زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی اعلام کرد: نه دولت احمدینژاد را به رسمیت میشناسیم و نه سازش میکنیم بلکه صادقانه پیگیر حقوق و مطالبات مردم هستیم.
زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی اعلام کرد: نه دولت احمدینژاد را به رسمیت میشناسیم و نه سازش میکنیم بلکه صادقانه پیگیر حقوق و مطالبات مردم هستیم.
رهنورد در شرایطی این سخنان را در گفتگو با روز آنلاین، مطرح میکند که روز گذشته مهدی کروبی در گفتوگویی در حاشیه کنگره حزب مردمسالاری اعلام کرد که همچنان معتقد است که در انتخابات تقلب صورت گرفته اما به دلیل اینکه ریاست محمود احمدینژاد بر دولت دهم از سوی آیتالله خامنهای تنفیذ شده، او را بهعنوان رییس دولت این نظام به رسمیت میشناسد.
این سخنان کروبی که از نخستین روزهای پس از انتخابات، دولت دهم و احمدینژاد را به رسمیت نشناخته و حتی در مراسم تنفیذ و تحلیف وی نیز شرکت نکرده بود، در خبرها حاشیهساز شد.
برخی این سخنان را عقبنشینی کروبی از مواضعش تلقی کردند، اما حسین کروبی فرزند مهدی کروبی گفت که لحن آرامشده پدرش با این هدف بود که نشان دهد مخالفان ضمن تلاش برای برکناری احمدینژاد، با تشکیلات روحانی حاکم بر کشور ازجمله آیتالله خامنهای مخالفت ندارند.
اکنون زهرا رهنورد همسر میرحسین موسوی از دیگر معترضان و مخالفان دولت درباره اینکه برخی از بیانیه اخیر میرحسین موسوی نیز چنین برداشت کردهاند که او دولت محمود احمدینژاد را به رسمیت شناخته است، می گوید: برداشت شخصی من از بیانیه این نیست، چون بندهای دیگر همین بیانیه تاکید دارد که تقلبی در کار بوده و انتخابات سالم نبوده است.
وی تصریح کرد: وقتی در بیانیه بر موضوع تقلب تاکید میشود، چگونه چنین برداشتی صورت میگیرد؟ من فکر میکنم و برداشت من این است که از متن همین بیانیه به وضوح میتوان فهمید که آقای موسوی، دولت برآمده از تقلب را به رسمیت نمیشناسد.
این استاد دانشگاه با رد هرگونه سازشی، تصریح کرد: من در بیانیه اخیر موسوی نه تنها هیچگونه سازشی نمیبینم بلکه آن بیانیه کف خواستهها و آرمانهای مردم است و حکومت میتواند به راحتی این خواستهها را عملی کند.
میرحسین موسوی در بیانیه شماره هفدهم خود که روز يازدهم دی ماه پس از رویدادهای روز عاشورا منتشر کرد، پنج راهکار خروج از «مشکل بزرگ» بهوجود آمده پس از انتخابات رياست جمهوری را ارائه نمود.
او خواستار «مسئولیتپذیری دولت در مقابل ملت، تدوین قانونی شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانهها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکلها» شده بود.
بازداشتها اشتباه است
رهنورد بازداشتهای صورتگرفته را کاری غلط و اشتباه دانست و افزود: کسانی که حرفهای آزادیخواهانه میزنند و از حقوق مردم سخن میگویند هیچ محمل قانونی ندارند. باید توجه داشت که آرمانهای آزادیخواهانه، دموکراسیطلبی، قانونگرایی و مردمسالاری دینی، پایههای خواستههای مردم است که رای نیز در درون همان قرار میگیرد.
وی تاکید کرد: دستگیریها که چه مردم عادی و چه شخصیتهای سیاسی و مطبوعاتی را در بر میگیرد، محمل درست و قانونی ندارد. بازداشت شخصی مثل دکتر بهشتی که سمبل همه حق طلبیها و اندیشمندیهای جنبش و یک دلسوز دانشگاهی است چه فایدهای برای آقایان دارد؟ منظورم فقط شخص دکتر بهشتی نیست بلکه او را به عنوان سمبلی از عزیزان دربند نام میبرم که به خاطر آرمانهای بلند و انسانیشان بازداشت شدهاند.
همسر میرحسین موسوی با اشاره ویژه به مسائل زنان، خاطرنشان کرد: بازداشت شیرزنان فهیم و آگاه ایرانی، ضربه بزرگی به حیثیت جمهوری اسلامی میزند. زنانی که باید در اجتماع و دانشگاهها مشغول کار باشند، اکنون در کنج زندانها هستند و این موضوع سرافکندگی عظیمی در سطح ایران و جهان برای جمهوری اسلامی به دنبال دارد.
به باور وی، این دستگیریها هیچگونه تاثیری در خواست و حرکت مردم ندارد زیرا مردم به شدت آگاه هستند و با شعور بالای سیاسی، مطالبات خود را پیگیری میکنند. رهنورد معتقد است که اکنون این مردم هستند که پیشروی روشنفکران هستند و حتی روشنفکران نیز به دنبال مردم حرکت میکنند.
ما با جنبش سبز نفس میکشیم
رهنورد با بیان اینکه ما با جنبش سبز نفس میکشیم و زندگی میکنیم، گفت: خود من همیشه از سوی جریانهای محافظهکار و واپس گرا سرکوب شدهام اما اندیشههایم را مطرح کردهام. متاسفانه فشارهایشان بر زنان آزادیخواه و من متمرکز شده و با اهانتها و حاشیهسازیهایی که تازگی نیز ندارد و از سالها قبل جریان داشته، سعی در سرکوب ما داشتهاند، اما اکنون دیگر حیا را خورده و آبرو را تف کردهاند.
وی افزود: زمانی کتابهایم را اجازه انتشار نمیدادند و کاری کردند که من زندگی کاری و اجتماعیام را فقط در دانشگاه گذاشتم اما فشارها ادامه داشت. حالا شدیدتر شده و هدف آنها این است که من وجود نداشته باشم، نفس نکشم و نباشم. حتی زندگی عاشقانه ما را نیز بر نمیتابند و سعی کردند حاشیهها به وجود آورند اما همگان میدانند ما چه نوع زندگیای داریم و این فشارها و تهدیدها، هیچ تاثیری در روند زندگی و فعالیتها و آرمانهای ما ندارد.
آماده هرگونه تیر و حمله و ترور هستیم
این استاد دانشگاه درباره بازداشت برادرش و نزدیکان موسوی و شهادت خواهرزاده میرحسین موسوی، گفت: این هزینهها به خاطر آقای موسوی نیست بلکه به خاطر جنبش سبز است. ما فردگرا نیستیم و فردگرایی نداریم و خانواده و فامیل ما نیز جدا از مردمی که هزینه میدهند نیستند. برادر من یک شخصیت کاملا علمی و متخصص است و هیچ نوع فعالیت سیاسی ندارد اما همچون سایر مردم هزینه میدهد. ما سینه مان را سپر کردهایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم.
وی آزادیخواهی و سلحشوری را جزو آرمانهای خود در زندگی اش دانست و گفت: به خاطر همین از مرگ هم هیچ هراسی ندارم. قبلا گفتم سینهمان را سپر کردهایم و من به شخصه آماده هرگونه تیر و حمله و تروری هستم.
همسر میرحسین موسوی، درباره حملات صورتگرفته علیه او در روز 16 آذر نیز توضیح داد: من نمیتوانم با اطمینان بگویم که آنها بسیجی بودند، اما میگویم که ماموریت داشتند و از یک روز قبل از 16 آذر تا 18 آذر من در ناامنی شدید قرار داشتم.
وی افزود: به طور مداوم من را تعقیب میکردند و یک بار سرم ریختند و بارها با حرفهای بسیار زشتی اهانت کردند. یک بار که حراست دانشگاه مرا به ماشین منتقل کرد تا از محل دور شوم، یک موتورسوار دستش را داخل ماشین کرد و گاز فلفل زد که به شدت حالم بد شد و مدتی مریض بودم و خونریزی کلیه داشتم. روزهای دیگر نیز حراست دانشگاه مراقبت میکرد. آن چهار روز تا 18 آذر یا توهین میکردند و یا حمله فیزیکی و هیچگونه امنیتی نداشتم اما بعد از 18 آذر دست برداشتند و فعلا که خبری نیست.
خط جدید شبه کودتا :حذف مرجعیت مستقل
وقتی سازماندهی ،حمایت سیاسی وتآمین مالی گروههای فشار (نیروهای حرامی)برای توقف روند جنبش اعتراضی واصلاحی در کشور ،اخلال وتخلف وتقلب در عملی شدن خواسته مردم در پای صندوق انتخابات ریاست جمهوری 22خرداد وارعاب وتهدید وزندانی کردن روشنفکران وفعالان سیاسی وسرکوب وتجاوز وقتل وجنایت وترورمعترضان به نتایج انتخابات نتیجه نمی دهد،وقتی اعمال ماجراجویانه تری چون انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی وشهادت دکتر بهشتی ویارانش در تیرماه 1360وانفجار دفتر نخست وزیری وشهادت دکتر رجایی وباهنر ویارانشان درشهریور 1360 وتغییر قانون اساسی برای کسب اختیارات مطلق باحذف مرجعیت از نظام رهبری درسال1368 وقتلهای زنجیره ای پائیز 1377به زمستان ویخ زدن نفسها نمی انجامد، وقتی هجوم دیوانه وار به کوی دانشگاه وسرکوب وتخریب وآتش سوزی وچشم درآوردن به بن بست میرسد،وبه جای منزوی شدن ودرخود خزیدن به تحصن وشورش وطرح مطالباتی بیش ازپیش می انجامد و...،پس ماجراجویان در مانده وحرامیان قدرت ودر رآس آنان علی خامنه ای واحمدی نژاد(که البته حرامی نژاد)،که شمارش معکوس زمان به سرعت به ضرر وزیانشان می باشد،چه باید بکنند؟ وبا چه طرح وبرنامه جدیدی می توانند اعمال شبه کودتایی وغارت اموال بیت المال به بهانه اجرای اصل 44قانون اساسی وسپاه سازی اقتصاد رابرای رسیدن به خواسته اصلی شان یعنی توقف حرکت روبه اعتلای اصلاحی در ایران وحذف جمهوریت نظام وبازگشت به سکوت قبرستانی برای حفظ قدرتها وثروتهای بادآورده ، دنبال کنند؟مدتی است که حرامیان قدرت برای مطلق کردن خود دربخش های مختلف نظام ،خط شبه کودتایی جدیدی را دنبال می کنند و آن استفاده از حربه تاریخی همه زرمندان وزورمندان یعنی بهره گیری از سلاح تزویر و تکفیر است ،خط جدید شبه کودتا ،تحریک اعتقادات عاشورایی مردم وحذف مرجعیت بیدارومستقل و برانگیختن تعصبات سنتی دینی مردم وسردادن صلای واسلاما است !وغافل ازاینکه درعاشورای آذرماه 1388خود یزیدان زمانه گشتند....
khanome bozorgvarist, omidvaram ke masolin keshvareman baraye afradi mesle ishan arzesh ghael shavand.omidvaram khodavand kheshvare eslami ma ra sarafraz va be masolin gerami agahi bishtar enayat befarmatad ta betavanad masael ra be nafhe ali hal benemayad.