پژوهش حاضر نشان میدهد که ترس از مایه خنده دیگران قرارگرفتن در همه فرهنگها با شدت و ضعف متفاوت وجود دارد و در برخی افراد، بیشتر باعث اجتناب از موقعیتهایی میشود که در گذشته مایه خنده دیگران شدهاند
خنده شیوهای ذاتی در بیان هیجانات انسان است و بر این اساس خندیدن به دیگران نیز یک پدیده همگانی محسوب میشود، اما ترس از مایه خنده دیگران قرارگرفتن مشکلات عظیمی برای بسیاری از مردم در زندگی اجتماعیشان ایجاد میکند.
گلاتوفوبیا، ترسی که به دلیل مایه خنده قرارگرفتن در فرد ایجاد میشود، اختلالی است که در همه فرهنگها وجود دارد و موضوع مطالعه جدیدی قرار گرفتهاست که درشماره 22 سال جاری در مجله علمی شوخطبعی به چاپ رسیدهاست.
هدف مطالعه، بررسی امکان ارزیابی این ترس در فرهنگهای مختلف و مقایسه آنها بود.
در پژوهش حاضر که به رهبری یک تیم تحقیقاتی دانشگاه زوریخ در سویس صورتگرفت پژوهشگران بسیاری از 73 کشور دنیا مشارکت داشتند.
ویکتور رابیو روانشناس و یکی از پژوهشگران اسپانیولی شرکت کننده در این مطالعه میگوید «مردم به دلایل بسیار متفاوت به دیگران میخندند. این امر باعث اضطراب یا ترس در افرادی میشود که مایه خنده قرارگرفتهاند و موجب میشود آنها از موقعیتهای مشابهی که پیشبین چنین امری هستند اجتناب کنند. در نهایت همه اینها باعث شود که زندگی اجتماعی برخی افراد به شدت تحت تاثیر قرارگیرد.»
طراحان این پژوهش با همکاری 93 دانشمند برای جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامهای استفاده کردند که به 42 زبان دنیا ترجمه شده بود و روی یک نمونه 22610 نفری اجرا شد.
رابیو میگوید «مطالعه ما این امکان را فراهم می کند که مرز مشخصی بین افرادی ترسیم کنیم که از این ترس مرضی رنج میبرند و آنهایی که این ترس مرضی را ندارند.»
در بررسیهای پژوهش حاضر دو بعد در پدیده «ترس از مایه خنده قرارگرفتن» یافته شد.
اولین بعد در پیوستار احساس عدم امنیت و اجتناب از موقعیتهای مشابه قرار دارد. یعنی از یک طرف فرد درتلاش است که فقدان اعتماد بهنفس خود را پنهان کند یا بر این باوراست که ناخواسته فردی خندهدار است و در طرف دیگر پیوستار فرد سعی میکند از موقعیتهایی اجتناب کند که در گذشته مایه خنده دیگران شدهاست.
اگر چه این پدیده در تمام فرهنگها وجود دارد اما یافته مطالعه حاضر تفاوتهای جدی را نیز نشان میدهد. کشورهایی مانند ترکمنستان و کامبوج در این بعد بیشترین واکنش عدم امنیت را نشان میدهند درحالیکه مردم عراق، مصر، و اردن بیشتر از موقعیتهایی که مایه خنده شدهاند اجتناب میکنند و در طرف دیگر این پیوستار قرار دارند.
دومین بعد، سوءظن کم یا زیاد نسبت به دیگران است. اینکه وقتی دیگران در حال خنده هستند، چقدر فرد فکر میکند که آنها درحال خنده به اویند.
یافته جالب در این بعد نیز تفاوتهای موجود بین فرهنگهای مختلف را نشان داد. مردم فنلاند کمتر بر این باور بودند که اگر دیگران در حضور آنها میخندند در حال خنده به آنها هستند (حدود 8.5 درصد) در حالیکه 80 درصد مردم تایلند در چنین مواردی فکر میکنند دیگران به آنها میخندند.
یافتههای حاصل از این تحقیق نه تنها در شناخت بیشتر عناصر فرهنگی و اجتماعی جوامع و فرهنگهای مختلف و مقایسه آنها سودمند است بلکه میتواند منجر به در نظر گرفتن تفاوتهای فرهنگی در هر الگوی درمانی روانشناختی شود.
در این زمینه، بررسی اجتناب از برخی موقعیتها توسط افراد در فرهنگ ایران با درک تمایز بین خجالتی بودن فرد و ترس از مایه خنده قرار گرفتن بسیار جالب توجه به نظرمیرسد.
تحقیق درباره میزان سوءظن نسبت به دیگرانی که در حال خنده هستند با این فکر که آنها در حال خنده به ما هستند نیز در فرهنگ ما میتواند نتایج قابل بحثی را مطرح سازد.