نسخه آرشیو شده

مجید مجیدی در حضور رهبری:چرا به این روز افتادیم؟
عکس از فارس
از میان متن

  • مجیدی: آقا ما دلتنگ‌یم. آقا من حالم خوب نیست... كجا داریم می‌رویم... چرا به چنین روزیی افتادیم... چكار می‌كنیم
مردمک
چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۲:۰۵ | کد خبر: 44684

جمعی از هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر دفاع مقدس در روز گذشته با رهبری دیدار کردند. در این نشست سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، محسن پرویز معاون فرهنگی وزیر ارشاد، حسن بنیانیان رئیس حوزه هنری، محمدعلی زم، محمدرضا جعفری‌جلوه معاون سینمایی وزیر ارشاد، سردار سیدفیصل باقرزاده، مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران، بیژن نوباوه نماینده مجلس و تعداد از هنرمندان حضور داشتند.

جمعی از هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر دفاع مقدس در روز گذشته با رهبری دیدار کردند.

در این نشست سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، محسن پرویز معاون فرهنگی وزیر ارشاد، حسن بنیانیان رئیس حوزه هنری، محمدعلی زم، محمدرضا جعفری‌جلوه معاون سینمایی وزیر ارشاد، سردار سیدفیصل باقرزاده، مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران، بیژن نوباوه نماینده مجلس و تعداد از هنرمندان حضور داشتند.

یکی از شرکت کنندگان این جلسه در وبلاگ خود به شرح اتفاقات این جلسه پرداخته است.
محمود گبرلو در یادداشت خود نوشته که: «ساعت سه و نیم جلوی درب فلسطین حاضر شدم تا با دوستی كه كارت ملاقات در اختیارش بود وارد حسینیه شویم. جلوی درب ورودی كه منتظر بودم تا دوستم برسد متوجه شدم جمعیت كثیری خلاف آنچه كه گفته بودند و در ذهن داشتم دعوت شده‌اند. از فیلمسازان گرفته تا نویسندگان ادبیات و تئاتری‌ها و گرافیست‌ها و عكاسان و مجمسه‌سازان و برنامه‌سازان تلویزیونی و سرداران سال‌هی دفاع مقدس، حتی از هنرمندان شهرستانی هم آمده بودند. مشخص شد كارت دعوت در اختیار چند متولی فرهنگ و هنر از جمله ارشاد و انجمن سینمی دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار و...بوده و آنان بر اساس لیست خود افراد را دعوت كرده‌اند.»
گبرلو ادامه داده: «جلوی درب فلسطین نمایندگانی از نهاد دفاع مقدس و یا ارشاد حضور داشتند كه كارت را در اختیار مهمانان خودشان قرار می‌دادند. ولی به هرحال جمع خوبی بود، به نوعی دیدارها تازه شد و اكثریت كسانی بودند كه سالهاست در عرصه دفاع مقدس فعال هستند اما درگیری‌های كاری مانع از ملاقات یگدیكر می‌شد و ین دیدار بستر مناسبی بری روبوسی و احوال‌پرسی و بیعتی دوباره و دیداری مجدد با آقا بود.»

گبرلو افزود: «هنگام ورود به حسینیه به عده‌ی كارت ویژه‌تر می‌دادند تا بتوانند در ردیف‌هی جلو قرار بگیرند. راس ساعت 5 هنوز جمعیت در حال جابه‌جیی بود كه آقا آرام و بدون همراه و یا محافظی كه معمولا ین یام در عكس‌ها دیده می‌شود، وارد شدند و جمعیت جلو ناگهان صلوات فرستادند. اینجا بود كه مابقی جمعیت متوجه شدند و همگی شعار صل علی محمد .... سر دادند.»

مجری این برنامه اکبر نبوی بود و حبیب احمدزاده و مرتضی سرهنگی به ترتیب سخنرانی کردند. سرهنگی نویسنده و محقق در مورد ادبیات جنگ گفت: « ادبیات جنگ در سال‌هی دفاع مقدس و بعد از آن ساخته نشده است بلكه متولد شد. بنابر این برای حفظ و یا رشد این ادبیات نیاز به وكیل و وزیر نیست بلكه نیاز به پدری است كه دلسوز باشد.»

سخنران بعدی انسیه شاه حسینی بود که به نوشته گبرلو به ذکرخاطره‌ی از شهید علم الهدی پرداخت و گفت «نباید كاری كنیم كه رفتار خود شرمنده باشیم.»

در ادامه برنامه جمید شریفی (گرافیست) و مسعود فراستی (منتقد) و سعید قاسمی به بیان نظرات خود پرداختند.

مجیدی: چرا به این روز افتادیم؟

در ادامه این مرسم مجری از مجید مجیدی دعوت کرد که پشت تریبون قرار بگیرد.

گبرلو در مورد سخنرانی مجیدی نوشت: «مجیدی كه تقریبا بعد از شروع برنامه به جمع پیوسته بود ابتدا اعلام كرد تبركا اینجا آمده و در عرصه دفاع مقدس فعالیتی نداشته است و سپس درحالی كه لحن آرام اما غمگینی داشت مطالبی را بدین مضمون گفت: «تبركا اینجا آمدم ... طعم روزهای زیبای دفاع مقدس همه ما را دلتنگ میكند... حال آن روزها من را دچار افسردگی می‌كند.. هم اكنون بر ما چه می‌گذرد... دورانی كه پر از شور و شعف بود. دورانی كه كسی زور نمی‌زد صف اول باشد، نامش در تیتر اول باشد، همه تلاش می‌كردند مخفیانه كار بكنند، كسی نبیند كه چه كسی كفششان را واكس می‌زند، مردمی كه نداشته‌شان را تقسیم می‌كردند... براستی چه شد آن روزها ... آن روزهی زیبایی كه اسم شان را بگذاریم رویاهای سرزمین من، سرزمین ایران... انگار جنگ واقعی كه پر از كینه است الان دارد اتفاق می‌افتد... كسی آن موقع به كسی تهمت نمی‌زد، همدیگر را متهم نمیكرد. حال چرا اینجوری است ...»

مجیدی در ین لحظه ناگهان بغض كرد و با صدیی اشك آلود خطاب به آقا گفت: آقا ما دلتنگ‌یم. آقا من حالم خوب نیست... كجا داریم می‌رویم... چرا به چنین روزیی افتادیم... چكار می‌كنیم ...» و سپس در آرامش ادامه داد «همه چی را داریم قطعه قطعه می‌كنیم ... آن رشادت‌ها كجا رفتند ... غرور ما را گرفته ... ما چیزی از خودمان نداریم هر چه داریم متعلق به شهداست و مردانی كه پایمردی كردند تا ما در عرصه‌هی مختلف قدم برداریم. قهرمان واقعی ما آنها هستند ...» و سپس دوباره با حالت بغض گفت «آقا من حالم خوب نیست ... حال خیلی از فیلم‌سازها خوب نیست ... خیلی از فیلم‌سازها امروز نیامدند و البته دلیلش بی‌حرمتی نبود بلكه میل بودند در موقعیتی مناسب‌ترحضورتان بییند و حرفهاشان را با آقا بزنند... همه دارد از دست می‌رود... داشته و نداشته‌های ما دارد از بین می‌رود ... چرا همدیگر را متهم می‌كنیم ... همه‌چی یك‌طرفه است...»

«تلوزیون حق ندارد تصویر مرا پخش کند»

مجیدی در ادامه گفت: من همین جا اعلام می‌كنم تلویزیون حق ندارد اصلا تصویر من را پخش كند. برای اینكه مجیدی را می‌برد در لیست سیاه... من هیچی ندارم. هرچی دارم از مردم و انقلاب است... اگر درایت و تدبیر خردمندانه شما نبود هر كاری می‌خواستند می‌كردند... من آن لیست را دیدم ... تلویزیون حق ندارد؛ حتی در مدیریت جدید هم حق ندارد تصویر من را پخش كند... همه ضررها به‌خاطر این است كه عصر خودمان را فراموش كرده‌یم ... به یك وضع نامتعادلی رسیده‌یم، به یك وضع بی‌اخلاقی، فضای دروغ، تهمت... فیلمی كه من ساخته بودم؛ سه بار اعلام كردم این خانم هنرپیشه نیست اما سه بار در رسانه‌های رسمی اعلام كردند كه هنرپیشه است... چرا به اینجا رسیده‌یم؟ به‌خاطر این كه از ریشه‌ها جدا شده‌یم، تهی شده‌یم. ریشه‌هایی كه متعلق به ائمه معصومین است ... روز به روز از معنویت فاصله گرفتیم، به شعار زدگی محض رسیدیم، در آن دوران زیبا ما اینجوری نبودیم. امیدوارم به لطف پروردگار و خون شهدا و عزیزانی كه پشتوانه انقلاب بودند ما برگردیم به عصر خودمان، به باورهای عصر خودمان كه ایران سربلند و پر از امید داشته باشیم.»

آیت الله خامنه‏ای در پاسخ به صحبت‏های مجیدی گفت:« آقای مجیدی به‌خاطر هنرمند بودنشان روح لطیف دارند و خیلی حساس هستند. من این حرف‌ها را قبلا هم از ایشان شنیده بودم و اشك ایشان را كه از خلوص بود دیده بودم... آن روزی كه روزهای دفاع مقدس بود همان روزها هم همین جور دعواها بود، خیال نكنید نبود، به حافظه مراجعه كنید این دعواها بود. خودم جبهه بودم وگاهی از تهران می‌آمدند نكاتی را می‌گفتند بعد دیدم در سال‌هی 63، 64، 65 هم بچه‌ها در كتاب خاطرات خود نیز به آنها اشاره می‌كردند...آن موقع كنار آن بهشت، جهنمی بود الان هم كنار این جهنمی كه شما حس می‌كنید بهشت‌هایی وجود دارد.»

گبرلو در ادامه گزارش خود نوشت: در این بین طلبه جوانی اجازه خواست سخن بگوید و بدون توجه به فضای جلسه به نحوه اداره جلسه و سطح ضعیف سخنرانی‌ها اشاره كرد كه آقا فرمودند من هم مثل یكی از شما حاضرین هستم و اگر به نحوه اداره جلسه اعتراض دارید به آن آقا بگوئید(اشاره به نبوی) كه آن طلبه پذیرفت و به سمت نبوی رفت در این بین یكی از فرماندهان سپاه بلند شد و اصرار كرد خاطره‌ی بگوید و هرچه آقا خواست كه تابع نظم جلسه باشد نپذیرفت و خاطره خود را با صدای بلند از ته سالن نقل كرد. او به نحوه شهادت یكی از پاسداران توسط ضد انقلاب در یك مجلس عروسی با خاموش كردن ده‌ها سیگار روی بدنش اشاره كرد و گفت «هنر امروز با سال‌های دفاع مقدس فاصله دارد.»

گبرلو ادامه داد: سپس آقا فرمودند ایشان مرتضی قربانی فرمانده لشكر 25 كربلا هستند كه در آن زمان روزی پیش من آمدند و با لهجه اصفهانی گفتند (آقا نیز با لهجه اصفهانی جمله قربانی را اینگونه نقل كردند) آقا چند تا اسیر زن گرفتیم ... آقا كنیزست!! و همه حضار خندیدند و سپس آقا ادامه دادند «خاصیت هنرمند این است كه آنچه را چشم معمولی نمی‌بیند، ببیند... خاصیت دل لطیف هنرمند این است كه شامه حساسش بوهای بد را كه خیلی‌ها حس نمی‌كنند حس كند و هشدار بدهد... این رویه را كاملا تائید می‌كنم. این هشدارها بری من دلنشین است اما مراقب باشید این نگاه بدبینانه و تا حدودی واقعیانه شما را مایوس نكند... توقع و انتظار از شما هنرمندان زیاد است و بدانید كه می‌توانید...»

در ادامه مراسم طالب‌زاده با اشاره به اینكه در جامعه نیاز به انتقاد سازنده داریم اشاره كرد: «ما نباید حرف‌های مردم را فقط در تاكسی و اتوبوس بشنویم بلكه باید در رسانه‌ها نیز بشنویم اما در چارچوب قانون. و سپس خواستار راه اندازی شبكه مستقل برای پخش فیلم‌های مستند درخصوص مسائل روز شد. در ادامه مراسم طلبه جوانی كه معترض به اداره جلسه بود پشت تربیون قرار گرفت و از برخی سخنرانان كه ساده و كم عمق سخن گفتند گله كرد و سپس به حركت جدید چند طلبه اشاره كرد كه در مجالس روضه خوانی به توصیف شخصیت شهدی جنگ نیز می‌پردازند و معتقد بود حركت نویی در جهت خدمت به شهداست.

به نوشته گبرلو در پایان مراسم مسعود ده‌نمكی كه در حین مراسم نكاتی را به عنوان اعتراض بیان می‌كرد خود را به نزدیك تربیون رساند و به دعوت نبوی پشت تربیون قرار گرفت. او كه با عجله و تند سخن می‌گفت خطاب به آقا گفت: «اگر دل بعضی‌ها گرفته دل ما هم گرفته. چرا از روی ما رد می‌شوند و یا ما را هزینه می‌كنند.» ده‌نمكی سپس به وجود جریان مافیا در سینما اشاره كرد و گفت برخی در سال‌های طولانی گذشته پول‌های فراوانی گرفته‌اند اما اثر درخشانی ارایه ندادند.

وی همچنین با تحلیل وضعیت فعلی سینما خروجی نیروهای آموزش دیده از این دروازه را غیر ارزشی و سكولار زده خواند و در پایان اظهار امیدواری كرد همانگونه كه درباره جنگ احد و تلخی‌های شكست آن صحبت می‌شود روزی بتواند درباره تلخ‌ترین شكست‌های سال‌های دفاع مقدس نیز به راحتی صحبت كند.

لازم به ذکر است گروهی از مهمانان شهرستانی اظهار گله کردند که «هیچ‌گاه اجازه بیان نظرات‌شان را نمی‌یابند، گله‌مند بودند و از این كه سیدمهدی شجاعی بدون این كه در لیست باشد سخن گفته، ابراز نارضایتی كردند.»
 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی