نسخه آرشیو شده

تشکیلات سبز یا فرش قرمز پیش‌ پای آمریکا
حسین شریعتمداری
از میان متن

  • مدعیان اصلاحات در حركت اخیر خود از یك نسخه آمریكایی پیروی كرده اند. نسخه ای كه فرمول آن از مدتها قبل در گزارش ها و تحلیل های -بخوانید توصیه های- مراكز رسمی و استراتژیك دشمن نظیر، «امریكن اینتر پرایز»، «كمیته آمریكایی خطر» و امثال آنها، آمده بود و كیهان نیز با رصد پیوسته این گزارش ها- و البته به لطف خدای سبحان و مهربان- توانسته بود حركت اخیر خواص آلوده را، گام به گام پیش بینی كند.
یکشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۴ | کد خبر: 43530

سرمقاله کیهان به قلم حسین شریعتمداری در انتقاد از تصمیم مهندسی موسوی به تشکیل جبهه سیاسی

1- نیمه خردادماه سال 1383- ژوئن 2004- وقتی ریچارد رورتی - RICHARD RORTY- یكی از بلندآوازه ترین نظریه پردازان سیاسی آمریكا- به دعوت رامین جهانبگلو و داریوش شایگان، دو جاسوس شناخته شده آمریكا و انگلیس در سفری نه چندان آشكار به ایران آمد و طی نشستی با سران مدعی اصلاحات در «خانه هنرمندان» به گفت وگو نشست، خطاب به آنان(نقل به مضمون از روزنامه زنجیره ای وقایع اتفاقیه) توصیه كرد:

«در كشوری مانند ایران كه حاكمیت آن از پایگاه گسترده مردمی برخوردار است، مخالفان نمی توانند ائتلاف و پیوند خود را با تشكیل حزب و یا جبهه سیاسی حفظ كنند، زیرا یك حزب سیاسی شامل افرادی است كه در بسیاری از نقاط عقیدتی و اجتماعی و سیاسی با یكدیگر اشتراك نظر دارند و به همین علت یكی از اصول ضروری در تاسیس احزاب سیاسی، تهیه مرامنامه و اساسنامه است تا دیگران در صورت انطباق نظرات خویش با دیدگاه های ارائه شده در اساسنامه و مرامنامه حزب به عضویت آن درآیند. از این روی هرچه محور همبستگی یك حزب نقاط بیشتری داشته باشد، تعداد كسانی كه در تمامی این نقاط اشتراك نظر دارند، كمتر خواهد بود. از سوی دیگر، جبهه سیاسی نیز مجموعه ای از چند حزب و گروه است و از آنجا كه هریك از احزاب و گروه ها به طور جداگانه برای خود اساسنامه و مرامنامه دارند بنابراین جمعیت ائتلاف كنندگان در یك جبهه سیاسی نمی تواند حاصل جمع تعداد اعضا و هواداران احزاب و گروه های حاضر در آن جبهه باشد.»

ریچارد رورتی در ادامه این نشست با تاكید بر توصیه های «جین شارپ» و «مایكل لدین» می گوید؛ اگر خواستار یك اپوزیسیون پرجمعیت هستید، باید محور ائتلاف را از «خط»- كه شامل نقاط بسیار است- به «نقطه» تبدیل كنید. توضیح بیشتر درباره توصیه ریچارد رورتی را می توانید در گزارش مركز استراتژیك «امریكن اینترپرایز» دنبال كنید.

در این گزارش برای گروه های اپوزیسیون در یك نظام حكومتی ضد آمریكا توضیح داده می شود كه فقط از «یك نقطه» به عنوان محور ائتلاف استفاده كنند و این نقطه می تواند «مخالفت با نظام حاكم به هر علت» باشد. امریكن اینترپرایز در گزارش خود می افزاید ؛ در این حالت، اپوزیسیون به یك جریان نام و نشان دار، مثل اپتور- OPTOR- در 1998 صربستان و یا «نهضت همبستگی» در 1989 لهستان تبدیل شود. این جریان ضمن آن كه نام و نشان دارد، فاقد شناسنامه است، زیرا داشتن شناسنامه مستلزم اشاره به هویت- یا همان مرامنامه و اساسنامه حزبی- است كه از تعداد اپوزیسیون می كاهد!

2- روز جمعه 23/5/88، میرحسین موسوی - دقیقاً همانگونه كه كیهان از قبل پیش بینی كرده بود - مرحله دیگری از پروژه پلكانی سازمان «سیا» برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران را كلید زد و در جمع یكی از گروههای جبهه اصلاحات، از تصمیم خود برای راه اندازی یك جریان سیاسی موسوم به «تشكیلات راه سبز امید»! خبر داد، یعنی مرحله ای از كودتا علیه حكومت های ضدآمریكایی كه «ریچارد هلمز» رئیس اسبق سازمان سیا - در دوران معاونت خود در این سازمان - با عنوان «نهضت های نام و نشان دار، اما بی شناسنامه» از آن یاد كرده و طی سال های اخیر در «دانشگاه دفاع ملی آمریكا» وابسته به پنتاگون، تحت نام «تراك 3-TRACK NO3» برای نظامیان ارشد و نامزدهای سفارت آمریكا در كشورهایی كه دارای حكومت های ضدآمریكایی هستند، تدریس می شود.

ابتدا باید از برخی هواداران جبهه اصلاحات كه هنوز به ماهیت حركت اخیر این جبهه پی نبرده اند تقاضا كرد، به جای ابرو در هم كشیدن و متهم كردن كیهان به «تندروی»، در اصل ماجرا اندیشه كنند. همخوانی حركت مشترك موسوی و خاتمی و برخی دیگر از خواص آلوده با دشمنان بیرونی قابل انكار نیست و نگارنده از هم اكنون برای اثبات این همخوانی در هر دادگاه علنی كه تشكیل شود و هر مناظره ای كه ترتیب یابد، اعلام آمادگی می كند. سران فتنه اخیر تنها می توانند همراهی و همخوانی خود با بیگانگان را تصادفی! و بدون هماهنگی قبلی اعلام كنند كه این ادعای احتمالی، اگرچه به سختی قابل قبول است ولی چنانچه ناشی از پشیمانی آنها باشد-با تسامح- پذیرفتنی خواهد بود و البته، در هر حال، وظیفه كیهان روشنگری است و تصمیم نهایی در بازگشت و پوزش از مردم برعهده سران فتنه و پیگیری ماجرا برعهده مسئولان نظام است.

3- چندماه قبل از برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری با استناد به شواهد و قرائن موجود پیش بینی كرده بودیم كه جبهه اصلاحات و حامیان خارجی آن، كمترین امیدی به پیروزی در انتخابات ندارند و در پاسخ به این پرسش احتمالی كه چرا علی رغم ناامیدی كامل از پیروزی، با صرف هزینه های كلان به تبلیغات انتخاباتی روی آورده اند؟ نوشته بودیم كه فعالیت گسترده و پرهزینه آنان در چارچوب «پروژه شكست» طراحی شده است و طی چند یادداشت، گزارش و خبر ویژه آورده بودیم مدعیان اصلاحات، چند هفته قبل از تاریخ برگزاری انتخابات، از یكسو با استناد به نظرسنجی های انجام شده!- بخوانید نظرسازی كه امروزه برخی از ژنرال های این جبهه در دادگاه به آن اعتراف كرده اند- ادعا خواهند كرد كه نامزد آنها بیشترین شانس پیروزی را دارد و از سوی دیگر به احتمال تقلب در انتخابات دامن می زنند. این هر دو اتفاق، فقط دو هفته بعد از پیش بینی كیهان به وقوع پیوست.

نظرسازی های جعلی كه روزنامه های زنجیره ای، سایت های وابسته به این جبهه و سایت های ضدانقلاب و رسانه های بیگانه با آب و تاب منتشر می كردند، به این منظور صورت می پذیرفت كه بعد از شكست نامزد مدعی اصلاحات، ادعای تقلب در انتخابات طبیعی! و قابل قبول جلوه كند! و ادعای تقلب نیز با این انگیزه، مطرح می شد كه زمینه برای جرزنی! فراهم شود.ژ

در همان روزها، با اشاره به نمونه های مشابه كودتای آمریكایی در گرجستان، صربستان و برخی دیگر از كشورها و همچنین با استناد به اظهارات تعدادی از مقامات رسمی آمریكایی و اروپایی پیش بینی كردیم كه جبهه اصلاحات، گروهی را به بهانه نظارت بر صحت انتخابات سازماندهی خواهد كرد. این پیش بینی - و نه پیش گویی به معنای غیب گویی!!- نیز دقیقاً اتفاق افتاد و مدعیان اصلاحات كمیته ای با عنوان «كمیته صیانت از آرا» تشكیل دادند.

4- در آستانه برگزاری انتخابات و 2 روز قبل از آن، طی گزارشی مستند كه به دلیل اهمیت آن به تیتر اول كیهان تبدیل شد، از تصمیم قطعی مدعیان اصلاحات به غائله آفرینی و آشوب های خیابانی خبر دادیم. در آن هنگام برخی از دوستان گلایه می كردند كه چرا اصلاح طلبان را به غائله آفرینی متهم می كنید؟! و پاسخ ما، آن بود كه غائله آفرینی و آشوب یكی از پله های از قبل طراحی شده در پروژه پلكانی سازمان «سیا» است و در مقابل سوال بعدی آنها كه از كجا مطمئن هستید جبهه اصلاحات نسخه سازمان «سیا» را دنبال می كند؟ پاسخ می دادیم، خدا كند كه اینگونه نباشد ولی همه شواهد و قرائن از به كارگیری همین فرمول حكایت دارند... و بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات، این مرحله نیز كلید خورد و جمعی كه متاسفانه از اصل ماجرا بی خبر بودند به فریب سران فتنه كه از قبل می دانستند مرحله بعدی چیست، به خیابان ها ریختند و اراذل و اوباشی كه مدتها پیش از برگزاری انتخابات به همین منظور اجاره شده بودند در پوشش كسانی كه به موسوی رأی داده اند، به تخریب و غارت و در مواردی نیز به قتل افراد بی گناه دست زدند و...
دعوت مسئولان و مراكز مربوطه از سران فتنه برای ارائه دلایل و اسناد ادعای آنان مبنی بر وقوع تقلب در انتخابات بی فایده بود. چرا؟! برای این كه «ادعای تقلب» بخشی از یك پروژه بود و اگر سران فتنه به درخواست مراكز مسئول و پی گیری ادعای خویش از طریق قوانین جاری تن می دادند، پوچی و بی اساس بودن ادعای آنان برملا می شد و با حذف بخش مربوط به ادعای تقلب كه یكی از با اهمیت ترین پله های پروژه پلكانی یاد شده بود، تمامی پروژه دود شده و به هوا می رفت.

اشاره به پیش بینی های كیهان كه تماماً در اوراق روزنامه ثبت و ضبط و قابل مراجعه است، خدای نخواسته برای خودنمایی نیست، بلكه صرفاً به منظور نشان دادن این واقعیت- البته تلخ- است كه مدعیان اصلاحات در حركت اخیر خود از یك نسخه آمریكایی پیروی كرده اند. نسخه ای كه فرمول آن از مدتها قبل در گزارش ها و تحلیل های -بخوانید توصیه های- مراكز رسمی و استراتژیك دشمن نظیر، «امریكن اینتر پرایز»، «كمیته آمریكایی خطر» و امثال آنها، آمده بود و كیهان نیز با رصد پیوسته این گزارش ها- و البته به لطف خدای سبحان و مهربان- توانسته بود حركت اخیر خواص آلوده را، گام به گام پیش بینی كند.

5- و اما، بعد از ناكامی پروژه یاد شده كه مدعیان اصلاحات پیشاپیش از آن باخبر بودند، نوبت به مرحله بعدی می رسید، یعنی همان مرحله ای كه میرحسین موسوی روز جمعه آن را كلید زد. راه اندازی یك جریان «با نام و نشان ، اما بی شناسنامه». این مرحله برخلاف ادعای موسوی و دار و دسته اش، نه فقط ابتكار او نیست، بلكه دنباله روی محض از همان نسخه آمریكایی است و البته، ان شاءالله كه تصادفی! باشد.

كیهان، این مرحله را نیز- فقط از آن روی كه بخشی از فرمول پیشنهادی ریچارد رورتی، مایكل لدین و جین شارپ است- از قبل پیش بینی كرده و می دانست ادعاها و نظراتی نظیر این كه «موسوی قصد دارد حزب جمهوری اسلامی را بازسازی كند»، «موسوی تصمیم به تشكیل یك جبهه سیاسی گرفته است» و... فقط برای ردگم كردن است و این جریان به چند علت و از جمله سه علت زیر نمی توانست حزب یا جبهه سیاسی تأسیس كند. چرا كه؛

الف: وجود اساسنامه و مرامنامه به مفهوم ائتلاف روی یك خط- و حداقل ده ها نقطه- است و این به جای ائتلاف باعث اختلاف خواهد شد.

ب: حزب یا جبهه ناچار است به آنچه در اساسنامه و مرامنامه آمده است وفادار بماند و نسبت به عدم انطباق مواضع و عملكرد خود با مفاد اساسنامه و مرامنامه، هم برای اعضاء و هم در مقابل سایر ناظران پاسخگو باشد و حال آن كه بنای حركت جریان یاد شده بر قانون شكنی است.

ج: ارائه اساسنامه و مرامنامه برای جریانی كه قصد فریب مردم و سوءاستفاده از حسن نیت و اتحاد آنها را دارد، به منزله زنجیری است كه به دست و پای سران حزب یا جبهه بسته شده است و...

با توجه به نكات یاد شده از ابتدا معلوم بود- و در فرمول توصیه شده افرادی نظیر ریچارد رورتی و مایكل لدین و...- نیز آمده بود، كه حركت بعدی جریان مورد اشاره، راه اندازی یك جریان نام و نشان دار- تشكیلات راه سبز امید- و بی شناسنامه یعنی «فاقد هویت مشخص» خواهد بود كه روز جمعه گذشته، این پیش بینی اتفاق افتاد و این تشكیلات با تظاهر به پذیرش قانون اساسی كه تاكنون بارها آن را نقض كرده است و در واقع با تكیه بر یك نقطه، یعنی مخالفت با جمهوری اسلامی- به هر علت- اعلام موجودیت كرد. نگاهی به حامیان بیندازید، آمریكا، اسرائیل، سلطنت طلب ها، مفسدان اقتصادی، بهایی ها، ماركسیست ها، سیلی خوردگان از اسلام و... همه در یك نقطه اشتراك نظر دارند، مخالفت با انقلاب اسلامی و البته كسانی نیز هستند كه به اسلام و انقلاب وفادارند ولی به توهم با این جریان همراه شده اند. همسویی این عده به یقین دوامی ندارد و تاكنون نیز بسیاری از آن جدا شده اند.

6- و بالاخره، این نكته گفتنی است كه جریان یاد شده و حامیان بیرونی آن به وضوح می دانند كه مقابله آنها با نظام اسلامی و برخاسته از باورهای دینی مردم، آب در هاون كوبیدن است و شیپور فریب این جریان كه اكنون آشكارا به نفس نفس افتاده است، در آینده ای نه چندان دور به طور كامل از نفس خواهد افتاد... هنوز اول كار است، اضطراب مكن!

این مطلب را به اشتراک بگذارید

iran

مزخرفات شریعتمداری را فقط کسانی که ذهن بیماری چون خود او دارند باور میکنند.آرزو دارم روزی محاکمه اورا در دادگاه صالحه بخاطر اینهمه دروغ وفریب ببینم.مثلا این آقا به خیال خودش میخواد افکار عمومی را برای بازداشت اقای موسوی آماده کنه ولی امیدوارم جد موسوی این داو ومکر را برای خود او مهیا کند

iran | ۲۶ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۱:۳۹
member20129970

مرگ بر ديکتاتور و مزدورانش
اين خزعبلات به کام متحجران و بي‌عقلان خوش آيد.

member20129970 | ۲۶ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۲:۰۲
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی