نسخه آرشیو شده

کار کردن سخت شد
هما روستا در صحنه‏ای از سریال ترانه مادری
از میان متن

  • نمی شود هنر را دستوری پیش برد. هنر دستوری مفت نمی ارزد. این نکته ظریفی است. بنابراین اگر جانشینان آقای صفارهرندی در دوره جدید متوجه این قضایا باشند و به این نکته واقف باشند که نمی شود بال و پر هنرمند را چید و گفت فقط باید طوری فکر کنی که ما می گوییم، اوضاع می تواند به سمت بهبود پیش برود. آقای مهاجرانی در زمان وزارتش خیلی خوب کار می کرد و نه تنها من، بلکه خیلی های دیگر عملکرد او را دوست داشتیم. در زمان مهاجرانی، فضا برای اهالی فرهنگ و هنر بازتر بود. یعنی او فرهنگ و هنر را می شناخت. آنقدر بسته به دنیا نگاه نمی کرد.
سه‌شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۸ - ۲۲:۴۴ | کد خبر: 43627

اصولاً هنر با آزادی توام است. نمی توان بال و پر هنرمند را بست و گفت بیا کار هنری بساز. هنر نمی تواند فقط تبلیغات یک عده باشد. هنر باید بشریت را به اندیشیدن وادارد. هنر باید برخورد اندیشه ها باشد. باید اندیشه ها برخورد کند و در این برخورد، آن اندیشه بهتر قابل قبول می شود. هر کسی باید بتواند اندیشه خودش را بروز دهد وگرنه ما همین طور درجا خواهیم زد و شاید روزی نه چندان دور همه هنرمندان کنار بکشند و یک عده آدم هایی که می خواهند فرصتی را به دست بیاورند جلو بیایند. هنرمند باید از درون خودش بجوشد.

اصولا هنر با آزادی توام است. نمی توان بال و پر هنرمند را بست و گفت بیا کار هنری بساز. هنر نمی تواند فقط تبلیغات یک عده باشد. هنر باید بشریت را به اندیشیدن وادارد. هنر باید برخورد اندیشه ها باشد. باید اندیشه ها برخورد کند و در این برخورد، آن اندیشه بهتر قابل قبول می شود. هر کسی باید بتواند اندیشه خودش را بروز دهد وگرنه ما همین طور درجا خواهیم زد و شاید روزی نه چندان دور همه هنرمندان کنار بکشند و یک عده آدم هایی که می خواهند فرصتی را به دست بیاورند جلو بیایند. هنرمند باید از درون خودش بجوشد.

باید با میل خودش بخواهد یک حرفی را بزند یا کاری را انجام دهد. نمی شود هنر را دستوری پیش برد. هنر دستوری مفت نمی ارزد. این نکته ظریفی است. بنابراین اگر جانشینان آقای صفارهرندی در دوره جدید متوجه این قضایا باشند و به این نکته واقف باشند که نمی شود بال و پر هنرمند را چید و گفت فقط باید طوری فکر کنی که ما می گوییم، اوضاع می تواند به سمت بهبود پیش برود. آقای مهاجرانی در زمان وزارتش خیلی خوب کار می کرد و نه تنها من، بلکه خیلی های دیگر عملکرد او را دوست داشتیم. در زمان مهاجرانی، فضا برای اهالی فرهنگ و هنر بازتر بود. یعنی او فرهنگ و هنر را می شناخت. آنقدر بسته به دنیا نگاه نمی کرد. نگاهش به دنیا بازتر بود. در دوره وزارت آقای صفارهرندی بیمه نزدیک به 50 نفر از هنرمندان سرشناس تئاتر مملکت مان را به همراه حقوق ناچیزی که از طرف اداره تئاتر به ما می دادند تا روی تئاتر متمرکز شویم قطع کردند. آن مبلغ دردی از ما دوا نمی کرد و مبلغ آنچنانی نبود ولی آن را سند احترام به خودمان و کارمان می پنداشتیم. دلمان خوش بود بیمه تامین اجتماعی هستیم؛ بیمه یی که اکنون سه سال است قطع کرده اند و به رغم اینکه دادگاه، وزارت کار و حتی کمیسیون فرهنگی مجلس حق را به ما داده اند اما اداره نمایش و وزارت ارشاد زیر بار نمی روند.

من در دوره وزارت آقای صفارهرندی فقط یک تئاتر را کارگردانی کردم ولی سایر بچه ها را هم می بینم. کار کردن در این چهار سال خیلی سخت تر شده بود. وقتی داستان حلالیت طلبی به میان می آید، انسان به یاد کسانی می افتد که در حال مرگ هستند یا راهی سفر شده اند و می خواهند سایرین حلالشان کنند. ان شاء الله آقای صفارهرندی زنده باشند و فعالیت های خوبی انجام دهند. اما می گویم آقای صفارهرندی در این چهار سال که وزارت فرهنگ و ارشاد در اختیارشان بود، می توانستند یک مقدار بازتر و بهتر کار کنند و هنرمندان را یک مقدار آزادتر بگذارند. نمی دانم بعد از ایشان چه می شود و چه کسی می آید. شاید از این هم بسته تر شود.

این را نمی دانم...
 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی