در همایش لندن فیلمهای بنیاعتماد، ابعاد سیاسی، وضعیت کارسینمایی در بافت سینمای ایران و تولیدات فرهنگی وی مورد بررسی قرار میگیرد.
باخبر شدیم لندن به مدت 24 روز میزبان رخشان بنیاعتماد، کارگردان برجستهی سینمای پس از انقلاب است و در این همایش کمنظیر، علاوه بر نمایش فیلمهای او، کارگاه آموزش فیلمسازی توسط این کارگردان برگزار خواهد شد.
مدرسهی عالی مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (سوآز)، موسسهی فیلم بریتانیا (بی.اف.آی)، بنیاد میراث ایران (آی.اچ.اف) و موسسهی فرهنگی و هنری اینسایت در برنامهای با عنوان «فصل بنیاعتماد» بهطور مشترک فیلمهای او را نمایش میدهند.
در این مجموعه که از 19 فروردین تا 11 اردیبهشت در محل سوآز برگزار میشود، یک کارگاه آموزش فیلم توسط بنیاعتماد و همایش یکروزه برای بزرگداشت او برگزار خواهد شد.
در این فرصت، سایت «میراث ایران» علاوه بر معرفی این کارگردان، مروری بر مجموعه برنامههای او در لندن دارد:
بنیاعتماد، کارگردان برجستهی ایرانی که سابقهی ساختن فیلمهای مستند و فیلمنامهنویسی دارد، نگاه تیزبین خود را به سوی فیلمهای اجتماعی معطوف داشت و کار را با ساختن فیلم «خارج از محدوده» در سال 1365 شروع کرد.
مجموعه فیلمهای او مورد تحسین جشنوارههای بینالمللی و منتقدان داخل بوده و جوایزی را نصیب خود کرده است.
در همایش لندن، فیلمهای بنیاعتماد و تاثیر آثار او، تمرکز بر ژانر خاص، ابعاد سیاسی، وضعیت کارسینمایی در بافت سینمای ایران و تولید فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد.
همایش یک روزهای در 31 فروردین (19 آوریل) دربارهی زندگی بنیاعتماد و نقش او در سینمای معاصر ایران در محل سوآز برگزار خواهد شد که در آن پروفسور آنابل سربرنی و دکتر سعید زیدآبادینژاد از او تقدیر خواهند کرد.
گفتنی است خانم آنابل سربرنی، استاد ارتباطات و رسانههای جهانی، در زمینهی «خاورمیانه و تمرکز ویژه بر ایران» و مطالعات فرهنگی و رسانهای تحقیقاتی کرده و مدیر مرکز مطالعات و فیلم «سوآز» است.
بنیاعتماد، چهرهی ناشناخته در انگلیس
سایت اینترنتی «نیواستیس من» (Newstatesman) نوشت: بعد از انقلاب و در پی فرمان آیتالله خمینی مبنی براینکه فیلمهای متناسب با آرمانهای انقلاب اسلامی مجوز نمایش دارند، غرب بهویژه جشنوارهی فیلم کن به سراغ سینمای ایران آمدند و با برجسته کردن نام کارگردانهای ایرانی ازجمله عباس کیارستمی، محسن مخملباف و مجید مجیدی، نام آنها به «ستارههای بینالمللی تبدیل شد.
دراین میان، نسل جوانتر کارگردانان ایرانی از جمله جعفر پناهی، بهمن قبادی و سمیرا مخملباف نیز این ستارگان بینالمللی را دنبال کردند، اما نام رخشان بنیاعتماد، یکی از برجستهترین چهرههای سینمای ایران، که موضوع همایش این هفته لندن است تا حدود زیادی ناشناخته مانده بود.
او یکی از موفقترین کارگردانهای ایرانی در 20 سال گذشته است که بهطور هنرمندانه توانایی جذب مخاطب و گیشهی سینما را با تصمیم به انتقاد از وضعیت فعلی کشورش ترکیب کرده است.
بنیاعتماد در اوایل دههی شصت در تلویزیون ایران آرشیتکت بود و همزمان در رشتهی سینما تحصیل میکرد.
از مستند تا فیلم سینمایی
بنیاعتماد در اواسط دههی شصت در ساخت فیلمهای مستند با موضوعات اقتصاد ایران در زمان جنگ ایران - عراق و هجوم جمعیت از حومه به تهران، پیشرفت کرد.
او مستندسازی را با هدف نشان دادن شرایط اجتماعی در ایران و به ویژه تهران ادامه داد و سپس به ساخت فیلمهای سینمایی روی آورد.
«خارج از محدوده» را در سال 1365 ساخت که یک کمدی محسوب میشد و پس از آن فیلمهای «زرد قناری» و «پول خارجی» روی پرده سینما رفت. فیلمنامههای این سه فیلم را خودش نوشت که بازتاب حساسیت اجتماعی -سیاسی خود اوست.
بنیاعتماد با ساختن فیلم «نرگس» در سال 1371 به موضوع ارتباط جنسی در ایران میپردازد که البته پرفروش هم بود. اما فیلم «پول خارجی» او یک فیلم تجاری بود که در داخل کشور موفق بود.
فیلمهای بعدی بنیاعتماد، «روسری آبی» (1374) و «زیر پوست شهر» (1380) بسیار پروفروش بودند.
ضربه به پاشنهی آشیل فرهنگ ایرانی
حمید دهباشی، اندیمشند ایرانی - آمریکایی میگوید، اگرچه کیارستمی و مخملباف هرکدام بازخوانی متفاوتی از فرهنگ ایرانی دارند، اما فیلمهای بنیاعتماد «ضربه به پاشنهی آشیل این فرهنگ بهویژه مفهوم طرفداری از حقوق زن» است که بیننده آن را به وضوح میبیند. ضربه معکوس به جنسیت، یک مقولهی منحصر به سینمای بنیاعتماد است، یک بخش بسیار قدرتمند در بحث آسیبشناسی که در آثار همکاران بزرگ مرد او دیده نمیشود.
اگرچه کیارستمی در سال 1381 با فیلم «10»، نبود این مقولهی جنسیتی را جبران کرد. فیلمهای نرگس، روسری آبی و بانوی اردیبهشت، تاکیدی بر این سخن آقای دهباشی است. حملهی بنیاعتماد به روابط جنسی عمدتا در فضای تنگدستی و محرومیت شکل میگیرد.
نرگس در سال 1992 (1371) در جشنوارهی فیلم لندن نمایش داده شد و پس ازآن بیشتر آثار بنیاعتماد در لندن روی پرده سینما رفتند و آثار او مورد توجه قرار گرفت.
اما سوال اینجاست که چرا بنیاعتماد در لندن بهتر مورد تشویق قرار نگرفته است؟ یکی از دلایل این است که فیلمهای او در داخل ایران سرمایهگذاری میشود. درحالیکه شرکتهای فرانسوی میتوانند تولیدات فیلم (ایران) را در سطح بینالمللی ارتقا دهند.
علاوه بر این، تعریف آثار او کار دشواری است و در جایی میان سرگرمی و سینمای هنری، داستان و مستند، قرار میگیرد.
بنیاعتماد در جایی گفته بود: «نمیتوانم فیلم مستند را از سینمای داستانی جدا کنم. این بدان معنا نیست که صحنههای مستند را وارد فیلم داستانی کنم، بلکه چشمانداز و دیدگاه را نشان میدهم.»