نسخه آرشیو شده

ایران و عربستان برسر دو راهی سیاست مذهبی واشنگتن
عماد مغنیه
از میان متن

  • منابع معارضه لبنان از دست داشتن سازمان‌های امنیتی چند دولت عربی در ترور عماد مغنیه در دمشق خبر می‌دهند.
مردمک
سه‌شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۸۷ - ۲۱:۳۱ | کد خبر: 1570

چرا حزب‌الله لبنان تاکنون از متهم ساختن دولتی غیر از اسراییل در ترور مغنیه اجتناب کرده است؟

تیتر اول دیروز روزنامه کیهان چاپ تهران، درباره‌ی نقش عربستان و اردن در ترور عماد مغنیه، ابراز تعجب برخی محافل را به همراه داشته است.

هرچند نشانه‌ها حاکی از آن است که احتمالا محتوای خبر روزنامه‌ کیهان با شواهد همخوانی دارد، اما چگونگی ارائه و طرح این خبر پرسش‌هایی درباره‌ی رویکرد این روزنامه به طرح موضوعاتی چنین حساس مطرح می‌کند. به‌ویژه آن‌که حزب‌الله لبنان و رسانه‌های نزدیک به آن علی‌رغم در اختیار داشتن اطلاعات دقیق‌تر، تاکنون از متهم ساختن جهتی غیر از اسراییل اجتناب کرده‌اند. در مقابل، این روزنامه که به بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی تعلق دارد، چنین بی‌پروا و صریح به برجسته ساختن آن دست زده است.

اما چرا حزب‌الله لبنان تاکنون از متهم ساختن دولتی غیر از اسراییل در ترور مغنیه اجتناب کرده است و این امر چه معنایی در صحنه‌ی آشفته امروز منطقه می‌تواند داشته باشد؟

از چندی قبل که ناتوانی اسراییل در ساقط کردن حزب‌الله در سطح مواجهه نظامی آشکار شده است، موجی از نگرانی در میان محافل و دولت‌های محافظه‌کار عربی ایجاد شده؛ به نحوی که این دولت‌ها را به سمت چاره‌جویی برای غلبه بر این پدیده ولو به واسطه همکاری و هماهنگی با آمریکا و اسراییل در این زمینه واداشته است. در این راستا، واشنگتن و تل‌آویو از حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی عربستان، مصر و اردن به منظور وارد کردن ضربه‌ای مهلک به حزب‌الله برخوردار بوده‌اند.

بنا بر برخی اخبار دریافتی از منابع معارضه لبنان، پیشرفت تحقیقات درباره‌ی ترور عماد مغنیه در دمشق، حاکی از آن است که سازمان‌های امنیتی چند دولت عربی در ترور وی دست داشته‌اند. با این حال تاکنون حزب‌الله و دمشق از وارد کردن هرگونه اتهامی به جهات عربی خودداری کرده‌اند و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، تنها اسراییل را متهم به طرح‌ریزی و ترور مغنیه کرده است.

علی‌رغم اشتراک دیدگاه امریکا و دولت‌های پادشاهی عرب خصوصا عربستان و اردن در قبال به حاشیه راندن حزب‌الله و همکاری گسترده‌ی امنیتی و سیاسی آنها در این راستا، اختلافات عمده‌ای در نوع تعامل با این موضوع میان عربستان (به‌عنوان رهبر جریان محافظه‌کار عربی) و آمریکا وجود دارد. محافل سیاسی در بیروت این وجوه مشترک و اختلاف نظر را این‌گونه توضیح می‌دهند که:

-  آمریکا و اسراییل تاکنون از تحلیل بردن نیروی سیاسی و اجتماعی حزب‌الله در فرایند سیاسی داخلی این کشور و رقابت‌های سیاسی داخلی ناتوان مانده‌اند و این امر باعث سرخوردگی آنها از برخی عناصر جناح چهارده مارس طرفدار امریکا و دولت فواد سنیوره شده است.

- جنگ سی و سه روزه اسراییل علیه حزب‌الله که با چراغ سبز رژیم‌های محافظه‌کار عرب همراه بود، علی‌رغم استفاده از تمامی امکانات پیشرفته و سلاح‌های پیچیده نه تنها به هدف اعلام شده خود که نابودی حزب‌الله بود، نایل نیامد، بلکه موقعیت داخلی و جهانی آن را ارتقا بخشیده است. هنگامی که در پایان جنگ حزب‌الله اعلام پیروزی نمود، خوفی بی‌سابقه در تل‌آویو و در میان رهبران محافظه‌کار عرب ایجاد شد که محرک ایجاد برنامه‌ریزی تازه‌ای برای مقابله با نفوذ ایران و به تبع آن حزب‌الله شده است.

- با توجه به وضعیت منطقه و هزینه‌ی بالای راه انداختن هرگونه جنگ جدید در خاورمیانه، گزینه‌ی حمله نظامی و تغییر رژیم در سوریه و ایران، به‌عنوان عقبه حزب‌الله و حماس، فعلا از دستور کار کاخ سفید خارج شده است و بایستی راه کار دیگری برای سرکوب حزب‌الله یافت.

- بر این مبنا، واشنگتن معتقد است بهترین راه برای بی‌اعتبار ساختن حزب‌الله و تضعیف آن در مرحله‌ی کنونی، به تله انداختن آن در یک منازعه خونین داخلی‌ست. برخی منابع امنیتی در لبنان اظهار کرده‌اند، هجم وسیعی از سلاح‌های سبک و نیمه سنگین وارد لبنان شده و در اختیار گروه‌های نزدیک به آمریکا، خصوصا نیروهای تحت امر ولید جنبلاط و سمیرجعجع قرار گرفته است.

- به موازات فعالیت‌های آمریکا، جریانات تندرو و اصول‌گرای سلفی در لبنان و همین‌طور جناح المستقبل به رهبری سعد حریری که از روابط حسنه و ویژه‌ای با ریاض برخوردار است، دست به تسلیح و آموزش نیروهای خود در شمال لبنان و بیروت زده‌اند. توجیه ایدئولوژیک این جریانات برای تسلیح خود این بوده است که اهل سنت در لبنان بایستی از یک شاخه‌ی نظامی قوی برخوردار باشد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی