خسرو سینایی، کارگردان سینمای ایران برای ساخت فیلم «مرثیه گمشده» در مراسم اختتامیه جشنواره «گیدنیا» از لخ كاچينسکی، رییس جمهور لهستان نشان شوالیه دریافت کرد.
خسرو سینایی، کارگردان سینمای ایران برای ساخت فیلم «مرثیه گمشده» در مراسم اختتامیه جشنواره «گیدنیا» از لخ كاچينسکی، رییس جمهور لهستان نشان شوالیه دریافت کرد.
مرثیه گمشده فیلم مستندی است که بر محور مهاجرت بیش از سیصد هزار لهستانی به ایران درسالهای 1341 و1342 به وضعیت مردم لهستان در جنگ جهانی دوم میپردازد.
این فیلم سال گذشته پس از بیست و چهار سال در جشنواره گیدنا به نمایش درآمد و در آن از سینایی به دلیل ارائه سند مهمی از زندگی مردم لهستان درجنگ جهانی و نگاه انسان دوستانه وی تقدیر به عمل آمد.
در این فیلم، مهماننوازی مردم ایران به تصویر کشیده میشود در شرایطی که با وجود قرار داشتن تحت اشغال و چپاول، از مهاجران لهستانی با روی باز استقبال کردهاند.
خسرو سینایی از کارگردانان قدیمی و برجسته سینمای ایران است که آثار بسیاری از او در زمینه فیلمهای مستند و داستانی در سینمای ایران به جا مانده است.
از آثار او میتوان به فیلمهای «هیولای درون»، «یار در خانه»، «در کوچههای عشق»، «کوچه پاییز»، «عروس آتش»، فیلمی درباره صادق هدایت «گفت و گو با سایه»، «مثل یک قصه» که در آن به جنگ ایران و عراق پرداخته است و «فرش، اسب ترکمن» از مجموعه «فرش ایرانی» اشاره کرد.
او برای ساخت فیلم هیولای درون از جشنواره فجر در سال 1362 سیمرغ بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
محمدرضا اصلانی، فیلمساز و مستندساز درباره سینایی و سینمایش میگوید: به کارهای آقای سینایی میتوان در باب نمونهشناسی و الگویی شدن نگاه کرد. نگاهی که دائما جستجوگر است. او در کارهایش از معماری تا موسیقی، از شعر تا ادبیات، از فضا تا انسان را دائما در حال جستجو است و در کارهایش یک نوستالژی ذاتی وجود دارد.
مرثیه گمشده، ثمره دوازده سال فعالیت
سینایی از سال 1350 شروع به ساخت مرثیه گمشده کرد و در سال 1362 آن را به پایان رسانده است.
در مستند مرثیه گمشده، وقایع از خلال عکسهایی که از دوره 1320 و 1321 به جای مانده و مصاحبه با افرادی که آن دوره را به خاطر دارند روایت میشوند.
بخش زیادی از مصاحبهها به گفت و گو با آنا بوروکوفسکا که جزو این مهاجران بود و پرداختن به زندگی وی اختصاص دارد.
این زن که برادرش را در اردوگاههای سیبری از دست داده بود با مردی ایرانی در تهران ازدواج کرد و در ایران ماند، اما همسرش پس از چند سال میمیرد و او با تنها فرزندش باقی میماند.
مرثیه گمشده به تهیهکنندگی تلویزیون جمهوری اسلامی تولید شد، اما سالها بدون آنکه در برنامه پخش تلویزیون یا ارگان دیگری قرار بگیرد، در انبار ماند تا جاییکه سینایی خبر از رو به نابودی رفتن نگاتیوهای فیلم داد.
وی سال گذشته در اهمیت نمایش چنین فیلمهایی که سندیت تاریخی دارند به عدم پخش آن توسط صدا و سیما اشاره کرده و گفت: این فیلم قابلیت نمایش جهانی دارد تا از این راه فرهنگ صلح و دوستی ایرانیان را در مواجه با موج منفی تبلیغات ضد ایرانی قرار دهد. صدا و سیما كه صاحب فیلم است میتواند برای نمایش آن در كشورهای مختلف دنیا اقدام كند.
به نظر میآید سرانجام مسوولان صدا و سیما تصمیم به جمعآوری نگاتیوها و تهیه کپی سالمی از آنها گرفتهاند.
مهاجران لهستانی به روایت تاریخ
پس از آنکه ارتش آلمان به فرمان هیتلر در سال 1939 به خاک لهستان وارد شد، ارتش سرخ شوروی نیز به فرمان استالین از مرزهای شرقی لهستان به این کشور حمله کرد.
با تقسیم شدن خاک لهستان بین آلمان نازی و شوروی بسیاری از نظامیان لهستانی توسط استالین به اردوگاههای سیبری فرستاده شدند تا به عنوان اسرای جنگی در آنجا کار کنند.
تعداد زیادی از این نظامیان اسیر در بلاروس و اوکراین در سال 1940 قتل عام شدند و آنها که باقی ماندند پس از حمله هیتلر به شوروی به ایران پناه آوردند.
مردها از طریق عراق به سمت فلسطین رفتند تا به ارتش بریتانیا بپیوند، ولی زنها و کودکان در ایران ماندند و در تهران و شهرهای دیگری چون اصفهان اقامت گزیدند.
بعدها تعدادی از آنها به استرالیا، بریتانیا و کشورهای دیگر رفتند، تعداد زیادی در ایران تشکیل خانواده دادند و عدهای نیز به دلیل بیماری و صدمات جسمی دوران اسارت در ایران مردند که در قبرستان کاتولیکها در دولاب تهران دفن شدند.