براساس یافتههای پژوهشی جدید نگرشهای نوجوانان نسبت به رژیم غذایی و وزن عمدتاً به وسیله طبقه اجتماعی آنها تعیین میشود بهطوری که در بریتانیا خانوادههای طبقه متوسط بیشتر به تناسب اندام و وزن نوجوان اهمیت میدهند تا خانوادههای طبقه کارگر.
براساس یافتههای پژوهشی جدید نگرشهای نوجوانان نسبت به رژیم غذایی و وزن عمدتاً به وسیله طبقه اجتماعی آنها تعیین میشود بهطوری که در بریتانیا خانوادههای طبقه متوسط بیشتر به تناسب اندام و وزن نوجوان اهمیت میدهند تا خانوادههای طبقه کارگر.
سیاستگذاران مدتهاست که بر اهمیت فهم سلامتی و عادات غذایی جوانان تاکید کردهاند اما این اولین مطالعهایاست که نشان میدهد که چگونه اعمال و ادراکات روزانه طبقههای اجتماعی مختلف در تنوع رژیم غذایی، وزن، و سلامت نوجوانان تاثیر دارد.
دکتر وندی ولز از دانشگاه هرت فورد شایر که سرپرستی این پژوهش را بهعهده داشت میگوید «روشن است که نگرشهای کودکان بر اساس انتظارات رفتاری والدین خود شکل میگیرند.»
دراین مطالعه که نتایج آن در سایت شورای پژوهش اجتماعی و اقتصادی بریتانیا در 25 سپتامبر2009 منعکس شده نظرات و اعتقادات افراد در زندگی و تربیت خانوادگی با نگاه کردن به رژیم غذایی و سلامت نوجوانان طبقه متوسط و والدین آنها و مقایسه آن با مطالعه پیشین در مورد خانوادههای طبقه کارگر مورد بررسی قرارگرفتهاست.
براساس یافتههای این پژوهش، خانوادههای طبقه متوسط به آینده فرزندان خود با این انتظارمینگرند که گسترش سلیقه نوجوان و داشتن تناسب اندام، او را به طور فعال آماده شرکت در زندگی آینده میکند و والدین نگران این هستند که اگر کودکان دارای اضافه وزن باشند در زندگی آینده سلامتی کمتری خواهند داشت. آنها همچنین احساس میکنند چاقی میتواند روی عزت نفس کودکان و توانایی آنها در شرکت فعالانه در فرصتهای بوجودآمده در زندگی اثر داشتهباشد.
دکتر ولز میافزاید که در خانوادههای طبقه کارگر نگرانی خانواده عمدتا متمرکز بر زندگی روزانه است و به علت خطرها و عدم امنیت این خانوادهها از جهات مختلف، تناسب اندام ارزش کمتری دارد.
اگرچه خانوادههای طبقه کارگرنیز تمایل خود را برای بهبود رژیم غذایی و سبک زندگی کودکانشان ابراز میکنند اما آنها معمولا فاقد تواناییهای اجتماعی، فرهنگی و مالی لازم برای ایجاد چنین تغییراتی هستند.
از طرف دیگر استقلال نوجوانان در انتخاب غذای موردعلاقه و پذیرش مسئولیت سلامتی خود نشانه دیگری از طبقه کارگر بودن در بریتانیاست و این ویژگی، در تقابل با خانوادههای طبقه متوسط قرارمیگیرد که والدین، انتخابهای غذایی نوجوانان خود را بهطورروزانه کنترل و مدیریت میکنند.
نوجوانان طبقه متوسط چاقی را نتیجه تنبل بودن، ناسالم بودن و یا عدم توانایی در کنترل تمایل به «غذاهای بد» تلقی میکنند و والدین آنها احساس اضطرار اخلاقی میکنند که آن ها را به حفظ تناسب اندام تشویق کنند، چیزی که به نظر آنها «احترام » برایشان به ارمغان میآورد.
یافتههای تحقیق در مقیاس بزرگ نشانمیدهد که چگونه عدم مشابهت در رژیم غذایی، سلامت و وزن به نحو پایداری ادامه مییابد، چرا که تغییردر طبقات اجتماعی و نگرشهای آن بسیار کند صورت میگیرد.
بر پایه این یافتهها، انتظار دستیابی به نتایج سریع پس از مداخلههای مختلف در سطح عمومی بیاساس به نظرمیرسد. به عبارت دیگر سیاستگذاریهای عمومی هدفمند و هماهنگ در سطوح مختلف آموزشی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی نیاز است تا به تدریج تغییر مورد نظر صورت گیرد.