تصور نمی كردم درج مصاحبه ای در یك روزنامه مدعی حمایت از دولت كه تهمتی غیرقابل توجیه به یكی از كاندیداهای ریاست جمهوری دهم و منتصب رهبری در مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد كرده بود، با همان شدت و حدت در سایر سایت ها و روزنامه های حامی دولت انعكاس داشته باشد، اما در كمال تاسف این تهمت ناروا حتی به روزنامه ایران كه مواضع رسمی دولت را منتشر می كند نیز راه یافت.
تصور نمی كردم درج مصاحبه ای در یك روزنامه مدعی حمایت از دولت كه تهمتی غیرقابل توجیه به یكی از كاندیداهای ریاست جمهوری دهم و منتصب رهبری در مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد كرده بود، با همان شدت و حدت در سایر سایت ها و روزنامه های حامی دولت انعكاس داشته باشد، اما در كمال تاسف این تهمت ناروا حتی به روزنامه ایران كه مواضع رسمی دولت را منتشر می كند نیز راه یافت.
روزنامه وطن امروز در شماره روز سهشنبه خود به نقل از آقای اسرافیلیان از اعضای سابق حزب جمهوری اسلامی عنوان كرده بود كه علت ترور شهید آیت آن بود كه این شهید بزرگوار بنا داشت اسنادی را علیه میرحسین موسوی كه در آن دوران نامزد تصدی پست وزارت امور خارجه بود، افشا كند. این كه عملكرد امروز میرحسین چیست و چقدر در مسیر صحیح حركت می كند، موضوع بحث من نیست اما واقعا درج و انعكاس این مصاحبه كه با اجازه خوانندگان محترم می خواهم آن را ناجوانمردانه بدانم واجد بیان نكاتی است كه ذیلاعرض می كنم:
1- اگرچه هدف برخی رسانه های حامی دولت محترم از انتشار این مصاحبه تخریب بیش از پیش وجهه آقای موسوی بود اما دانسته یا نادانسته با این كار خود عملا شهید آیت را در مقابل بزرگوارانی همچون شهید بهشتی و حضرت آیت الله خامنه ای قرار دادند. كافیست نگاهی به موضع شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای در آن دوران بیندازید تا موضوع روشن تر شود. طبیعی است كه اختلاف نظر در آن دوران میان مسئولان و فعالان سیاسی وجود داشت و به هیچ عنوان قابل كتمان نیست اما آقایان محترم! هیچ به این فكر كرده اید كه وقتی ترور شهید آیت را به میرحسین نسبت می دهید برای حمایت های قاطع و بی چون و چرای حضرت آیت الله خامنه ای از ایشان در آن دوران چه جوابی دارید؟ آنجا كه فرمودند: «درباره همه خیال میکردیم انتقاد بشود، درباره مهندس موسوی من واقعا تصور نمیکردم کسی زبان به انتقاد از ایشان باز کند. اولا بنده ایشان را خیلی خوب میشناسم، از همه کسانی که نسبت به ایشان تعریف کردهاند یا انتقاد کردهاند بنده ایشان را بیشتر و بهتر و با مدت زمان بیشتری میشناسم. آنچه درباره ایشان از گرایشها گفته شده است دروغ محض است و شاهد بر همه اینها روزنامه جمهوری اسلامی است.»
شما كه نمی خواهید...
2- انتشار این سخنان و تیترهایی همچون «65 گلوله برای جلوگیری از افشاگری علیه میرحسین موسوی» تهمت مستقیم و بی آبرو كردن فردی است كه حداقل جایگاه قانونی وی عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. نمی دانم دوستان این بی اخلاقی ها را تا به كجا می خواهند ادامه دهند؟ اگر فردا روزی شخصی در خیابان پیدا شد و ادعا کرد میرحسین عامل انفجار دفتر نخست وزیری و فاجعه هفتم تیر بوده می خواهید این را هم در روزنامه ها و سایت های تان تیتر كنید؟ من جای موسوی نیستم ولی اگر بودم از این دوستان شكایت نمی كردم چون خلاف آنها آن قدر بین است كه جای شكایت كردن دارد اما حتما به خدا وگذارشان می كردم.
3- ظاهرا انتخابات و پیامدهای بعد از آن باعث شده به بهانه تخریب یك فرد یا یك جریان انواع و اقسام تحریف ها و اسرائیلیات وارد تاریخ انقلاب گرانقدر اسلامی شود. ای كاش بزرگان نظام و كسانی كه تاریخ زنده انقلاب هستند نگذراند تاریخ انقلاب دستخوش تحریف شود.
4- همه ما سخنان ارزشمند رهبر معظم انقلاب را در نمازجمعه تاریخی 29 خرداد و توصیه اكید ایشان به حفظ آرامش در ایام پس از انتخابات به گوش جان شنیدیم و دیدیم كه متاسفانه برخی حامیان آقای موسوی درست خلاف جهت این سخنان حركت كردند كه به هیچ عنوان قابل قبول نیست. اما بد نیست آقایان مدعی حمایت از دولت چه در عرصه رسانه و چه خارج از آن قدری به رفتار و عملكرد خود در این ایام فكر كنند و ببینند چقدر در مسیر توصیه رهبری عمل نموده اند. متاسفانه بسیاری از رسانه های حامی دولت نه تنها در این چارچوب حركت نكردند بلكه مدام بر طبل التهاب آفرینی و تحریك جریان مقابل كوبیدند. باید از این دوستان كه البته تعداد آنها زیاد هم نیست پرسید آیا وقت آن نرسیده است كه سهم شما هم در اغتشاشات بعد از انتخابات مشخص شود؟ به هر حال 13 میلیون رای آقای موسوی قابل انكار نیست و بازی كردن با احساسات و عواطف این جمعیت قابل اعتنا، گام برداشتن در مسیر اغتشاش و ناآرامی است.