نسخه آرشیو شده

کیهان باید بماند
از میان متن

  • اختلاف ما با کیهان بر سراین نیست که چرا آقای شریعتمداری دارای اندیشه ای است که در مخالفت آشکار با اندیشه ماست‌. سخن ما این است که رسانه هایی که از پول بیت المال اداره می شوند باید نشریه ملی باشند و درخدمت دیدگاه و جریان خاصی قرار نگیرند. سخن این نیست که چرا کیهان می نویسد سخن برسر این است که الزامات حرفه نویسندگی رعایت نمی شود.
جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۸:۰۴ | کد خبر: 43723

سالها پیش که آقای مرتضوی سخن از تعطیل کردن کیهان سخن به میان آورد در سرمقاله روزنامه فتح نوشتم

سالها پیش که آقای مرتضوی سخن از تعطیل کردن کیهان سخن به میان آورد در سرمقاله روزنامه فتح نوشتم "کیهان باید بماند ".

امروز هم که خبر رسیده است که قاضی منصوری باز پرس شعبه نهم دادسرای کار کنان دولت دستور توقیف کیهان را داده است و برا ی تأیید برای آقای مرتضوی فرستاده است من هنوز برهمان باور پیشین می گویم " کیهان باید بماند " مرگ هر رسانه برای آزادی یک فاجعه است . این نشریه چه اعتماد ملی باشد وچه کیهان فرقی نمی کند .

اختلاف ما با کیهان بر سراین نیست که چرا آقای شریعتمداری دارای اندیشه ای است که در مخالفت آشکار با اندیشه ماست‌. سخن ما این است که رسانه هایی که از پول بیت المال اداره می شوند باید نشریه ملی باشند و درخدمت دیدگاه و جریان خاصی قرار نگیرند. سخن این نیست که چرا کیهان می نویسد سخن برسر این است که الزامات حرفه نویسندگی رعایت نمی شود.

اگر کیهان جایگاهی شده است برای برخی برنامه ریزی های مغایر کار روزنامه نگاری، گناه انبوه کارکنان و کارگران این روزنامه پرسابقه چیست؟ گناه آنانی که باید از این راه لقمه نانی به دست آورند و روزی را به شام برسانند چیست؟ اینکه برای خطای دست اندرکاران روزنامه ای مرگ روزنامه نخستین مجازات می شود با هیچ منطقی پذیرفته نیست. اگر کسی در روزنامه ای دچار اشتباه شد ه و متهم به انجام جرم مطبوعاتی شد این دادگاه عمومی با حضور هیأت منصفه است که مجاز به رسیدگی وصدور حکم است. در اینجا هیأت منصفه به عنوان نماینده افکار عمومی است که باید مجرمانه بودن موضوعی را بپذیرد وآنگاه قاضی برآن مبنا اقدام به صدور حکم کند. ترکیب هیأت منصفه هم باید به گونه ای باشد که بازتاب دهنده افکار همگانی باشد. اینکه ازهمه اقشار اجتماعی وکسانی که با مسائل حقوقی هیچ آشنایی ندارند درترکیب هیأت منصفه جای می گیرند نشاندهنده این است که جرم سیاسی ومطبوعاتی با جرائم دیگر همخوانی ندارد وراه کار برخورد با آنهم متفاوت است. یعنی اگر افکار عمومی مجرمانه بودن موضوعی را نپذیرد امکان صدور حکم قا نونی وجود نخواهد داشت.

بسیاری از دوستان به دلیل اینکه ما شاهد برخورد های خلاف قانون با روزنامه های اصلاح طلب بوده و توقیف و تعطیلی آنها به روندی عادی و روزمره تبدیل شد ه است، از احتمال برخورد با کیهان ابراز شادمانی می کنند ولی حتی آن رفتار کاملا غیرقانونی با روزنامه های اصلاح طلب نباید ما را ازبرخوردهای مشابه حتی با کیهان شادمان کند. اگر باور ما آزادی رسانه ها باشد. باید این را هم بپذیریم که دیدگاه ها ونگرش های گوناگون در جامعه هواداران خودرا دارند ومحروم کردن هر گروه ودسته وقشری از دسترسی به نیازهای مورد نیاز که یکی هم حق دسترسی به اطلاعات است گامی درجهت محدود کردن ازادی های فردی واجتماعی است.ما باید برای همه زندگی را بخواهیم. برای کیهان و اعتماد ملی و سایر روزنامه ها نیز ماندگاری و پایداری را طلب کنیم. کیهان چون ازمنابع عمومی بهره می گیرد باید بیانگر دیدگاه ها ونظرات همه آحاد جامعه باشد واز فروغلتیدن در دام جریان خاص بپرهیزد این برای اعتبار کیهان مفید تر است.

اما اگر گروهی وافرادی با تکیه بر منابع شخصی رسانه ای را راه اندازی کردند به طور طبیعی از آن برای گسترش دیدگاه و نظرات و باز تاب اندیشه های خود بهر ه خواهند گرفت و این امری عادی وپذیرفته شده است. به هرحال کیهان در جامعه خوانندگان خود را دارد و برای تخلف یک فرد نباید این حق مورد تجاوز قرار گیرد. رد توقیف کیهان از سوی قاضی مرتضوی برای من خبر بسیار خوبی خواهد بود . اگر روزنامه کیهان آزاد است ما نباید نگران باشیم. نگرانی ما از آزاد نبودن سایر روزنامه هاست. نگرانی ما باز بودن کیهان نیست نگرانی ما بسته شدن اعتماد ملی است. کیهان اگر خودرا ازبندهای به خود بسته رها می کرد و به شکل آزاد و پرهیز از دامن زدن به فضاهای نادرست به پیش می رفت روزنامه ای بود که سابقه روزنامه نگاری ایرانی است. هزاران نفر از انسان های شریف این کشور در کیهان روزگار می گذرانند. اگر دست اندرکاران رسانه دچار خطا شدند خطای آنها که از کار وحرفه خود محروم خواهند شد چیست ؟

اگر روزنامه های ما به مرگ زود هنگام مبتلا می شوند این نشانه خوبی برای کشور نیست .شاید برخی براین باور باشند که انسداد راه های اطلاع رسانی کمکی به ماندگاری آنها ست ولی برخلاف این باور شفافیت در اطلاع رسانی وباز یودن فضای نقد وانتقاد اسباب ماندگاری وپایدار است .رسانه ها چشم بیدار جامعه واسباب شکوفایی وازبین بردن نا رسایی ها هستند. کیهان برای اصلاح طلبان یک نعمت است .اما اگر نقد های منصفانه ای ارائه می کرد و از فرو افتادن دربرخی برنامه پرهیز می کرد برا ی کیهان و مردم بهتر بود ولی بازهم از یاد نبریم که این کیهانیان نیستند که چنین می کنند که خود آنها نیز گرفتار این تنگناها هستند. من برای کیهان ماندگاری و اصلاح را از خدای بزرگ می خواهم.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی