نسخه آرشیو شده

رهبر معنوی؛ نگاهی به جایگاه آیت‌الله منتظری
از میان متن

  • ارتباط مستمر آیت الله منتظری با گروه های سیاسی فعال کشور چه در میان اپوزیسیون و چه در میان بخشی از گروه هایی که در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی خودی نامیده می شوند وی را در جایگاهی بی بدیل و در موقعیت «رهبری معنوی»* جنبش تحول خواه در ایران قرار داده است.
بهزاد اشکذری
یکشنبه ۰۵ مهر ۱۳۸۸ - ۱۱:۰۰ | کد خبر: 45042

سخنان آیت الله منتظری و تفسیر وی از قانون اساسی و اختیارات ولی فقیه به عنوان فقیهی که نظریه پرداز ولایت فقیه و رئیس خبرگان قانون اساسی بوده اهمیت غیرقابل انکاری برای دوست و دشمن وی دارد و می تواند چالشی اساسی برای مشروعیت دینی حاکمیت به شمار رود.

تداوم بحران سیاسی و ایجاد شکاف بی سابقه در جمهوری اسلامی، نگاه کسانی را که در جستجوی راه حلی برای خروج از بحران هستند به سوی مراجع تقلید در قم، مشهد و نجف عراق متوجه ساخته است.

انتقادات مستقیم و غیرمستقیم روحانیون بلندپایه و مراجع تقلید از سرکوب خشونتبار اعتراض های پس از انتخابات، رایزنی های میان مراجع تقلید که به دیدار بی سابقه آیت الله یوسف صانعی با آیت الله صافی گلپایگانی از سنتی ترین مرجع تقلید انجامید، به سطح انتظارات از روحانیون و مراجع در بین مردم دامن زده است.

در میان مراجع تقلید، صریحترین و بی پرواترین موضعگیری ها علیه اقدامات حکومت از سوی آیت الله منتظری بیان شده است.

محکومیت سرکوب ها و انتقاد از حاکمیت در یکی از آخرین بیانیه های وی لحنی بی سابقه یافت؛ هنگامی که وی ولایت فقیه کنونی را ولایت نظامیان نامید و به این ترتیب رسما مشروعیت دینی مقام رهبری و حاکمیت فعلی را سلب نمود.

اهمیت سخنان و مواضع آیت الله منتظری را در مقطع بحرانی کنونی در چند نکته اساسی می توان جستجو کرد.

جایگاه درون نظام

بنیانگذار جمهوری اسلامی در آخرین نامه خود خطاب به آیت الله منتظری در هشتم فروردین 1368 نوشت: شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند.

این نامه که قرار بود ملاک تعامل نظام با قائم مقام رهبری برکنار شده قرار گیرد، عملا تاییدی برتداوم حضور خط فکری آیت الله منتظری در جمهوری اسلامی و تاکید آیت الله خمینی بر مرجعیت فقهی و تئوریک وی در سال های آینده بود.

با این حال، جناح راستگرا و سنتی که با نظریات فقهی آیت الله منتظری از سال های پیش از انقلاب مخالف بود، از نامه آخر آیت الله خمینی درباره کسی که «مجاهدى بزرگوار و فقیهى عالیقدر» می نامید به راحتی عبور کرده و وی را مطرود امام نامید و خانه نشین ساخت.

روندی که برای انزوای سیاسی آیت الله منتظری و خلع وی از رهبری آینده نظام آغاز شده بود، در دوران پس از آیت الله خمینی ابعاد دیگری نیز یافت و به نفی جایگاه فکری و حوزوی این مرجع تقلید و زدودن نام منتظری از اذهان تاریخی مردم نیز رسید.

موقعیت مذهبی

وزن علمی و فقهی آیت الله منتظری در میان مراجع شیعه به نحوی بوده که حذف این مرجع تقلید را از ساختار حوزه علمیه دشوار می ساخت.

به علاوه آیت الله منتظری نظریه پرداز ولایت فقیه بر مبنای رای مردم بود و دیدگاه های وی اساس و مبنایی برای قانون اساسی جمهوری اسلامی و تفسیر آن به شمار می رفت.

این موقعیت علمی و فقهی، دست کسانی را که مدارس علمی و کتابخانه های آیت الله منتظری را در قم و شهرهای دیگر مصادره کرده و مانع از نشر کتاب ها و رساله وی برای مقلدانش شدند برای حذف کامل وی از ساختار حوزه علمیه و مرجعیت بسته نگاه داشت.

وزن سیاسی و اجتماعی

از سوی دیگر، وزن انقلابی و سیاسی آیت الله منتظری بر جایگاه تاثیرگذاری وی در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور افزوده است.

بیش از نیم قرن حضور سیاسی مبارزاتی و سال های طولانی زندان، تبعید و شکنجه او و خانواده اش، منتظری را تبدیل به نمادی برای چند نسل مبارز کرده است.

نسلی که در سخترین و خونبارترین مقاطع دوران پهلوی در عرصه مبارزه حضور داشتند تا نسلی که انقلاب 1357 را رقم زد و نسلی که فرایند جامعه پذیری سیاسی را در دو دهه اخیر تجربه کرده با وی به عنوان یک مبارز خستگی ناپذیر، صادق و صریح الهجه آشنایی دارند.

این وزن سیاسی مبارزاتی در کنار موقعیت مذهبی وی به عنوان یک از بلندپایه ترین فقهای شیعه، منتظری را تبدیل به نقطه وفاق نیروهای اجتماعی و گروه های سیاسی مختلفی ساخته است.

ارتباط مستمر وی با گروه های سیاسی فعال در کشور چه در میان اپوزیسیون و چه در میان بخشی از گروه هایی که در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی خودی نامیده می شوند وی را در جایگاهی بی بدیل و در موقعیت «رهبری معنوی»* جنبش تحول خواه در ایران قرار داده است.

این نکته که سخنان وی هم بر اقشار سنتی تاثیرگذار است و هم از اعتماد نیروهای اجتماعی مدرن برخوردار است باعث گردیده طیف متنوعی از نیروهای سیاسی برای وی نوعی مرجعیت فکری و سیاسی قائل شوند.

شاید همین موقعیت ویژه باشد که به گرایش هرچه بیشتر برخی از چهره های سیاسی کشور به آیت الله منتظری انجامیده است.

نامه مهدی کروبی و میرحسین موسوی دو رهبر جنبش اعتراضی به این مرجع تقلید در این راستا قابل ارزیابی است و نقطه عطف مهمی در بازگشایی روابط جریان مهمی در نظام با این مرجع تقلید به شمار می رود.

این درحالی است که در سال های گذشته، جریان هایی مانند جناح چپ سنتی از فاش کردن و رسانه ای شدن ارتباط با آیت الله منتظری خودداری می کردند که به این ترتیب نامه موسوی و کروبی را می توان قطعا فصل جدیدی در روابط بخش مهمی از نیروهای معترض درون حاکمیت با فقیه عالیقدر دانست.

نگرانی حاکمیت و آینده آیت الله منتظری

سخنان آیت الله منتظری و تفسیر وی از قانون اساسی و اختیارات ولی فقیه به عنوان فقیهی که نظریه پرداز ولایت فقیه و رئیس خبرگان قانون اساسی بوده اهمیت غیرقابل انکاری برای دوست و دشمن وی دارد و می تواند چالشی اساسی برای مشروعیت دینی حاکمیت به شمار رود.

این نکته نگرانی محافل سرکوبگر را به دنبال داشته که در دستگیری اعضای خانواده وی و ایجاد موج تبلیغاتی علیه وی نمود پیدا کرده است.

با این حال به نظر می رسد، آیت الله منتظری به عنوان رهبر معنوی جنبش اعتراضی مردم ایران توان بسیج کنندگی قابل توجهی در سطوح مختلف اجتماعی از روشنفکران تا روحانیون و از اقشار مذهبی و غیرمذهبی دارد که برخورد مستقیم با وی را برای حاکمیت دشوار می سازد.

در صورتی که بحران کنونی در کشور حل ناشده باقی بماند، می توان پیش بینی کرد در آینده نزدیک چهره های بیشتری از درون حاکمیت و روحانیون بلندپایه سنتی درصدد اتخاذ مواضعی مشابه با میرحسین موسوی و مهدی کروبی برآمده و درکنار آیت الله منتظری قرار گیرند.

* پی‌نوشت: عبارت «رهبر معنوی» را دکتر حسين بشيريه به تازگي درباره موقعيت آيت الله حسينعلی منتظری به کار برده است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی