راجر کوهن، در مقاله روزنامه نیویورک تایمز نوشته است ایران در این پیشنهاد از «همکاری برای برقراری صلح، عدالت و پیشرفت» سخن گفته است و برنامه هستهای در آن جایی ندارد و این نکتهای است که همه میدانند، اما از آن سخن نمیگویند.
پیشنهادی که جمهوری اسلامی ایران بهتازگی برای گفتوگو با کشورهای غربی مطرح کرده، با تحلیلهای متفاوتی همراه بوده است.
راجر کوهن، در مقاله روزنامه نیویورک تایمز نوشته است ایران در این پیشنهاد از «همکاری برای برقراری صلح، عدالت و پیشرفت» سخن گفته است و برنامه هستهای در آن جایی ندارد و این نکتهای است که همه میدانند، اما از آن سخن نمیگویند.
این پیشنهاد، روانشناسی جمهوری اسلامی را نشان میدهد که میتوان بازتاب آن را در جاهای دیگر دنیا دید.
زمانی که ایران خواستار «تکثرگرایی و پیشرفت عاری از استانداردهای دوگانه برای تمام ملتها» است، تفکر مسکو و پکن را هم نشان میدهد و به همین دلیل تحریم معنادار ایران توسط این دو کشور، یک خیال واهی است.
به نظر کوهن، باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا حق داشت که این پیشنهاد را به عنوان ورود به گفتوگوهای اول اکتبر بپذیرد.
کوهن پس از سفر به ایران در جریان انتخابات ریاست جمهوری گفته است که «شاهد سرکوب وحشیانه معترضان به نتیجه انتخابات بوده است» و بر همین اساس اوباما باید با احتیاط امور ایران را از طریق گفتوگو محک بزند.
کوهن در دفاع از انتخاب اوباما برای گفتوگو با ایران چنین استدلال کرده است که دیپلماسی خلاق میتواند مانع جریان غنیسازی اورانیوم ایران شود، زیرا روابط نزدیکتر با غرب نماد امید دیرینه به ایجاد اصلاحات در ایران است.
وی در ادامه این استدلال گفته است که ایران از موضع نسبتا ضعیف ازهم گسیختگی پس از انتخابات وارد مذاکره میشود و منافع آمریکا در راستای جلوگیری از حمله اسرائیل به ایران مسلمان است و این با توجه به وجود همسایگان عرب اسرائیل به نفع اسرائیل هم هست.
به نوشته کوهن، ایران در این پیشنهاد به رسم عادتی که دارد «سخنپردازی» کرده است، زیرا ایران علاقه دارد حقیقت را در لایههایی پنهان کند و همیشه طرفدار ابهام است.
این تحلیلگر آمریکایی نوشته است: ایران کشوری است که مراسم و آداب آن با «تعارفهای» جذاب همراه است و «تقیه» در این فرهنگ دیده میشود که به معنی قربانی کردن حقیقت هنگام ضرورت دینی است.
گری سیک، مذاکره کننده دولت جیمی کاتر در بحران گروگانگیری دیپلماتهای سفارت آمریکا در تهران به راجر کوهن گفته است: این ویژگیهای مخصوص فرهنگ ایران در آن زمان هم دیده شد و پیش از آن که مذاکرات آزادشدن گروگانها به مرحله پیشرفت برسد، سیک پیشنهادهای نامعقول همراه با تعارف از ایران دریافت کرده بود که باعث عقبنشینی کارتر از این موضوع شد.
کاربرد واژگان تکراری تعارفی مانند «تساوی» ازسوی ایران نشاندهنده حس بیعدالتی است که این کشور در گذشته تجربه کرده است چرا که ایران برنامه هستهای خود را در سالهای 1980 زمانی به جریان انداخت که با حمله عراق روبهرو شد، کشوری که زرادخانه شیمیایی آن توسط آمریکا و اروپا آماده شده بود و اینها تمام حقایق دردناکی برای ایران است.
«عملکرد مساوی و قانون مدار آژانس بینالمللی انرژی هستهای»، «موضوع فلسطین» و «آمادگی برای انجام گفتوگوهای فراگیر و سازنده» ازجمله دیگر موارد تعارف ایران است.
کوهن با مرور پیشنهاد ایران تاکید کرده است: با توجه به ادامه سرکوب در ایران، آمریکا باید به تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر در این کشور ادامه دهد.
وی گفته است که گفتوگو با ایران ضرورت دارد زیرا گزینه مناسب و پایداری وجود ندارد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از تحریم شدیدتر علیه ایران سخن گفته است اما ایران پس از سالها زندگی در تحریم، به این موضوع عادت کرده است.
ایران میداند که گذشت زمان بهای این تحریمها را میپردازد، سالهایی که روسیه و چین از ناحیه تحریم ایران تقویت شدهاند و در این میان، ایران به متحد روسیه تبدیل شده است.
اکنون زمان آن نیست که آمریکا و متحدانش از توقف غنیسازی سخن بگویند بلکه باید ایران را متقاعد کنند که بهای نادیده گرفتن هرگونه توافق میان دو طرف، سنگین خواهد بود.
کوهن نتیجهگیری کرده است که هرچقدر خصومت روانی در روابط آمریکا و ایران فروکش کند، احتمال ایجاد توافق سازندهتر میان دو کشور بیشتر خواهد شد.