نسخه آرشیو شده

هنرمندانی که انقلاب با خود برد
از میان متن

  • بسیاری از هنرمندان گواه آنند که شور انقلاب و جاذبه‌های آن نه تنها فعالان سیاسی و اجتماعی را به شوق آورد بلکه هنرمندان عرصه‌های مختلف هنری را هم به خود جلب کرد اما بسیاری از این هنرمندان با به نتیجه رسیدن انقلاب در سال 57 با مشکلات تازه‌ای روبه‌رو شدند، مشکلاتی که واکنش‌های متفاوتی را از سوی هنرمندان به دنبال داشت.
موضوع مرتبط

ویژه نامه انقلاب
یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۱:۲۲ | کد خبر: 49256

بسیاری از هنرمندان و فرهیختگان کشور که در جریان مبارزات مردمی برای به ثمر رسیدن انقلاب آرمانی و ایجاد جریان فرهنگی نقش موثر داشتند از نوعی سرگردانی که بسیاری از اقشار جامعه را به خود گرفتار کرد بی‌بهره نماندند.

انقلاب اسلامی ایران در سال 57 فعالیت‌های فرهنگی و هنری را برای مدتی دچار رکود کرد و آن‌چه که در عرصه هنری ایران در جریان بود را دستخوش تغییرات فراوانی کرد.

بسیاری از هنرمندان و فرهیختگان کشور که در جریان مبارزات مردمی برای به ثمر رسیدن انقلاب آرمانی و ایجاد جریان فرهنگی نقش موثر داشتند از نوعی سرگردانی که بسیاری از اقشار جامعه را به خود گرفتار کرد بی‌بهره نماندند.

بسیاری از هنرمندان گواه آنند که شور انقلاب و جاذبه‌های آن نه تنها فعالان سیاسی و اجتماعی را به شوق آورد بلکه هنرمندان عرصه‌های مختلف هنری را هم به خود جلب کرد اما بسیاری از این هنرمندان با به نتیجه رسیدن انقلاب در سال 57 با مشکلات تازه‌ای روبه‌رو شدند، مشکلاتی که واکنش‌های متفاوتی را از سوی هنرمندان به دنبال داشت.

سینما

خروج هنرمندان ایرانی از کشور با روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی در جامعه سینمایی به دلیل گستره تولید فیلم‌هایی که به «فیلم‌فارسی» شهرت داشتند بیش از عرصه‌های دیگر هنری به نظر می‌رسد.

برخی از سینماگران جوانی هم که در جریان‌های مختلف سینمایی چون «جنبش سینمای آزاد ایران» به تولید و خلق آثار سینمایی متفاوت از سینمای عامه‌پسند مشغول بودند به همراه موج مهاجرت از ایران خارج شدند.

پرویز صیاد، کیانوش عیاری، محمدرضا شریفی‌نیا و زاون قوکاسیان هم از سینماگرانی بودند که در این جنبش سینمایی معروف به «سینمای سوپر هشت» فعالیت داشتند و در حالی که صیاد کشور را ترک گفت عیاری و شریفی‌نیا به چهره‌های شناخته شده سینمای ایران پس از انقلاب تبدیل شدند.

فیلمسازان ناشناخته‌تر «سینمای آزاد ایران» چون حسن بنی‌هاشمی، احمد غفارمنش، هادی حسین‌زاده و بصیر نصیبی که بنیان‌گذار آن بود دیگر نتوانستند به فعالیت خود در ایران ادامه دهند. برخی از آن‌ها از ایران خارج شدند و برخی به دلیل گرایش‌های سیاسی اعدام و یا زندانی شدند.

ابراهیم گلستان چهره شناخته شده سینمای نوگرای ایران از جمله فیلمسازان مستقلی بود که چون پرویز کیمیاوی کشور را ترک کرد ولی بر خلاف کیمیاوی و امیر نادری که پس از انقلاب فعالیت فیلمسازی خود را در ایران ادامه دادند به ایران بازنگشت.

فیلمسازانی چون ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی که در شکل گرفتن سینمای متفاوت از جریان روز سینمای ایران در دهه 50 و 60 سهم بسزایی داشتند آثار درخشانی در سال‌های پس از انقلاب در ایران خلق کردند.

در حوزه سینمای مستند نیز تمام فعالیت‌ها به تلویزیون منتقل شد و در حالی که تعریف جدیدی درباره سینما و فیلم در تلویزیون در حال شکل‌گیری بود بسیاری از مستندسازان به شهرستان‌ها تبعید شدند.

تئاتر و نمایش

بسیاری از هنرمندان تئاتر که در دوران حکومت پهلوی منتقد دولت بودند و ماه‌ها در زندان‌های ساواک به سر می‌بردند پس از انقلاب هم به انتقادات خود از دولت جدید ادامه دادند و در فاصله بهمن 57 تا بهمن 58 به خلق آثار انتقادی خود ادامه دادند.

بهروز غریب‌پور که پرکارترین کارگردان تئاتر در سال 58 شناخته می‌شود امروز از کارگردانان موفق تئاتر و از مدیران توانای این عرصه است که با خلق اپراهای عروسکی در سال‌های اخیر نقش بسیاری در معرفی تئاتر ایران به جهان داشته است.

سعید سلطانپور نمایشنامه‌نویس و شاعر پس از انقلاب اسلامی به دلیل فعالیت‌های سیاسی، زندانی و اعدام شد و نمایشنامه‌نویسانی چون محسن یلفانی و غلامحسین ساعدی و همچنین بیژن مفید کارگردان شناخته شده تئاتر ایران به کشورهای غربی مهاجرت کردند.

ساعدی و مفید تنها چندی پس از ترک کشور درگذشتند و بسیاری بر این باورند که یاس و ناامیدی ناشی از شرایطی که پس از انقلاب بر کشور و به ویژه فضای فرهنگی حاکم شد سبب شد تا این هنرمندان وسایل ترک دنیا را فراهم آورند و با انتخاب انزوای خودخواسته به استقبال مرگ بروند.

بسیاری از هنرمندان پیشکسوت امروز، جوانان فعال تئاتر کشور در سال‌های شکوفایی تئاتر ایران بر صحنه تئاتر سنگلچ پیش از پیروزی انقلاب هستند.

مهدی فتحی، عزت‌الله انتظامی، مرضیه برومند، بهرام بیضایی، پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، امین تارخ، نیکو خردمند، ایرج راد، حمید سمندریان، داوود رشیدی، بهزاد فراهانی، پری صابری، محمود استادمحمد و مهدی فخیم‌زاده نام‌های آشنا و تاثیرگذار تئاتر ایران هر کدام به شیوه‌ای به فعالیت خود در سال‌های پس از انقلاب ادامه دادند.

موسیقی

موسیقی یکی از حوزه‌های هنری بود که در جریان انقلاب اسلامی دچار سرگردانی شد، موسیقی پاپ و مردم‌پسندی که در دوران حکومت پهلوی رایج بود با پیروزی انقلاب متوقف شد و هنرمندان این عرصه مجبور به ترک ایران شدند و بسیاری از آن‌ها در غرب به فعالیت خود ادامه دادند.

اما بزرگان موسیقی سنتی ایران با وجود رویارویی با مشکلات فراوانی که به واسطه نگاه‌های عقیدتی و دولتی نظام حاکم جدید برای فعالان در این رشته هنری به‌وجود آمده بود به تحقیق درباره موسیقی اصیل ایرانی و خلق آثاری ماندگار ادامه دادند.

شهرام ناظری از سال 57 تا 60 با تلاش بی‌وقفه با همکاری گروه چاووش، شیدا و عارف به سرپرستی محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان روی مجموعه نوارهای چاووش کار کرد و مثنوی موسی و شبان را با همکاری جلال ذوالفنون و بهزاد فروهری خلق کرد.

آن دسته از ترانه‌سرایان و آهنگسازان اعتراضی و انقلابی هم که با سیاست‌های دولت جمهوری اسلامی مخالف بودند از کشور خارج شدند.

اسفندیار منفردزاده یکی از آهنگسازانی است که پیش از انقلاب با آهنگسازی برای فیلم‌های سینمایی به شهرت رسید و در جریان انقلاب ترانه اعتراضی «بهاران خجسته باد» را ماندگار کرد اما پس از انقلاب دیگر به فعالیت خود در ایران ادامه نداد.

فرهاد مهراد که بسیاری از ترانه‌های معترض‌اش با آهنگسازی منفردزاده ماندگار شد نمونه‌ای از هنرمندانی است که پس از انقلاب از آثارشان بدون توجه به قوانین کپی‌رایت و بردن نام خالق آن‌ها با اعمال سانسورهای سلیقه‌ای استفاده می‌شد.

هنرهای تجسمی

در سال‌های اولیه انقلاب که گروه‌های هنری در حوزه‌های متفاوت فکری در حال شکل گرفتن بود انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها باعث شد که بسیاری از هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی که پیش از آن در دانشگاه‌ها تدریس می‌کردند از محیط‌های آموزشی کنار گذاشته شوند.

پس از انقلاب فرهنگی در سال 59، بهزاد شیشه‌گران به خاطر پوسترهایش و معصومه سیحون نقاش شناخته شده ایرانی به اتهام همکاری با فرح به زندان محکوم شدند، بسیاری از اساتید و پیشکسوتان از کار و تدریس باز داشته شدند و بسیاری از آن‌ها مهاجرت از ایران را برگزیدند.

هنرمندانی چون مرتضی ممیز، رویین پاکباز و سعید شهلاپور بعدها برای تدریس در دانشگاه‌ها دعوت شدند و به دلیل جایگاه ویژه‌ای که در رشد هنرهای تجسمی کشور داشتند در برگزاری بسیاری از رویدادهای فرهنگی و هنری مستقل یا وابسته به دولت نقش داشتند.

شور اجتماعی در به ثمر رساندن انقلاب باعث شد تا هنرمندان این عرصه از هنر نمایشگاهی فاصله بگیرند و با برقراری ارتباط با مردم اقشار مختلف جامعه هنر خود را به میان مردم عامی ببرند.

هنرمندانی چون پرویز حبیب‌پور، نیلوفر قادری‌نژاد، بهرام دبیری، ثمیلا امیرابراهیمی، کاظم چلیپا و حبیب‌الله صادقی به خلق آثاری با مضامین اجتماعی برگرفته از مردم و برای مردم پرداختند اما در طول سال‌های بعد عده‌ای به همکاری تنگاتنگ با دولت پرداختند و آن‌ها که دگراندیش بودند در دسته غیرخودی‌ها قرار گرفتند.

هنرمندانی چون هانیبال الخاص که با خلق آثاری با مضامین اساطیری و مذهبی در روزهای انقلاب به عنوان هنرمندی تاثیرگذار شناخته می‌شود فعالیت خود را در تولید اثر هنری و هنر فیگوراتیو ادامه می‌دهد.

وقایع انقلاب به مهاجرت برخی از عکاسان خبری مانند رضا دقتی که روزهای انقلاب را ثبت کرده بودند انجامید و برخی از آن‌‌ها هم مانند بهمن جلالی و کاوه گلستان در ایران ماندند و به خلق آثار درخشان خود ادامه دادند.

ادبیات

جامعه ادبی ایران هم یکی دیگر از قشرهای فرهیخته‌ای بود که با پیروزی انقلاب سرنوشتی بهتر از دوران پهلوی پیدا نکرد و شرایط حاکم بر جامعه، اعمال سانسور و اختلافات عقیدتی میان حاکمیت و نویسندگان و شاعران سال‌هایی پر از فراز و نشیب برای ادبیات ایران رقم زد.

احمد شاملو، محمدعلی سپانلو، مهدی اخوان‌ثالث، عمران صلاحی، هوشنگ
گلشیری و محمود دولت‌آبادی از جمله شاعران و نویسندگانی بودند که در ایران ماندند و با وجود مشکلات بسیار در حوزه نشر و چاپ آثار خود به فعالیت خود ادامه دادند.

نویسندگان و شاعرانی چون رضا دانشور، رضا براهنی و یدالله رویایی ایران را در سال‌های پس از انقلاب ترک گفتند و نویسندگانی چون محمدجعفر پوینده، محمد پوینده و احمد میرعلایی در جریان قتل‌های زنجیره‌ای پس از انقلاب و حذف چهره‌های منتقد و مخالف دولت به قتل رسیدند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی