريشانه،در اين سايت خودداري کني.

بهاره | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۲۱:۰۰
semej

این شخصیت مجازی هم بلایی شده به جون ما ایرانی ها که بزدلی های خودمونو دور از جون شما پشتش قایم کنیم.
مثلا یک سرباز گمنام  مقام سفلای نجاست نقش یک نژاد پرست را بازی کنه و مردم ما بجای مبارزه واقعی به مبارزه مجازی با نام های مستعار مشغول بشن.
در بحبوحه بهار عربی، همون اعرابی که ما همیشه مسخره شون می کردیم با رشادت و شجاعت آنقدر جنگیدند تا حکومتهاشونو سرنگون کردن ولی ما ایرانیها بیش از هر چیز نیازمندی یک جو فرهنگ و شجاعت هستیم. از چشم و هم چشمی و مد پرستی البته هیچوقت خسته نمی شیم. این مبارزه مجازی هم بیش از اینکه به مبارزه شباهت داشته باشه ناشی از چشم و هم چشمی هامونه و ریشه تو همونجا داره. هیچ ملتی مثل ایرانی ها از فیس بوک برای نشان دادن عکس هاشون به هم استفاده نمی کنن.
خوش باشیم و خوش بازی کنیم مملکتمون خوب بلعیده شد.
نگارنده این سطور واقعا آدم سمجیه و هیچ دروغ و اغراقی در کار نیست.

semej | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۵
صفا

بیدار باشید که بسیج میخاد بریزه تو جامعه مجازی ، آقا بپر مسجد محل عضو شو که اینترنت مجانی میدن رو کارت بسیج اونم با کالیبر 2 مگ .

صفا | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۹:۵۴
مودب باشید

من هم با بهاره و کوروش موافقم. عده ای می آیند اینجا و از فضای ازاد سایت سوء استفاده می کند .
بهتره که نظرات پان ترک ها و افراد بی جنبه و بی تربیت رو که به دیگران توهین می کنند حذف کنید. وگرنه هر لمپن بی شخصیتی تشویق میشه وارد بشه و به دیگران توهین کنه

مودب باشید | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۶:۱۴
مهدی رودسری

گاهی وقتها اینطور می شود . متن نوشتۀ نقاشی شعر می شود . اتفاقن مثبت هم هست . بسیاری ار  هنرمندان ِ کاریکاتوریست از این تکنیک استفاده نمی کنند . نمی دانند که می شود با شعر ( هم فرم و هم لطافت ) موضوع را زیباتر بیان کرد.  یادی هم از منوچهر نیستانی بکنیم . به سراغ ِ شعرهاش برویم.
http://tabsar.com

مهدی رودسری | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۴۲
صوفی جعفر.

خانه از پایبند ویران است, حاج مانا در پیِ نقشِ ایوان است؟
منطبق با فرمایشات مندرج میرحسین(یا حسین) موسوی ایشان هیچ گونه مسؤلیت رهبری در جنبش اخیر مردمی نداشته و تنها عضوی از آنست. به لطف و مرحمت الهی ایشان به اندازه کافی سینه چاک مکتبی دارند. شما خودشو ناراحت نکن قارداش. چه خوب بود که از  زندانیان واقعی پیگیری میکردید ولی واضح است که هدف و مقصود شما (حاج مانا) و تارنمای مردمک چیز دیگریست. ولی باید به حظور انورتان برسانم که این تمهیدات هم نخ نما شده اند. عوامفریبی در این مقطع دیگر کاربرد قبل را ندارد, خود شما (به موهبت اطلاع از وقایع پشت پرده) مطلع هستید که مردم ایران به امثال موسوی , خاتمی, کروبی , رفسنجانی و ... هیچ اعتماد و اطمینانی ندارند. ما مردمی که ٣٣ است به منجلاب حکومت آخوندی افتاده اییم یادمان نرفته که تمامی این... که امروز شده اند اصلاح طلب, یاران وفادار خمینی بوده و هستند و همگی به نوعی مسؤل جنایات سیستماتیک رژیم جهل و جنون میباشند. اینکار به نظر شخصی نگارنده, دروغگویی به ملت ایران است. مردمی که به خیابانها آمدند, کشته شدند, زندانی و شکنجه شدند و مورد تجاوز قرار گرفتند نمیخواستند و نمیخواهند به دوران طلایی میرحسین و ‌اَمامش برگردن. این دیگه نوبره, طرف ٨سال بالاترین مقام اجرایی مملکت بوده و در جریان همه جنایات که بر این ملت گذشته و بعدش تا پارسال عضو شورای امنیت ملی بوده, حالا دوباره میخوان بچپوننش به این مردم به اسم اعتدال؟ عجب دیوان بلخیه اینجا. در ضمن لومپن بازی ترک و فارس هم حنای بیرنگیست. سعی نکنید با برانگیختن احساسات موضوع را به بیراهه بکشانید (طبق روال معمول). ترک و فارس و کرد و بلوچ و ... همگی ایرانی هستند و همگی طعم تلخ این حکومت ضد انسانی را چشیده اند. ما همگی در کنار یکدیگر ایران فردا را خواهیم ساخت, تا کور شود هر آنکه نتواند دید. از ما گفتن...

صوفی جعفر. | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۸
مستعار

@ bahareh
بهاره جان شما خودتو ناراحت نکن! این نوع کومنتها به نظر من بیشتر از طرف نوکران ذوب شده هست که دارند مرگ تدریجی سیستم دزدی و غارتشون رو میبینند و به حساب خودشون سعی میکنند با تفرقه‌اندازی آبی گل‌الود کنند. هیچ ایرانی سالمی از هر قومی نه اینطور حرف میزنه و نه اینطور جواب میده.


@ semej
کی گفته ایرانیان خارج از کشور برای همبستگی با هموطنامون که زندان رفتن و شکنجه شدن یک گرد همایی چند صد نفره را ننداختند؟ در خارج تظاهرات و برنامه‌های زیادی بود و هنوز هم کمابیش اینجا و انجا هست. ولی وقتی متاسفانه جمع زیادی از هموطنان عزیز بیشتر به فکر مسافرتشون به شمال و کباب‌خوردن در مهمانی‌ها هستند (فکوفامیل خودم اول همه) مسلما ایرانیان خارج نشینی که زمانی به زور مستقیم و غیر مستقیم بعضی از همین آقایان زندانی حال از کشورشان گریختند و با فلاکت و بدبختی اموراتشون رو گذراندند و حالا دارند زندگی کمابیش راحتی میکنند، در حال حاظر منتظرند عشق و صفای شیرین پول مفت نفت تمام شود و توده مردم در داخل برای آینده‌اش فعال شود. وگرنه خارج‌نشینان اگر شب و روز هم تظاهرات کنند کاری پیش نخواهد رفت تا وقتی ج.ا. با ۴تا پیت نفت باج به دولتهای خارجی همه این فعالیتها رو خنثی کنه. کمک خارج‌نشینان ایرانی تنها و تنها کمکی معنوی میتونه باشه در کنار مردم نه اینکه همه کاره باشند. مشگل اصلی ما ایرانیها متاسفانه بی تفاوتی و یا همان بی فرهنگی‌مان به همه امور زندگی، اِلا چشم و همچشم بازی هست. وگرنه بهترین شرایط برای یک زندگی موفق در یک کشور بی‌نظیر و ثروتمند رو داریم! تنها کثرمون بی‌فرهنگیست. البته نظر منه.

مستعار | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۵
korosh

با عرضه سلام و خسته نباشید خدمت شما عزیزان،

میخواستم خواهش کنم کامنت‌های بخش کاریکاتور را چک کنید من چند روز که میبینم کامنتهای راسیستی زیاد شده و کامنت‌ها همه از یه نفر هست لطف کنید بررسی کنید.

ایران و ایرانی‌ در این موقعیت باید متّحد باشه و نباید بذاریم کسی‌ به کسی‌ دیگه توهین کنه، امیدوارم شما هم با من همعقیده باشه که با توهین فقط از همدیگر دور تر می‌شویم.

با آرزوی عمری مفید و دستی‌ توانا  برای تک تک شما عزیزان امیدوارم بتوانیم با هم ایران را بهتر و سربلندتر بسازیم.

korosh | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۲
bahareh

آقای پان تورک!
یه کم فرهنگ داشته باش! اگه بخوام به زبون خودت باهات حرف بزنم : ثابت کن از فارسها بهتر و باشعورتری smile به عنوان یکی که پدرش ترکه و مادرش شمالی بهت میگم.اینجا رو باز گذاشتند چون روی شعور من و تو حساب کرده بودند! نگذار همین یه سایتی که نظرات رو بدون تایید و انتظار منتشر می کنه هم از کارش پشیمون بشه.

bahareh | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۰
mohammad

Father

mohammad | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۰۹:۲۴
سایه

قربون دستت مانا جان - خسته نباشی

سایه | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۰۸:۵۷
لولو

مدیر محترم سایت: از شما خواهش می‌کنم بر نظرات نگاهی گذرا داشته باشید. نظرات اشخاصی مانند hajiagha یا * یا keyvan نه ارتباطی به کاریکاتور دارد که توهین‌آمیز هم هست

لولو | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۰۸:۲۰
لولو

به امید آزادی همه‌ی اسیران دربند

لولو | ۰۱ آذر ۱۳۹۰ - ۰۸:۱۷
یک هموطن

تلخ بود . تلخ !

یک هموطن | ۳۰ آبان ۱۳۹۰ - ۱۸:۰۰
ندا

واقعا نقد عالي اي دارين...

ندا | ۳۰ آبان ۱۳۹۰ - ۱۷:۱۵
مهدی

امید دارم یه روزی همه بی گناهان و مظلومان ازاد گردند
درود به تو

مهدی | ۳۰ آبان ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی