نسخه آرشیو شده

جریان‌های ادبی پیش از انقلاب
از میان متن

  • بسیاری شب‌های شعر گوته را برداشت کامل‌تر و گسترده‌تر شب‌های شعر خوشه که به همت شاملو برگزار شد می‌دانند.
موضوع مرتبط

ویژه نامه انقلاب
یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۸ - ۲۱:۱۱ | کد خبر: 49283

جریان‌های ادبی پش از انقلاب - هنر انقلابی

آثار خلق شده هنری و ادبی با نشانی از «هنر انقلابی» در سال‌های پایانی حکومت پهلوی که در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب هم بر قوت خود باقی بود از شور و شوق هنرمندان در همراه شدن با مردم برای رسین به خواسته‌های آرمانی جامعه ایرانی حکایت دارد.

بسیاری از هنرمندان و منتقدان بر این باورند که هنر انقلابی در سال‌های پایانی حکومت پهلوی در ایران به میزان قابل توجهی موفق شد هنر را از نخبه‌گرایی به هنر مردم‌گرا تبدیل کند.

شب‌های شعر خوشه

یکی از جریانات تاثیرگذار و مهمی که در سال 47 به عنوان یک اتفاق ادبی عظیم در تاریخ فرهنگی ایران ثبت شد و آغاز تلاشی شد برای طرح تفکرات انقلابی و تغییرجویانه نسلی که تا پیش از آن نمایان نبود شب‌های شعر «خوشه» بود.

شب‌های شعر خوشه با محوریت احمد شاملو، رضا براهنی، مهدی اخوان‌ثالث و نادر نادرپور شکل گرفت را شاملو که سردبیری مجله ادبی «خوشه» را بر عهده داشت بنیان گذاشت.

مهم‌ترین دستاورد شب‌های شعر خوشه که در سالن باشگاه شهرداری تهران در خیابان سعدی برگزار می‌شد اعلام رسمی شعر نو و حضور نسل تجددطلبی بود که تا پیش از آن در جامعه ایرانی شناخته شده نبود.

محمدعلی سپانلو شاعر و پژوهشگر که در شب‌های شعر خوشه حضور داشته است و شاملو را شاعری با نگرش اومانیستی و انسان‌گرا می‌داند در گفت‌و‌گویی تعریف می‌کند که در آن زمان شاعر مطرح شعر نو نادرپور بود و شاملو را فقط خواص می‌شناختند.

سپانلو معتقد است که شب‌های شعر خوشه در مطرح شدن شاملو به طور وسیع در ذهن شعردوستان ایرانی نقش مهمی داشته است.

بسیاری از نویسندگان، شاعران و هنرمندان که در شب‌های شعر خوشه شرکت می‌کردند این جلسات باشکوه‌ترین جلسات شعرخوانی می‌دانند که نه تنها اهل قلم و شخصیت‌هایی چون غلامحسین ساعدی نمایشنامه‌نویس و محمد قاضی، مترجم را در کنار شاعران نوگرا و جوان شهرستانی قرار داد که بسیاری از هنرمندان دیگر عرصه‌های هنری را هم به خود جلب کرد.

نشریه فرهنگی ادبی «خوشه» با گذشت دو سال از همکاری شاملو با آن به عنوان سردبیر در سال 48 به دستور ساواک بسته می‌شود.

شاملو که نگرش‌های سیاسی و اجتماعی خود را در اشعار چریکی و سیاسی‌اش مطرح کرده است پس از کودتای 28 مرداد سال 32 با بسته شدن فضای سیاسی کشور دستگیر شده و به عنوان زندانی سیاسی برای مدت بیش از یک سال به زندان منتقل می‌شود.

مجموعه اشعار «آهن‌ها و احساس» شاملو در چاپخانه سوزانده می‌شود و بعضی از ترجمه‌ها، داستان‌های کوتاه وی و یادداشت‌های کتاب «کوچه» در حمله ماموران حکومتی به خانه‌اش از بین می‌روند و تنها نسخه موجود از برخی نوشته‌هایش چون «مرگ زنجره» و «سه مرد از بندر بی‌آفتاب» به دستور حکومت ضبط شده و باز پس داده نمی‌شود.

بسیاری از اشعار سیاسی شاملو در مجموعه «کاشفان فروتن شوکران» منتشر می‌شود که شاملو درباره یکی از اشعار معروف آن «مرگ وارطان» توضیح داده است که برای فرار از سانسور آن را «مرگ نازلی» نام نهاده است.

«مرگ وارطان» یا «مرگ نازلی» برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان مبارز مسیحی ایرانی و از اعضای حزب توده که شاملو در زندان با وی آشنا شد سروده شده است و به گفته شاعر به تمام وارطان‌ها تعمیم پیدا می‌کند.

شب‌های شعر گوته

در مهر ماه سال 56 که حکومت پهلوی درصدد ایجاد فضای سیاسی به نسبت بازی برای کاستن تب سیاسی جامعه بود شب‌های شعر گوته توسط کانون نویسندگان و به پیشنهاد روزنامه «کیهان» در انستیتو گوته، انجمن فرهنگی ایران و آلمان برگزار می‌شود.

شب‌های شعر گوته به مدت 10 شب از 18 تا 27 مهر ماه با سخنرانی یک یا دو تن از شاعران و نویسندگان درباره موضوعات فرهنگی برگزار می‌شد که به بحث‌های نظری درباره آزادی و فرهنگ و سپس شعرخوانی می‌انجامید.

بسیاری شب‌های شعر گوته را برداشت کامل‌تر و گسترده‌تر شب‌های شعر خوشه که به همت شاملو برگزار شد می‌دانند.

سیمین دانشور، مهدی اخوان‌ثالث، تقی هنرور‌شجاعی، منصور اوجی، سیاوش مطهری، منوچهر هزارخوانی، نعمت میرزازاده، کاظم‌سادات اشکوری، عمران صلاحی، محمدعلی بهمنی، شمس آل‌احمد، بهرام بیضایی، محمد زهری، طاهره صفارزاده، سیروس مشفقی، فاروق امیری، محمد کسیلا، غلامحسین ساعدی، هوشنگ ابتهاج، عظیم خلیلی، علیرضا نوری‌زاده، مفتون امینی، حسین منزوی، باقر مومنی، سعید سلطان‌پور، علی موسوی‌گرمارودی، اورنگ خضرایی، اسماعیل شاهرودی، اصلان اصلانیان، هوشنگ گلشیری، سیاوش کسرایی، فریدون مشیری، حسن ندیمی، محمد خلیلی، اسلام کاظمیه، داریوش آشوری، محمد مشرف‌تهرانی، جواد مجابی، بتول عزیزپور، علی باباچاهی، جعفر کوش‌آبادی، جلال سرفراز، مصطفی رحیمی، باقر پرهام، محمود اعتمادزاده، اسماعیل خویی، جواد طالعی و فریدون فریاد شخصیت‌های ادبی و فرهنگی بودند که در این 10 شب به سخنرانی و شعرخوانی پرداختند.

مضامین اصلی سخنرانی‌ها و برنامه‌های این شب‌ها پیرامون موضوع سانسور بود و طی این جلسات سعی می‌شد جنبه‌های مختلف شعر معاصر ایران مطرح و به بحث گذاشته شود.

گفتنی است شخصیت‌های مطرح ادبی آن دوران چون شاملو، سپانلو، فریدون آدمیت، امیرحسین آریان‌پور، محمود دولت‌آبادی، احمد محمود، ابراهیم گلستان و شاهرخ مسکوب که تمایلی برای حضور در این برنامه نداشتند و یا در آن 10 شب در ایران نبودند از غایبان شب‌های شعر گوته به‌شمار می‌روند.

متن سخنرانی‌های این شب‌ها در کتابی با عنوان 10 شب توسط نشر امیرکبیر در سال‌های اول انقلاب وارد بازار شده است.

چهره‌هایی برجسته‌ای که در این جلسات شرکت کرده‌اند پنجمین شب شعر گوته که جمعیت بسیاری در آن شرکت کرده‌اند را به یادماندنی‌ترین شب شعر گوته می‌دانند.

گفته می‌شود در همین شب اصلان اصانیان شعر «شب است و چهره میهن سیاهه» را می‌خواند که بعدها محمدرضا شجریان آن را با صدای خود اجرا می‌کند.

سعید سلطان‌پور نیز در حالی که تازه از زندان آزاد شده بود در همین شب به انستیتو گوته می‌رود و شعرهای بسیار تندی را بر ضد استبداد سلطنتی می‌خواند و فضا به اندازه‌ای ملتهب می‌شود که رییس انستیتو به آن اعتراض می‌کند.

به گفته شاهدان شب‌های شعر گوته شعرهای انقلابی، تند و تیز و خطابی بیشتر مورد توجه شرکت‌کنندگان در این جلسات قرار می‌گرفت.

با وجود آن‌که روزنامه‌های دولتی و منسوب به حاکمیت واکنش‌های تندی نسبت به برگزاری شب‌های شعر گوته نشان دادند اما حاکمیت موفق به متوقف کردن این جلسات نشد.

جواد مجابی درباره شعرایی که در چنین شب‌هایی خوانده می‌شد و فضای حاکم بر شعر سال 56 می‌گوید: در تمام شعرها و سخنرانی‌ها نوعی مبارزه با حکومت وقت وجود دارد به دلیل این‌که آن ادبیات مبارزه که از سال 1320 شروع شده بود روی همه ما تاثیر گذاشته بود.

وی می‌افزاید: به نحوی همه روی یک سکو با زمینه مشترک ایستاده بودیم که همان دفاع از آزادی و عدالت‌جویی و رهایی از شر حاکم بود.

شب است و چهره میهن سیاهه
نشستن در سیایی‌ها گناهه
تفنگم را بده تا ره بجویم
که هر که عاشقه پایش به راهه

برادر بی‌قراره برادر غرقه خونه برادر
دشته سینه‌اش لاله‌زاره

شب است و دریای خوف‌انگیزه طوفان
من و اندیشه‌های پاک و پویان
برایم خلعت و خنجر بیاور
که خون می‌بارد از دل‌های سوزان

برادر نوجوونه برادر غرقه خونه برادر کاکلش
آتشفشونه
تو که با عاشقان درد آشنایی
تو که هم رزم و هم زنجیر مایی
ببین خون عزیزان را به دیوار
بزن شیپوره صبح روشنایی

برادر بی‌قراه برادر نوجوونه برادر شعله‌واره برادر
غرقه خونه

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی