نسخه آرشیو شده

سخنی درباره سیدحسن خمینی
از میان متن

  • سیدحسن خمینی باید بداند که هر چه اعتبار و حرمت دارد، از جانب توجهات و هدایت‌های خمینی کبیر و خامنه‌ای عزیز است، وگرنه از حیث شرایط عمومی نظیر سوابق مبارزاتی، علم، مدیریت و امثال آن ویژگی ممتازی در ایشان سراغ نداریم تا جایگاه فعلی‌اش را ناشی از آن‌ها بدانیم.
دوشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۵:۱۶ | کد خبر: 44554

هشدار محمدجعفر بهداد به سيدحسن خميني در باب حفظ نظام.

ملت ایران نسبت به اعضای خانواده و بستگان شخصیت‌های خدمتگزار و خوشنام،‌ همواره احترام ویژه قائلند و شاید بتوان گفت به نوعی امتیاز خاصی برای ایشان در نظر می‌گیرند. اعضای خانواده امام راحل نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند، بلکه به علت جایگاه آن عزیز سفر کرده در نزد ایرانی‌های قدرشناس، از عزت و احترام مضاعفی برخوردارند. سال‌هاست که اعضای شریف بیت امام  اعم از همسر مرحومه تا فرزندان و نوه‌های امام، حرمت و قداست بی‌نظیری در میان ایرانیان دارند و این حرمت‌گذاری بدان جهت است که آن‌ها را یار و همراه روزهای دشوار بنیانگذار جمهوری اسلامی و یا نماینده آرمان‌های امام خمینی می‌دانند.

اما معیار امام راحل مبنی بر  حال فعلی افراد  برای ارزیابی میزان پای‌بندی خوش سابقه‌ها به اصول و آرمان‌های انقلاب و نظام اسلامی، قطعا شامل حال اعضای خانواده و بستگان خود ایشان نیز می‌شود، زیرا اگر به فرموده امام «حفظ نظام از اوجب واجبات است»، بنابر این در صورت غفلت یا کژتابی افراد مورد احترام نسبت به آرمان‌های اصیل انقلاب و نظام، نمی‌توان حرمت آن‌ها را بر حیثیت و اعتبار نظام- که خونبهای هزاران شهید و مرهون ایثارگری جوانان فداکار و گمنام این سرزمین است - مقدم و مرجع دانست.

مدت زیادی از حوادث سیاسی و آشوب‌های خیابانی بعد از انتخابات و اخبار آشکار و پنهان راجع به همراهی سیدحسن خمینی با یکی از حلقه‌های تصمیم‌گیری پشت صحنه تحرکات مذکور نمی‌گذرد که این روزها نشانه‌های دیگری از این رویکرد غلط در رفتار و تصمیمات نوه امام بروز کرده است.

سیدحسن خمینی، یکی از فرزندان مرحوم سیداحمد خمینی است که به علت شرایط سنی، حوادث انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و تحولات سیاسی سال‌های پس از آن‌را عمدتا از رهگذر مطالعه و شنیده‌ها درک کرده و ممکن است در فرایند ارائه اخبار یا تحلیل به ایشان قصور یا شیطنتی از سوی عناصر جاهل یا نفوذی صورت گرفته باشد. این واقعیت همواره وجود داشت که بعضی از اعضای بیت و دفتر امام به جناح سیاسی موسوم به چپ( خط امام ) تمایل بیشتری داشتند، اما آن‌ها هیچ‌گاه از اصول و مبانی نظام اسلامی نظیر حکومت دینی، ولایت‌فقیه، استکبار ستیزی و... عدول و کم‌اعتنایی نمی‌کردند و گاهی سر بزنگاه برخی همراهان غافل یا کجرو خود را آن‌چنان مورد نهیب و عتاب قرار می‌دادند تا از این طریق خط‌کشی خود را با آن جماعت غافل یا نفوذی برای جامعه آشکار سازند.

این‌که سیدحسن خمینی با کسانی هم‌چون محمد خاتمی و موسوی خوئینی‌ها نشست و برخاست سیاسی داشته باشد یا حتی در جلسات هم‌فکری آن‌ها برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و فرا انتخاباتی مشارکت کند‌، قابل ملامت نیست‌، اما هنگامی که ثابت می‌شود این جماعت برخلاف سوابق سیاسی و اعتقادی خود با نقشه براندازانه دشمن هم‌داستان و همراه شده‌اند، دیگر نمی‌توان تداوم هم‌پیمانی با این عناصر را توجیه کرد. اگر سیدحسن خمینی می‌داند که این افراد بیش و پیش از هرگونه دغدغه به ظاهر اصلاح‌طلبانه، در واقع با ولایت‌فقیه و نظام ولایی دچار مشکل شده‌اند، در هم‌نشینی و هم‌گامی با آن‌ها دچار خطای هولناکی شده است و اگر هنوز این واقعیت را درک نکرده، باید کسانی را ملامت کرد که از ماموریت روشنگری نوه امام راحل در کوران یک فتنه پیچیده غفلت کرده‌اند، در هر حال آن‌چه این نگرانی را افزایش می‌دهد تداوم پیوستگی وی با عوامل اصلی تحولات تلخ پس از انتخابات است. اگر چه از سیدحسن انتظار می‌رفت بلافاصله پس از موضع گیری‌های موهن میرحسین موسوی در باره آرمان‌های فلسطین یا دروغگو نامیدن  حکومت  در برنامه زنده تلویزیونی واکنش غیرتمندانه نشان دهد، اما از او لااقل این توقع وجود داشت که آئین معنوی احیا را در حرم مطهر حضرت امام، آن‌هم به خاطر کسی مثل محمد خاتمی لغو نکند. این رفتارهای سیدحسن خمینی نشانه خوبی نیست و بیش از هر کس به اعتبار خودش در نزد ملت ایران لطمه می‌زند، و گرنه اصول و آرمان‌های امام عزیز با این نوع تصمیمات و رفتارهای نسنجیده مخدوش نشده و نخواهد شد.

مرحوم حاج سیداحمد خمینی در دوره پس از رحلت امام هیچ‌گاه اجازه نداد روابط و رفاقت قدیمی‌اش با چپ‌های راست شده، از ارادت و اطاعت او نسبت به ولایت‌فقیه و رهبری بکاهد، بلکه دقیقا وقتی همین رادیکال‌های تجدیدنظر طلب از او توقع داشتند تعادل نظام را به نفع مقاصد باندی آن‌ها به هم بزند، وارد صحنه می‌شد و با دفاع جانانه از رهبری و نظام ولایی آن‌ها را ناکام می‌ساخت، چنان‌چه مطلبی به این مضمون از یادگار امام باقی مانده که؛ هر کس ادعا کند خط امامی است، اما از آیت‌الله خامنه‌ای پیروی نکند، دروغ می‌گوید.

این سخن مرحوم حاج احمد، در واقع بیان یک معیار است و کسانی که تلاش می‌کنند تا به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم پای فرزندش را به عرصه احیای سکولاریزم، بازسازی گروهک نهضت آزادی،‌ تطهیر دانشگاه آزاد و مشروعیت بخشیدن به اقدامات ضدانقلابی بازکنند، نه تنها ارادتی به امام و خانواده‌اش ندارند، بلکه در صدد بدنام کردن و به موزه راندن آموزه‌ها و آرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی و انتقام‌گیری از نظام ولایی هستند.

سیدحسن خمینی باید بداند که هر چه اعتبار و حرمت دارد، از جانب توجهات و هدایت‌های خمینی کبیر و خامنه‌ای عزیز است، وگرنه از حیث شرایط عمومی نظیر سوابق مبارزاتی، علم، مدیریت و امثال آن ویژگی ممتازی در ایشان سراغ نداریم تا جایگاه فعلی‌اش را ناشی از آن‌ها بدانیم. فرصت‌طلبان نیز نه از دانش و توانایی مدیریتی، بلکه صرفا از نوه امام بودن وی برای فریب افکار عمومی و مشروع جلوه دادن اقدامات خائنانه خود علیه اصول نظام و امنیت مردم بهره جسته‌اند.

در هر حال آن‌چه امثال نگارنده را به دادن هشدار به نوه گرامی امام عزیز ترغیب می‌کند، دلسوزی و علاقه‌ای است که به نظام و شخص سیدحسن دارند و البته حفظ نظام در کنار سایر ملاحظات سیاسی و عاطفی واجب‌تر، بلکه از اوجب واجبات است . 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

بهرام  اعرابی

اگر ایشان بر طبل حمایت از ولایت میکوبید باز هم میزان علم و آگاهی‌ ایشان را پایین قلمداد میکردید؟

بهرام اعرابی | ۰۶ تیر ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۷
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی