تهدید و جنگ لفظی علیه ایران ازجمله محورهای سیاست خارجی بوش است که به پایان دوره ریاست جمهوری خود نزدیک می‌شود و رهبر آینده کاخ سفید را از گفت‌وگو با ایران برحذر داشته و به جنگ با ایران دعوت کرده است.
جرج بوش رییس جمهور آمریکا درمدت ریاست خود همواره تلاش کرده با کمک متحد خود اسراییل، ایران را در انزوا قرار دهد و در سفر اخیر به خاورمیانه کشورهای عربی منطقه را به مهار رژیم جمهوری اسلامی فراخواند.
تهدید و جنگ لفظی علیه ایران ازجمله محورهای سیاست خارجی بوش است که به پایان دوره ریاست جمهوری خود نزدیک می‌شود و رهبر آینده کاخ سفید را از گفت‌وگو با ایران برحذر داشته و به جنگ با ایران دعوت کرده است.
برخی ناظران سیاسی براین باورند که رییس جهور آینده آمریکا وارث بسیاری از چالش‌های سیاست خارجی آمریکا است و به طور یقین جانشین بوش، رییس جمهور جنگ سرد با ایران خواهد بود.
توماس فریدمن تحلیلگر نیویورک تایمز با اشاره به جنگ سرد آمریکا علیه ایران و تلاش بی‌نتیجه واشنگتن نوشت: آمریکا تلاش می‌کند با کمک اسراییل و متحدان عرب سنی خود در برابر ایران، سوریه و حماس و حزب‌الله بایستد و بر تمام منطقه خاورمیانه نفوذ کند.
فریدمن به مقاله‌ی روزنامه کیهان در 22 اردیبهشت اشاره کرد که نوشته بود «در جنگ قدرت در خاورمیانه تنها دو طرف وجود دارند: ایران و آمریکا.»
به اعتقاد نویسنده، در حال حاضر تیم آمریکا از هر طرف بازنده این جنگ است. زیرا ایران باهوش و بی‌رحم است، اما آمریکا احمق و ضعیف است و دنیای عرب سنی متزلزل و متفرق است. بنابراین جای سوالی باقی نمی‌ماند.
خشم آمریکا برسر لبنان
با اوج گرفتن خشونت‌های خیابانی اخیر در لبنان میان دولت فواد سینیوره نخست وزیر این کشور و گروه اسلام‌گرای حماس، آمریکا دولت ایران را از طریق حمایت از حزب الله، به تلاش برای سلطه بر لبنان متهم کرده است.
به گفته فریدمن، مردان حزب‌الله با هجوم به مناطق غرب بیروت توجه خود را به سرکوب کانال‌های خبری ازجمله «فیوچر تی وی» متمرکز کردند و دستگاه تبلیغاتی حزب‌الله توانست پخش اخبار این منطقه را در دست بگیرد.
نویسنده افزود: گفته می‌شود که حزب‌الله شبه نظامی شیعه برای حفاظت از لبنان در برابر اسراییل شکل گرفته است. اکنون این گروه این کار را به پایان رسانده و لبنان را به سوریه و ایران فروخته است.
وی درعین حال یادآور شد: هرکسی که تلاش کرده به تنهایی بر لبنان تسلط یابد، به واکنش‌های سیاسی دامن زده و شکست خورده است.
براساس این مقاله، مایکل یانگ روزنامه‌نگار لبنانی گفت: لبنان جایی نیست که بتوان بدون اتفاق آرا کنترل آن را در دست گرفت. لبنان گورستان آدم‌هایی بوده که نقشه‌های بزرگ برای تسلط بر این کشور در سر داشته‌اند.
خیمه ایرانیکا
فریدمن گفت تمام این کارها بخشی از آن چیزی است که ایهود یاری یکی از ناظران اسراییل در خاورمیانه «خیمه ایرانیکا» نامید.
یاری در مقاله‌ای در روزنامه جروزالم پست در نهم اردیبهشت به شبکه نفوذ ایران اشاره کرد که اطراف خاورمیانه برپا کرده است.
به گفته یاری، ایران در این شبکه ازحمایت نوری مالکی نخست وزیر عراق برخوردار است تا با استفاده از توانمندی خود عملا شبه نظامیان شیعه عراق را تحت کنترل خود درآورد.
براساس مقاله یاری، ایران در این شبکه با دادن 40 هزار راکت به حزب الله، قدرت بیشتری به این گروه داده است تا لبنان را کنترل کند و تهدید علیه اسراییل باشد درصورتی که فکر حمله به ایران را درسر داشته باشد.
یاری افزود: ایران با استفاده از توانمندی خود، حماس را در غزه تقویت می کند و مانع هرگونه صلح میان اسراییل و فلسطین تحت نظارت آمریکا خواهد شد.
این نویسنده اسراییلی یادآورد شد: تهران وضعیتی را ایجاد کرده است که طبق آن هرکس بخواهد فکر حمله به تاسیسات اتمی این کشور را داشته باشد باید این نکته را درنظر بگیرد که حمله به ایران منجر به بروز جنگ در لبنان، فلسطین، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد شد.
یاری تاکید کرد: این استراتژی بازدارنده پیچیده ایران است.
تیم آمریکا هیچ‌کاره
تیم آمریکا در مدت هشت سال موفق شد آمریکا را درموقعیتی استثنایی در خاورمیانه قرار دهد به‌گونه‌ای که نه مورد احترام هست، نه کسی آن را دوست ندارد و نه از آن می‌ترسند.
براساس مقاله نیویورک تایمز، این جمله را دیوید میلر مذاکره کننده پیشین خاورمیانه درکتاب جنجالی خود درمورد روند صلح خاورمیانه گفته است.
گفتنی است میلر در دولت های جمهوریخواه و دموکرات آمریکا به عنوان مذاکره کننده روند صلح حضور داشته است.
میلر در بخشی از این کتاب گفته است: «در دولت بیل کلینتون، هشت سال درمورد چگونگی برقراری صلح در خاورمیانه تلو تلو خوردیم. هشت سال هم در زمان جرج بوش در مورد چگونگی برپایی جنگ در این منطقه تلو‌تلو خوردیم. نتیجه این است که آمریکا در منطقه‌ای به دام افتاده که نمی‌تواند با آن کنار بیایید و نه می‌تواند آن را رها کند.»
فریدمن در تایید سخنان میلر در این مقاله نوشت نگاهی به ماههای اخیر بیاندازید: جرج بوش، کاندولیزا رایس وزیر خارجه و دیک چنی معاون رییس جمهور آمریکا به ترتیب در ماه های ژانویه، فوریه و مارس به خاورمیانه سفر کردند. رایس بار دیگر در آوریل و بوش هفته گذشته به این منطقه رفتند.
به گفته وی، پس از تمام این سفرها، قیمت نفت به بالاترین رقم و چشم انداز صلح به پایین‌تر حد رسید و طبق سخن میلر، آمریکا درحال حاضر نمی‌تواند هیچ‌یک از بازیکنان مهم منطقه را شکست بدهد، یا آنها را به تیم خود دعوت یا مهار کند.
اعمال نفوذ بر ایران
مهم‌ترین بحث باراک اوباما و هیلاری کلینتون نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برسر گفت‌وگو با ایران است زیرا اوباما موافق و کلینتون مخالف این امر است.
اما سوال درست از رییس جمهور آینده آمریکا درمورد گفت‌وگو با ایران نیست، بلکه سوال درمورد اعمال نفوذ بر ایران است.
به گفته فریدمن، زمانی که گفت‌وگو با ایران عملی نیست باید از راه‌های دیگری وارد شد و تشویق‌های اقتصادی، دیپلماسی یا نظامی در اختیار ایران قرار داد تا وسوسه یا مرعوب این تشویق‌ها شود و آنها را بپذیرد.
فریدمن تاکید کرد: اما تیم جرج بوش چنان بی‌کفایت بوده که نتوانسته در برابر ایران به چنین راهی متوسل شود.
این روزنامه‌نگار یادآورد شد: تنها عضو ضعیف‌تر (تیم بوش) عربستان سعودی است که یا آنقدر غرق نفت است که فکر می‌کند می‌تواند از این منبع راه خود را از چالش با ایران جدا کند یا بقدری دچار اختلاف است که نمی‌تواند برای حفاظت از منافع خود کاری انجام دهد یا اینکه هردو گزینه درمورد این کشور صدق می‌کند.
فریدمن نتیجه‌گیری کرد: ما قصد نداریم به جنگ ایران برویم و نباید این کار را بکنیم. اما جای تاسف دارد که آمریکا و دوستان عرب واشنگتن چنان ضعیف هستند که نمی‌توانند مانع از کنترل ایران و سوریه بر امور منطقه شوند.
