نسخه آرشیو شده
تقویم ۱۳۹۲ درگیرها

«دادگاه نمایشی موفق به ترساندن مردم نشد»
عکس از مهر
از میان متن

  • دادگاه‌های نمایشی اخیر ایران تاکنون موفق به پاک‌سازی نخبگان و ترساندن مردم نشده است زیرا متهمان به جنبش گسترده ای متصل هستند که اعضای آن ایرانیانی هستند که آرزوهای مردم‌سالار آنها ریشه در فرهنگ انقلاب اسلامی دارد
مردمک
چهارشنبه ۰۴ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۰:۰۲ | کد خبر: 43886

مجله نیویورکر محاکمه بازداشت‌شدگان پس از انتخابات را نمایشی خوانده و اعلام جرم علیه آنها را عامیانه و دور از منطق نوشته است

مجله نیویورکر درمورد جلسات دادگاه بازداشت‌‌شدگان پس از انتخابات نوشت:دادگاه‌های نمایشی اخیر ایران، تاکنون موفق به پاک‌سازی نخبگان و ترساندن مردم نشده است، زیرا متهمان به جنبش گسترده‌ای متصل هستند که اعضای این جنبش، ایرانیانی هستند که آرزوهای مردم‌سالار آنها ریشه در فرهنگ انقلاب اسلامی دارد.

به نوشته این مجله، در این دادگاه‌های نمایشی، مقام‌های پیشین رده‌بالای ایران با چشمانی گودافتاده، در لباس‌های زندانی و همراه با نگهبانان به ردیف نشسته و هر یک به «خودانکاری» دیگری گوش می‌دهد.

از زمان انتخابات ریاست جمهوری 12 ژوئن (22 خرداد) حدود یک‌صد سیاستمدار، روزنامه‌نگار، فعالان دانشجو و دیگر ناراضیان، به همکاری با قدرت‌های غربی برای سرنگونی جمهوری اسلامی متهم شده‌اند و در یک ماه گذشته اعتراف‌های ویدیویی شماری از این بازداشت‌شدگان پخش شده است.

آن‌چه که در این دادگاه‌های نمایشی قابل توجه است، چهره‌های بازداشت‌شدگان، پیش و پس از زندانی شدن است و در این میان محمدعلی ابطحی، معاون رییس‌جمهور پیشین ایران نمونه بارز این تفاوت است که در دادگاه، ماسک ترس و وحشت بر صورت عرق‌کرده او دیده می‌شد.

اگر تصاویر ابطحی پیش از بازداشت و روز دادگاهی را کنار هم قرار دهیم به این نکته می‌رسیم که تنها واقعیت درمورد اعتراف ابطحی، این است که این اعتراف به زور شکنجه از او گرفته شده است.

این‌گونه دادگاه‌های نمایشی، پیش از این در دیگر کشورهای دنیا به‌ویژه مسکو در سال‌های 1930 برگزار شده و هدف ‌آن پاک‌سازی نخبگان و ترساندن مردم و مقدمه‌ای برای تسلیم است.

این دادگاه‌ها دو حالت را نشان می‌دهند. یکی این‌که مردم را متقاعد می‌کنند که گروه ناچیزی از سرسپردگان، دشمنان کشور هستند و حالت دیگر این است که که یک دستورعمل سیاسی با حمایت گسترده از حق حاکمیت مردم، حقوق بشر و آزادی سخن به‌طور مخفیانه توسط کشورهای خارجی تدوین شده است.

اعلام جرمی که دادستان عمومی علیه متهمان در دادگاه‌های اخیر تهیه کرده، تقریبا به‌طرز عجیبی عامیانه و دور از عقل و منطق تهیه شده است.

پیش از انتخابات این جرم را مطرح کرده بودند که دولت‌های غربی و بنیادها با افراد فاسد ایرانی متحد شده‌اند تا جمهوری اسلامی را براندازند و یک رژیم آمریکایی را جایگزین کنند.

براساس این اعلام جرم بود که توطئه‌گران شرور در «راه‌اندازی موارد نقض حقوق بشر»، «آموزش خبرنگاران برای جمع‌آوری اطلاعات» و «ارائه اطلاعات کامل درمورد نامزدهای انتخابات 2009» دخالت داشتند.

ظاهرا این اعلام جرم درنظر شهروند ایرانی خود «گواهی» بر این موضوع است که منافع ملی کشور به پنهان کردن موارد نقض حقوق بشر، سانسور اخبار و دستکاری روند انتخابات بستگی دارد.

اعتراف‌گیری در ایران

از اواسط سال‌های 1970 اعتراف‌های اجباری، بخشی از سیستم کیفری ایران بوده است اما جمهوری اسلامی، سالن کنفرانس زندان اوین در تهران را به یک تئاتر مخوف تبدیل کرد.

درسال 1982 پس از جنگ شدید میان حاکمان افراطی در دولت و چریک‌های مسلمان افراطی خارج از دولت، رژیم انقلابی اعتراف هایی را از اوین پخش کرد. زندانیان که بیشتر چپ‌های سکولار و چریک های مسلمان بودند، دیدگاه‌های خود را پس گرفتند و بابت خیانت به اسلام عذرخواهی کردند.

«اروند آبراهامیان» نویسنده کتابی درمورد اعتراف‌های تحت شکنجه به نقل از شاهدی که از شب اعتراف‌گیری این زندانیان سخن گفته بود، نوشته است « یک چیزی به درون همه ما راه یافت و ما را سوزاند. انتظار نداشتیم که یک آدم مشهور به زانو دربیاید.»

این تغییر دیدگاه در جریان محاکمه بازداشت‌شدگان اخیر هم وجود داشته است. افرادی که اعتراف کردند نه تنها خودشان بلکه دیگران را هم درگیر کردند. بازداشت‌شدگان در این اعتراف‌ها یا مردم را نسبت به وجود توطئه‌های بدخواهانه علیه کشور متقاعد کردند یا به احتمال زیاد از بی‌رحمی دولت در سرکوب مخالفان خبردادند.

برخی از بازداشت‌شدگان که اعتراف کردند، به جاسوس دولت تبدیل شده و به دوستان خود خیانت کردند و این «توابان» به چهره های منفور تبدیل شدند.

در دوره‌ای که ایدئولوژی‌ها باهم درتضاد هستند، تنها جنگ معنی‌دار در این میان برای سلطه بر مردم است و توابان بازندگان آن هستند.

در سال 1988 تفتیش عقاید در ایران با اعدام سیستماتیک هزاران نفر از زندانیان سیاسی به اوج خود رسید اما پس از گذشت بیش از یک دهه، پخش اعتراف‌های اجباری روی آنتن نرفت و این به دلیل نرم شدن موضع دولت نبود بلکه دیگر به آنها احتیاجی نداشت.

در اوایل دهه کنونی زمانی که تندروها بازهم احساس کردند مورد تهدید واقع شده‌اند اعتراف‌های ساختگی از تلویزیون نمایش داده شد اما این تاکتیک این بار علیه روحانیونی بود که پیش از این در حکومت بودند و با گذر عمر انقلاب آنها هم به میان‌سالی رسیده بودند.

این روحانیون همان مدافعان امروزی هستند که جنگجویان ایدئولوژیکی نیستند بلکه اصلاح‌طلبانی هستند که خواستار تغییرات دموکراتیک در کشور هستند.

اکنون رژیم ایران کنترل بحث‌های سیاسی در کشور را از دست داده است و بر آزار زندانیان تمرکز کرده است.

افشاگری‌ اصلاح‌طلبان

مهدی کروبی، روحانی اصلاح‌طلب و نامزد انتخابات ریاست جمهوری، در 31 ژوئیه «تابوشکنی» کرد و ادعاهایی را درمورد تجاوز و آزار جنسی زندانیان اخیر در زندان‌های ایران اعلام کرد. دولت هم با بستن روزنامه کروبی، به او پاسخ داد. اما سایه شرم و ننگ این موضوع دیگر روی دوش زندانیان سنگینی نمی‌کند بلکه زندان‌بانان را نشانه گرفته است.

ماه گذشته محسن آرمین، چهره اصلاح‌طلب با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که اگر او را زندانی کنند سخنانی که می‌گوید تحت هر شرایطی مهم نیست بلکه مهم این است که او عامل قدرت‌های خارجی نیست.

ابراهیم نبوی، طنزنویس ایرانی در تبعید، اثر این اعتراف‌های اجباری را به مسخره گرفته و خود او در یک کلیپ ویدیویی در شکل یک زندانی در دیدار با یک مامور سیا اعتراف می‌کند که انقلاب سبز مخملی وارد کشور کرده، با زنان زیبای هالیوود رابطه داشته و از رهبر کشور و نمایندگان مجلس که « با مهربانی» او را کتک زده‌اند، عذرخواهی می‌کند.

در محاکمه‌های اخیر ایران، این بازجو است که به موضوع مسخره و خشم تبدیل شده است و آبراهامیان گفته است «پس‌گرفتن عقاید تحت فشار نشانه ضعف یا خیانت نیست بلکه نشانه انسان بودن است.»

ایران در سال‌های 1980 یک کشور افراطی بود. هم رژیم و هم بیشتر مخالفان، خودرای و آرمانگر و افراطی بودند اما اعتراف‌های اجباری که در شرایط آن سال‌ها موثر بود، امروزه نامشروع بودن این تاکتیک را نشان می‌دهد.

دادگاه‌های نمایشی نشان می‌دهند که ایران در 30 سال گذشته چقدر تغییر کرده است اما رژیم آن با تغییرات فاصله گرفته است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی