نسخه آرشیو شده

پس‌لرزه‌های بزرگ افشاگری
عکس از ایسنا
از میان متن

  • اگر تاكنون سخنان كلی و مبهم علیه مافیا و فساد كاربردی داشت، پس از سخنان افشاگرانه اخیر، دیگر چه جذابیتی برای شنوندگان آن كلیات مبهم باقی می‌ماند؟
موضوع مرتبط

یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۷ - ۰۰:۵۱ | کد خبر: 3121

ظاهراً پس‌لرزه‌های افشاگری اخیر هنوز ادامه دارد و قرار نیست به این زودی‌ها تمام شود، اما در میان تحلیل‌ها و اظهارنظرهای بسیار متنوعی كه درباره این رویداد نوشته شده، به نظر بنده جای یك نكته خالی است. چنین به نظر می‌رسد كه برخلا‌ف تحلیل‌های جاری این افشاگری در جهت سخنرانی‌های ضد فساد و ضد مافیای مقامات دولتی نبود و خواسته و ناخواسته زمینه را برای ادامه خط تبلیغی پیشین ضد فساد و ضد مافیای دولت تضعیف كرده است.

البته این بدان معنا نیست كه فرد افشاكننده اخیر، همسو و همفكر گروه دولت نبوده است، بلكه برعكس وی براساس شواهد قبلی و نیز بر مبنای سیاق گفتارش كاملا‌ً همسوی جناح دولت بوده، اما ناخواسته، دولت را در ادامه سیاست قبلی ضد فساد خود با مشكل مواجه كرده است.

ابتدا باید توضیح داد كه خط و سیاست قبلی ضد فساد چه بوده است؟ سیاست پیشین، صرفاً یك سیاست تبلیغی بود؛ سیاستی كه از یك سو واجد برنامه اجرایی برای شناخت علل و زمینه‌های فساد نبود و صرفاً فساد را به موضوع خوب و بد بودن آدم‌ها تقلیل می‌داد و به صورت تلویحی خود را خوب و سالم و دیگران را بد و فاسد معرفی می‌كرد و چون چنین برنامه‌اجرایی وجود نداشت، طبعاً اقدامی عملی هم برای جلوگیری از حذف فساد صورت نمی‌گرفت.

از سوی دیگر آن مبارزه واجد وجه قضایی هم نبود، زیرا اگر قصد مبارزه حقوقی و قضایی با فساد وجود می‌داشت، دولت با ابزار در اختیار خود می‌توانست ده‌ها و صدها مورد از پرونده‌های فساد را آماده و برای رسیدگی به دستگاه قضایی ارسال كند. بنابراین سیاست مذكور صرفاً واجد وجه تبلیغی بود و این وجه هم محدود به سخنرانی‌های رئیس دولت برای مردم با عناوین كلی و غیرمعین و مبهم می‌شد.به عنوان مثال اینكه گفته می‌شد اسامی افراد در جیبم هست، اما توصیه شده كه بیرون آورده نشود!! نمونه روشنی از این سیاست عقیم بود. كاركرد این سیاست تبلیغاتی، مبارزه با فساد نبود، كه اگر بود باید به طور جدی در دو وجه دیگر وارد می‌شدند و تبلیغ به كمك آن دو وجه می‌آمد، ولی كاركرد آن تبلیغات،صرفا خلع سلا‌ح نمودن مخالفان و مشغول كردن ذهنیت مردم بود.

این كاركرد چندان مورد توجه نیروهای رده دوم و سوم دولت نبود، آنان صادقانه فكر می‌كردند كه دولت در مبارزه با فساد جدی است، اما دست‌های پیدا و پنهان مانع از افشای اسامی می‌شود از این‌رو فكر كردند كه اكنون نوبت آنان است كه شهامت لا‌زم را از خود نشان دهند و كارهای نیمه‌تمام دولت را تكمیل كنند و من تصور نمی‌كنم كه این افشاگری موضع برنامه‌ریزی‌شده‌ای از سوی جناح غالب بوده، بلكه بیشتر ناشی از سوءبرداشت نیروهای رده دوم و سوم این جناح از سیاست ضد فساد آنان است.

اما چرا این افشاگری موجب اخلا‌ل در ادامه سیاست‌های قبلی جناح حاكم شده است. دو دلیل در این میان وجود دارد. اولین دلیل به تاثیرات منفی این رویداد در میان نیروهای طرفدار دولت مربوط می‌شود. با رفتاری كه جناح حاكم در طرد و محكوم كردن فرد افشاگر پیش گرفتند گویی كه اصولا‌ً او را نمی‌شناخته‌اند و به قول شاعر: چنان بی‌رحم زد تیغ جدایی /كه‌گویی خود نبودست آشنایی

حتی ایراد اتهام‌های كلا‌ن به وی و از همه مهم‌تر بازداشت وی و رها كردنش در میان امواج سهمناك سیاست جملگی موجب شد كه طرفداران دولت متوجه شوند شعار مبارزه با فساد از سوی دولت بیش از یك شوخی سیاسی نیست، و این نیروها نتیجه خواهند گرفت كه خود را از این معركه دور كنند. اینجا جایی است كه عقاب هم پر می‌ریزد، چه رسد به كبوتران تازه از تخم درآمده.

دلیل بعدی هم به جامعه و مردم برمی‌گردد. اگر تاكنون سخنان كلی و مبهم علیه مافیا و فساد كاربردی داشت، پس از سخنان افشاگرانه اخیر، دیگر چه جذابیتی برای شنوندگان آن كلیات مبهم باقی می‌ماند؟ اصولا‌ً سخنرانان ضد فساد در آینده با چه رویی باز هم می‌خواهند از مبارزه علیه مفسدان مجهول و ناشناخته حرف بزنند و در عین حال افشاگر اخیر را محكوم كنند؟

به نظر من مجموعه این برخوردها جز اینكه ذهنیت جامعه را نسبت به حكومت و مبارزه با فساد بدتر می‌كند، هیچ نتیجه‌ای ندارد.

بهترین راه این است كه راهكار اجرایی و قضایی پیش گرفته شود و برای شروع هم فرد بازداشت شده را با رعایت تمامی جوانب حقوقی و نیز شكایت تمامی كسانی كه از جانب او متهم شده‌اند، محاكمه كرد؛ محاكمه‌ای علنی و شفاف. این بهترین فرصت برای نیشتر زدن به غده بدخیم فساد در جامعه ماست. حاشا كه از دست برود!

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی