طی چند سال اخیر ایران توانسته است روابط خوبی با کشورهای چپگرای آمریکای لاتین برقرار کند و این موضوع نگرانیهایی را برای آمریکاییان در پی داشته است.
ارتباط و دوستی دولت ایران با دولتهای آمریکای لاتین نگرانی مقامات آمریکایی را به دنبال داشته است.
یک دیپلمات ارشد آمریکا روز چهارشنبه اعلام کرد: ایران برای مقابله با نفوذ دیرینه واشنگتن در آمریکای لاتین، با کشورهای این منطقه متحد شده و می تواند از آنها برای تهدید امنیت ایالات متحده آمریکا استفاده کند.
توماس شانون معاون وزارت خارجه آمریکا در امور نیمکره غربی به رویترز گفت: ما نگران هستیم که در صورت برخورد با ایران، این کشور با استفاده از حضور خود در منطقه آمریکای لاتین برای انجام فعالیت هایی علیه ما مبادرت کند.
دولت های ونزویلا، کوبا، نیکاراگویه و بولیوی در سالهای اخیر متحد ایران شده اند و برخی کشورهای دیگر در این منطقه روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی دارند.
به گزارش رویترز، شانون افزود: ایران می خواهد انزوای بین المللی خود را با نشان دادن قدرت ایجاد دوستی با کشورهای آمریکای لاتین کاهش دهد، منطقه ای که به لحاظ تاریخی "محدوده نفوذ" آمریکا بوده است.
شانون در گفتگو با رویترز، از کشورهای آمریکای لاتین درخواست کرد به تحریم های مورد حمایت سازمان ملل علیه برنامه هسته ای ایران احترام بگذارند و اتهاماتی را یادآور شد که در آن ایران درحمله به سفارت اسراییل و جامعه یهودی بوینوس آیرس، پایتخت آرژانتین، در سال های 1990 دخالت داشته است.
این درحالی است که ایران هرگونه دخالت در حملات بوینوس آیرس را رد کرده است.
براساس این گزارش، شانون ادعا کرد: ما از دوستان خود در منطقه می خواهیم که هشیار باشند. اینگونه حملات نشان می دهد که ایران قادر است در آمریکا عملیات تروریستی انجام دهد.
ایران برنده جنگ قدرت در آمریکای لاتین
سفر منطقه ای احمدی نژاد به کشورهای آمریکای لاتین در سه سال گذشته با استقبال رهبران این کشورها و تردیدهای دولت واشنگتن روبرو شده است.
گفتنی است محمود احمدی نژاد رییس جمهور و هوگو چاوز همتای ونزوئلایی او آخرین بار در آبان ماه 1386 در تهران دیدار کردند و قرار است احمدی نژاد به زودی به کاراکاس سفر کند.
احمدی نژاد ازجمله نخستین رهبرانی بود که پیروزی فرناندو لوگو در انتخابات ریاست جمهوری پاراگوئه را تبریک گفت و با سفر به این کشور، حلقه متحدان خود در آمریکای لاتین را گسترده تر کرد.
امیر طاهری در مقاله ای در نیویورک پست نوشت: احمدی نژاد با این پیام تبریک امیدوار است که پاراگوئه یکی دیگر از حلقه های "زنجیر رژیم های ضدآمریکایی" باشد، زنجیره ای که او و "برادر" خود هوگو چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا از آن حمایت می کنند.
براساس این مقاله، اگرچه رسانه های ایرانی، لوگو، کشیش سابق، را "مرد خدا و دشمن شیطان بزرگ نامیده اند" اما واتیکان استعفای مقام کشیشی او را رد کرد و برخلاف آنکه به او اجازه نامزدی انتخابات را نداده بود، او در این انتخابات شرکت کرد و از نظر واتیکان دیگر مقامی ندارد.
نویسنده افزود اما نکته اینجاست که تحلیل احمدی نژاد ساده است: آمریکا تلاش می کند با کمک متحدانش در آمریکای لاتین ایران را شکست بدهد اما ایران باید از طریق ایجاد اتحاد در کشورهای آمریکای لاتین یک زنجیره ضدآمریکایی درست کند.
طاهری ادعا کرد: از سال های 1980 حزب الله که توسط ایران راه اندازی شده، پایگاهی در پاراگوئه دایر کرده و جامعه شیعیان این کشور را استخدام کرده است. این پایگاه با سرمایه گذاری ایران و ونزوئلا برای فعالیت تبلیغات انتخاباتی لوگو، نقش مهمی در پیروزی او داشت.
سابقه دوستی ایران و کشورهای آمریکای لاتین
درمیان کشورهای آمریکای لاتین، کوبا اولین کشوری بود که پیمان دوستی غیررسمی با ایران بست و بنا به گفته آقای طاهری، ایران در 18 سال گذشته میلیاردها دلار به اقتصاد بیمار کوبا تزریق کرده و بخشی از این کار با عرضه نفت خام رایگان صورت گرفته است.
طاهری افزود: تنها در اواخر سال های 90 بود که تهران متحد واقعی خود را در ونزوئلا، یعنی چاوز، را پیدا کرد و این آقای چاوز بود که با انجام شش سفر به جمهوری اسلامی رکورددار سفر رهبران خارجی به ایران بوده است.
براساس این مقاله، چاوز به ایران کمک کرد محور رادیکال اوپک را تشکیل دهد و گاه لیبی و الجزایر هم در این محور حضور دارند.
به گفته نویسنده، روابط تهران-کاراکاس با روی کارآمدن احمدی نژاد گسترش یافت و جمهوری اسلامی سیاست ضدآمریکایی خود را احیا کرد.
رییس جمهور ایران درمدت سه سال ریاست خود چهار بار به آمریکای لاتین سفر کرده است و این نفوذ ایران نقش بسزایی در ترغیب چاوز به اتخاذ هرچه بیشتر نگرش ضدآمریکایی ایفا کرده است.
با توجه به آنکه در آغاز قرن جدید برزیل، بولیوی، شیلی، اوروگوئه و پرو به سوی انتخاب دولت های میانه رو چپگرا گرایش داشته اند، می توان گفت احمدی نژاد و چاوز بابت خرسندی از همکاری با یکدیگر دلیل دارند و این دلیل آشکارا در عقب نشینی آمریکا از این منطقه (لاتین) مشهود است.