پـــس از نـــامـــهنـگــاریهــا و مـصـاحـبههای مهدی كروبی و ابراز نگرانیهای او نسبت به احتمال بعضی برخوردهای ناشایست با بازداشتیهای حوادث اخیر، سیل حملات متوجه او شد. اكثر حملهكنندگان معتقد بودند كه حتی به فرض صحت برخی ادعاها، طرح تریبونی آنها مـیتواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. البته در صداقت بعضی از این مدعیان، تردید اساسی وجود دارد چون ابراز نگرانیهای اخیر كروبی متوجه اقدامات تعدادی مامور خودسر و گروهی از مسئولان غافل یا بیكفایت در ردههای پایین مدیریتی كشور بود كه به فرض اثبات ادعاها، برخورد مقامات بالاتر با آنها میتوانست از بدنامی نظام جلوگیری و تنها وجود ضعف نظارتی در نهادهای بالادستی را آشكار سازد.
پـــس از نـــامـــهنـگــاریهــا و مـصـاحـبههای مهدی كروبی و ابراز نگرانیهای او نسبت به احتمال بعضی برخوردهای ناشایست با بازداشتیهای حوادث اخیر، سیل حملات متوجه او شد. اكثر حملهكنندگان معتقد بودند كه حتی به فرض صحت برخی ادعاها، طرح تریبونی آنها مـیتواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. البته در صداقت بعضی از این مدعیان، تردید اساسی وجود دارد چون ابراز نگرانیهای اخیر كروبی متوجه اقدامات تعدادی مامور خودسر و گروهی از مسئولان غافل یا بیكفایت در ردههای پایین مدیریتی كشور بود كه به فرض اثبات ادعاها، برخورد مقامات بالاتر با آنها میتوانست از بدنامی نظام جلوگیری و تنها وجود ضعف نظارتی در نهادهای بالادستی را آشكار سازد. این در حالی است كه حدود یك ماه قبل از ادعاها و نگرانیهای اخیر كروبی، رسانهای كه نام ملی بر آن نهادهاند اظهارات دومین مقام كشور را به صورت مكرر پخش نمود كه از وجود فساد در عالیترین سطوح كـشور خبر میداد و بر زدن داغ ننگ بر پیشانی این »عالیرتبگان فاسد« تاكید میكرد. كسانی كه آن روز، سكوت پیشه ساختند و امروز فریاد »حیثیت نظام« را سر میدهند به سختی خواهند توانست صداقت خود در مرثیهسراییهای اخیر را ثابت كنند. اما به فرض كه حق با آنان باشد و آنچه كه از هتاكی و فحاشی یا حملات انفرادی و سازمان یافته، نـصـیـب كـروبـی شـده حق مسلم او! آیا همه ماجرا به همین جا ختم میشود؟ كافی است صفحات روزنامهها در روزهای قبل و بعد از افشاگریهای مكتوب و شفاهی كروبی، ورق زده شود. در میان صفحات روزنامهها، نام بـسیاری از شخصیتهای سرشناس اصولگرا به چشم میخورد كـه تلـویحا یا به صراحت، از وجود ناهنجاری، رفتار ناشایست، افراط در خشونت و مواردی از این قبیل در بـرخورد با بازداشتیها یا تجمعكنندگان خیابانی خبر دادهاند. این در حالی است كه به نظر میرسد فضای حمله به كروبی و موسوی، شرایطی برای متخلفان احتمالی فراهم كرده تا از هر نوع رسیدگی به تخلفات آنها و جبران حقوق تضییع شده بازداشتیها، مصون بمانند. البته از كروبی خواسته شده تا مدارك و مستندات خود را ارائه نماید. او هم برای ارائه این اسناد اعلام آمادگی كرده است. اما به نظر میرسد حتی بدون ارائه مدارك از طرف كروبی هم میتوان وجود برخی اقدامات تاسف برانگیز را قطعی دانست. كافی است به دو نامه اخیر كه یكی توسط حسین شاهمرادی و دیگری به وسیله احمد توكلی خطاب به كـروبـی نـوشـتـه شـده اسـت توجه كرد. نامه حسین شاهمرادی كه روزنامه اصولگرای جام جم آن را منتشر نمود شامل جملات متعددی در گلایه از كروبی است كه چرا عهد خود را شكسته است. همین گلایه نشان میدهد كه چیزی بوده است كه به كروبی گفته شده و گوینده تصور میكرده است كروبی آن را بازگو نخواهد كرد! شاهمرادی، كروبی را به تحریف هم متهم كرده اما هیچگاه مدعی نشده است كه كروبی داستان سرایی كرده و هر آنچه او در خصوص ترانه موسوی گفته، عاری از حقیقت است. احمد توكلی هم به گلایه از كروبی پرداخته كه چرا خوراك برای دشمنان نظام درست كرده است. در عین حال در نامه او نیز به حقایقی اشاره شده كه ظاهرا حداقلِ مورد توافق افراد و جناحهای گـوناگون در خصوص رفتارهای ناهنجار و غیراخلاقی با تجمعكنندگان و مخالفان روند انتخابات است.
احـمد توكلی برخی اقدامات صورت گرفته را «جنایات غیرقابل تحمل» نامیده است. برخی افراد دیگر هم كروبی را مورد اعتراض قرار دادهاند كه چرا این مسائل را علنی كرده، این موضوعات باید به صورت مخفی رسیدگی شود. البته برای نگارنده مشخص نیست كه این ادعا، ریشه در كدام حكم عقلی و شرعی دارد كه «جنایت غیرقابل تحمل» را مخفی كنیم مبادا دشمنان سوءاستفاده كنند! آیا كسانی كه جنایتها را مرتكب شدهاند «دوست» هستند كه اگر آبروی آنها برود «دشمن» سوءاستفاده كند؟ اما حتی اگر حق با كسانی باشد كه به كروبی حمله میكنند یا از تریبونها به او فحاشی مینمایند، آیا آنها بعد از فحاشیها و حـملات ، هیچ وظیفهای برای خود قائل نیستند؟ چهار سال و اندی قبل، عدهای به خاطر افشای ریشه قتلهای زنجیرهای، خاتمی را مورد حمله قرار دادند كه «چرا این مسائل را علنی كرده است؟»اندكی بعد از این توبیخ، خاتمی و یارانش از حكومت حذف شدند. كسانی كه ظاهرا تنها ادعانامه آنها علیه خاتمی، علنی كردن مـسئله قتلهای زنجیرهای بود به مردم بگویند برای مجازات عاملان آن جـنـایت چه كردند؟ آیا در صورت سـكـوت كـروبـی، مـوسـوی، احـمـد تـوكلـی، حـسین شاهمرادی، عماد افروغ، حسین اعلایی و... تضمینی وجود دارد كه ریشه این «جنایات غیرقابل تحمل» -به تعبیر احمد توكلی- خشكانده شود؟ كسانی كه به دنبال دولت پاك بودند و برای تشكیل این دولت پاك، افشاگری در بالاترین سطوح كشور را وظیفه خود میدانستند اكنون به كدامین دلیل، افشاگری علیه تعدادی مامور جنایتكار را، «ریختن آب به آسیاب دشمن» تعبیر میكنند؟
آیــا آنــهــا مـیدانـند كه با این حجم از هجمه به افشاگران، شائبهای در اذهان به وجود میآورند كه دفاع آنها تنها از چند مامور خودسر نیست و آنها احتمالاً در مقام دفاع از مسئولانی هستند كه ممكن است خدای نخواسته با این افراطگریها همراهی كرده باشند؟