در هفته اخیر، در کمیسیون فرهنگی مجلس با حضور عزتالله ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما، پیشنهاد ایجاد شبکههای خصوصی رادیویی و تلویزیونی زیر نظر صدا و سیما و در چارچوب قانون اساسی مطرح شد. گفته میشود هم اکنون در افغانستان شش شبکه و در تاجیکستان بیش از 20 شبکه تلویزیون خصوصی فعال است.
سه سال از ابلاغ بند ج سیاستهای اصل 44 قانون اساسی گذشت. در اصلاحیه جدید بر توسعه بخشهای غیردولتی از طریق واگذاری فعالیتها و بنگاههای دولتی و به عبارتی بر لزوم خصوصیسازی تاکید شد.
طبق قانون اساسی کشور بخش دولتی از گستره بی حد و حصری برخوردار است و حوزه وسیعی را از صنایع مادر، معادن، بانکداری و بیمه گرفته تا تامین نیرو، سدها، پست وتلگراف و تلفن، حمل و نقل (هواپیمایی، کشتیرانی و راه آهن) و همچنین رادیو و تلویزیون در بر میگیرد.
توجه کنید که در قانون اساسی «رادیو و تلویزیون» همردیف با معادن، صنایع مادر و نیروگاهها آمده است و این نشان از اهمیت و جایگاه ویژه آن در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
اما نکتهای که به آن تاکید دارم، حضور رادیو و تلویزیون به عنوان یک مجموعه دولتی از منظر قانون است که در تحولات اخیر اصل 44 دور از چشم ماند.
در این سه سال آن چه که مد نظر مسئولان کشور بوده است، سرعت یافتن روند رونق اقتصادی و توسعه کشور، اجرای عدالت اجتماعی، فقرزدایی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیست ساله بود و همین مساله سبب شد خصوصیسازی رادیو و تلویزیون مسکوت بماند.
این در حالی است که نخستین فرستنده تلویزیونی در ایران با سرمایهگذاری بخش خصوصی، روز جمعه یازدهم مهرماه سال 1337 آغاز به کار کرد.
یادآوری میکنم که تلویزیون ایران برای چند سال نخست کاملا خصوصی بود و به مرور زمان زیر نظر وزارت پست و تلگراف و تلفن و وزارت اطلاعات قرار گرفت. همزمان با انقلاب اسلامی نیز بهطور کامل دولتی شد، تا جاییکه انتصاب رییس سازمان صدا و سیما به رهبری، بالاترین مقام سیاسی کشور داده شد.
از انقلاب 1357رادیو و تلویزیون بلندگوی حکومت و دولت شد، بهطوریکه مستقیم ایدئولوژیها و خط مشی حکومتی را در برنامههای خود جاری و ساری میکرد. این ادعا را میتوان با شیوههای سیاستگذاری و منابع قانونی موجود در سازمان صدا و سیما ثابت کرد که خارج از موضوع این بحث است.
خصوصیسازی رادیو و تلویزیون در کشور چندین بار از سوی اساتید ارتباطات و گاه سرمایهگذاران خصوصی مطرح شد. حتی گاهی در مجلس و هیات دولت نیز به آن پرداخته شد، اما آنچه مسلم است هنوز در ایران طبق قانون رادیو و تلویزیون خصوصی وجود ندارد.
«بیگانگان» بهترین انگیزه برای ایجاد تلویزیون خصوصی
به تازگی و در هفته اخیر، در کمیسیون فرهنگی مجلس با حضور عزتالله ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما، پیشنهاد ایجاد شبکههای خصوصی رادیویی و تلویزیونی زیر نظر صدا و سیما و در چارچوب قانون اساسی مطرح شد.
در این جلسه از تهدیداتی چون «توسعه شبکههای ماهوارهای بیگانگان» و «توسعه شبکههای فارسی زبان خارج از کشور که از سوی استکبار جهانی برنامهریزی میشود»، گفته شد.
همچنین در این جلسه جواد آرینمنش، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خواستار ارتقای کیفی برنامههای مذهبی به ویژه مداحیها در صدا و سیما شد. در همین حال به توجه به پوشش بازیگران سریالها و فیلمها و استفاده از کارگردانان متعهد و ارزشی تاکید کرد.
این سئوال مطرح میشود که با چنین رویکردی به رادیو و تلویزیون، چگونه امکان اجازه به بخش خصوصی داده میشود که برنامههای خود را تولید و پخش کند؟
سازمان صدا و سیما تنها با پنج شبکه سراسری و یک شبکه استانی، متوجه شده است که قادر به رقابت با این تعداد شبکه رادیویی و تلویزیونی فارسیزبان خارج از کشور نیست. از سوی دیگر، زیر ذرهبین نهادهای مذهبی و دولتی قرار دارد که حتی ثانیهای حق آزادانه عمل کردن را ندارد.
از همین روست که سریالهای طنز بیپایه، داستانهای دنبالهدار پر ستاره خانوادگی و فیلمهای خارجی سطح کیفی فعلی تلویزیون ایران را شامل میشود.
شاید بهترین شیوه این باشد که مسئولان نرمتر بیندیشند و از بار ایدئولوژیک رادیو و تلویزیون فعلی بکاهند. شاید این بهتر باشد که باور کنند که رادیو و تلویزیون هرچند به اندازه مطبوعات گستردگی ندارند، اما گروههای اجتماعی و سیاسی حق دارند چون روزنامه و مجله، رادیو و تلویزیون خود را داشته باشند.
این را هم باید در نظر داشت که خبر راهاندازی شبکه تلویزیون فارسی بیبیسی، به عنوان یک رسانه معتبر انگلیسی که موفقیت رادیوی فارسی آن بر کسی پوشیده نیست، مسئولان را به بازنگری ایجاد شبکههای خصوصی واداشته است.
همچنین گمان میرود شبکه امبیسی پرشیا با پخش انواع فیلمهای خارجی بدون سانسور به شیوه سازمان صدا و سیما توانسته مخاطبان بالفعلی را در ایران پای تلویزیون بکشاند.
به هیمن واسطه، نگرانی ریاست سازمان و آغاز بحث بر سر تلویزیون خصوصی زیر نظارت سازمان صدا و سیما، در مجلس شورای اسلامی دور از ذهن نیست.
تجربه همسایگان و همزبانان
گفته میشود هم اکنون در افغانستان شش شبکه تلویزیون خصوصی در کنار یک شبکه تلویزیون دولتی فعالیت میکند.
در این کشور همسایه، اولین تلویزیون خصوصی بعد از سقوط رژیم طالبان، تلویزیون افغان بود. به ترتیب تلویزیون آیینه، تلویزیون خصوصی طلوع، تلویزیون آریانا، تلویزیون شمشاد و تلویزیون لمر نیز فعال شدند.
اولین نقد به تلویزیونهای خصوصی در افغانستان سطح کیفیت محتوا و برنامههای آن است. بدیهی است که تلویزیون یکی از گرانترین و پرهزینهترین رسانهها است و شاید همین امر سبب میشود مشکلات اقتصادی نگذارد شبکههای خصوصی افغان برنامههای مستقل خود را تولید کنند.
همچنین در تاجیکستان که نزدیکی زبانی و فرهنگی بسیاری با ایران دارد، حدود 20 تلویزیون خصوصی و محلی در دو ولایت تاجیکستان فعالیت میکنند.
شبکههای تلویزیون خصوصی در این کشور آزاد از دولت عمل میکنند، اما برخی مسایل سیاسی و مشکلات اقتصادی نمیگذارد آنها در سراسر تاجیکستان پخش داشته باشند.
بر اساس گزارشها، در دبی، قطب اقتصادی امارات عربی متحده نیز بیش از هفتاد موسسه پخش رادیویی و تلویزیونی و 150 شبکه فعالیت میکنند.
اما متاسفانه هنوز در ایران به بخش خصوصی اعتمادی وجود ندارد که حتی برنامهسازی کند، چه رسد به اینکه فرستنده مجزا داشته باشد.
پس از گذشت سالها از نظریههای «چند صدایی»، هنوز تکصدایی دست کم در رسانههای دیداری و شنیداری کشور به روشنی حس میشود.