رحلت فقیه عالیقدر آیتالله حسینعلی منتظری ثلمهیی در اسلام وارد کرد که هیچ چیز جایگزین آن نیست.
رحلت فقیه عالیقدر آیتالله حسینعلی منتظری ثلمهیی در اسلام وارد کرد که هیچ چیز جایگزین آن نیست. آیتالله منتظری نزدیکترین دوست و یار شهید آیتالله مطهری بود. این دو بزرگوار 11سال در مدرسه فیضیه هم مباحثه بودند، هشتسال شاگرد مرحوم آیت الله بروجردی در فقه و اصول بوده و دو شاگرد برجسته آن مرجع تقلید به شمار میرفتند. همچنین این دو یار دیرینه در کشف شخصیت امام خمینی و شناساندن آن عزیز به حوزه علمیه قم نقش اساسی داشتند. 12سال در محضر آن حکیم فرزانه فلسفه الهی را تلمذ کردند و سپس با پایهریزی درس اصول فقه امام خمینی مقدمات مرجعیت ایشان را فراهم کردند و دو شاگرد مبرز امام محسوب میشدند.
هر دو بزرگوار چند سالی در درس الهیات شفای ابن سینای مرحوم علامه طباطبایی شرکت داشتند و از اولین شاگردان آن مرحوم به شمار میرفتند. و باز هر دو بزرگوار تابستانها به اصفهان میرفته و پای درس نهجالبلاغه معلم اخلاق و عرفان، مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی مینشستند.
شیخ حسینعلی منتظری اصفهانی و شیخ مرتضی مطهری خراسانی آنچنان با هم یکی بودند که گاهی طلاب، منتظری را خراسانی و مطهری را اصفهانی صدا میکردند و به گفته آیتالله منتظری گاهی که نیاز مالی پیدا میکردیم دست در جیب یکدیگر میکردیم و بعداً به هم خبر میدادیم.
قبل از انقلاب، آیتالله منتظری هرگاه از زندان آزاد میشد مستقیماً به منزل ما میآمد، شاد و خندان و بدون هرگونه گلهیی از سختیهای زندان. معمولاً به ما بچهها میگفتند: چقدر انگلیسی بلدید و شروع میکردند به احوالپرسی به زبان انگلیسی. گاهی آیه قرآن یا حدیث میخواند و معنی آنرا از ما میپرسید. هر وقت خواهر کوچک ما را میدید، میگفت این عروس من است. شهید محمد منتظری نیز زیاد به منزل ما میآمد و به همین جهت یک بار ساواک به صورت دستهجمعی و مسلحانه به منزل ما هجوم آورد برای بازداشت او اما خوشبختانه در آنجا نبود. گاه که آیتالله منتظری تبعید میشد آیتالله مطهری به هر وسیله ممکن خود را به تبعیدگاه میرساند و به دیدارش میشتافت، همچنان که در جریان بازداشت آیتالله مطهری در قیام 15 خرداد 42 آیتالله منتظری آرام و قرار نداشت.
چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیتالله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم. اولین جملهیی که به من گفت این بود؛ علی، دیدی با من چه کردند؟، دلم فرو ریخت. گفتم اگر شهید مطهری بود اینطور نمیشد. سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درددل کرد. از وضع خودش در آن سالها و از خاطراتش با شهید مطهری گفت. از جمله مساله رابطه شهید مطهری با آیتالله بروجردی و کدورتی را که میان آنها پدید آمده بود خوب و دقیق توضیح داد و جزییات حوادث در خاطرش بود.