«گربههای ایرانی» یا «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» پنجمین و آخرین فیلم بهمن قبادی در لیست بهترین فیلمها از نگاه مطبوعات و منتقدان فرانسوی جایگاه چهارم را به خود اختصاص داده است.
«گربههای ایرانی» یا «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» پنجمین و آخرین فیلم بهمن قبادی در لیست بهترین فیلمها از نگاه مطبوعات و منتقدان فرانسوی، جایگاه چهارم را به خود اختصاص داد.
این فیلم که از دوم دی ماه در فرانسه روی پرده سینماها رفته است، در همان هفته اول با استقبال خوبی مواجه شد.
به عقیده ژان پیر پرن، روزنامهنگار روزنامه لیبراسیون، این فیلم ابهام میان امر ممنوع، انتقاد از رژیم و امر نیمه ممنوع، پرداختن به موسیقی را به تصویر میکشد؛ چیزی که ویژگی دیکتاتوری در ایران است و تا حدودی پابرجا ماندن این رژیم را توجیه میکند.
روزنامه فرانسوی لوموند از مبارزه روزمره دو قهرمان جوان «گربههای ایرانی» نوشته که چگونه با دستگاه توتالیتر قایمباشک بازی میکنند.
توماس استُنیل نویسنده مقاله معتقد است که نگار و اشکان وارثان قهرمان فیلم «پرسپولیس» مرجان ساتراپی هستند که در «هوی متال» سال های 1980 دنبال سرپناهی در مقابل سلطه دین میگشت.
نویسنده معتقد است که پایان قصهای که فیلم «گربههای ایرانی» تعریف میکند در جای دیگری جز پرده سینماها نوشته خواهد شد.
«نسلی که باید ظهورش را جشن گرفت»
تله راما، کوچههای تهران را مملو از جمعیت و سوراخ سمبههایی که به ذهن هیچ کس نمیرسد توصیف میکند و مینویسد: با همینهاست که تهران به یکباره تبدیل به شهر دیگری میشود، تبدار و خلاق که پنهانی با رپ و پاپ آبیاری میشود و دیکتاتوری را به چالش میکشد.
سسیل موری نویسنده تلهراما معتقد است فضای سنگین فیلم با وجود طنزی که در خود دارد نفسها را در سینه حبس میکند.
او این فیلم را داستان نسلی می داند که باید ظهورش را جشن گرفت. نسلی قربانی که با وجود تهدیدات مداوم، با استعداد، زنده و بالنده است.
بهمن قبادی معتقد است که جهان با اتفاقاتی که بعد از انتخابات در ایران افتاد توانست تصویر واقعی جوانان ایران را ببیند؛ جوانانی مثل بازیگران فیلم او که امید دارند و میخواهند تغییر ایجاد کنند.
کارگردان «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» معتقد نیست که جوانانی که به تصویر کشیده است غربزده باشند.
وی در گفتوگویی با روزنامه اومانیته جوانان، فیلم خود را نماینده بخش بزرگی از نسل جوان ایران که هفتاد درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند معرفی میکند.
قبادی معتقد است که اعتراضهای شش ماه گذشته در ایران را جوان ها هدایت کردند و مسنترها رابه دنبال خود کشاندند.
از دوربین طلایی کن تا مهاجرت
بهمن قبادی پیش از این با فیلم «زمانی برای مستی اسبها» برنده دوربین طلایی جشنواره کن سال 2000 شد.
فیلم دوم او «آوازهای سرزمین مادری من» هم در سال 2002 در جشنواره کن به نمایش درآمد.
قبادی در «لاکپشتها هم پرواز میکنند» کودکانی را به تصویر میکشد که مین جمع میکنند و مرزهای بسته دنیای سیاه این کودکان را به روی جهانیان میگشاید.
فیلم چهارم او «نیوه مانگ» هرچند که در ایران نمایش داده نشد، برنده جایزه بزرگ سنسباستین بود.
بهمن قبادی فیلم آخرش را در 17 روز و بدون مجوز دولتی در تهران میسازد. در «گربههای ایرانی»، دختر و پسر جوانی پس از آزادی از زندان برای جمع کردن یک گروه موسیقی جدید دست به یک سفر زیرزمینی میزنند تا افراد مورد نظر خود را از میان گروههای مخفی موسیقی در تهران انتخاب کنند.
قبادی میگوید مدتی برای ساختن «گربههای ایرانی» با خود درگیر بوده و باید تصمیم میگرفته که سنت فیلمسازی همیشگی خود را بشکند و ایران را برای همیشه ترک کند یا آنکه بماند و مانند گذشته از حقوق بشر، مسایل و مشکلات جامعه فیلم بسازد.
کمی بعد از آن که این فیلم در جشنواره کن نمایش داده شد و جایزه نگاه ویژه را از آن خود کرد، محمود احمدینژاد برای بار دوم برنده انتخابات ریاست جمهوری ایران معرفی شد و معترضان به نتایج انتخابات با خشونتی دو چندان سرکوب شدند.
کارگردان و دو بازیگر «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» که در گروههای زیرزمینی موسیقی فعالیت داشتند نیز مجبور به مهاجرت از ایران شدند.
قبادی این فیلم را میوه عصبانیت علیه سانسور و ناامیدی میداند که با دستگیری نامزدش دو چندان شد.
رکسانا صابری، روزنامهنگار ایرانی - امریکایی و همکار قبادی در نوشتن فیلمنامه «گربههای ایرانی» چهار ماه را در زندان اوین سپری کرد و شب قبل از مراسم کن آزاد شد.
ماه گذشته بهمن قبادی مردم را به دیدن رایگان فیلم خود و پخش آن دعوت کرد و از مخاطبان خود میخواست که به اطرافیان خود که در رنج بسیار به موسیقی میپردازند کمک کنند.