آیتالله سید عبدالکریم موسویاردبیلی از مراجع تقلید منتقد دولت در قم و رییس پیشین قوه قضاییه پس از 17 سال برای «حل بحران پس از انتخابات» به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفت.
آیتالله سید عبدالکریم موسویاردبیلی از مراجع تقلید منتقد دولت در قم و رییس پیشین قوه قضاییه پس از 17 سال برای «حل بحران پس از انتخابات» به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفت و به وی پیشنهاد داد که از «اطرافیان افراطی» خود فاصله بگیرد.
به گزارش وبسایت جرس که به اصلاحطلبان و مخالفان دولت نزدیک است،آقای خامنهای «شرایط بحرانی» را نپذیرفت اما آیتالله موسویاردبیلی به وی گفت که «من با این بدن بیمار از راه دور نیامدهام با شما جر و بحث کنم، آمدهام حرفهایم را بزنم و مزاحمت را کم کنم».
این مرجع تقلید به آقای خامنهای هشدار داد که جای آیتالله خمینی، بنیانگزار انقلاب اسلامی نشسته و شکست او «شکست انقلاب» و لطمه به اسلام و تشیع است.
وی با تاکید بر اینکه همه باید به سمت حل بحران کنونی حرکت کنند، خطاب به آقای خامنهای تاکید کرد که «من سران معترضین شما را در تهران و قم میشناسم و شهادت میدهم قصدشان اصلاح امور کشور بر اساس قانون اساسی است و هیچیک قصد سرنگونی شما را نداشته و ندارند و نگرانی شما از این بابت بجا نیست».
آیتالله اردبیلی به آقای خامنهای گفت که «شما مرا بیش از سی و پنج سال است میشناسید، جز خیر شما را نمیخواهم، پایم هم لب گور است» و آقای خامنهای نیز خیرخواهی وی را تصدیق کرده است.
این مرجع تقلید منتقد دولت همچنین به رهبر جمهوری اسلامی توصیه کرد که «برای ملت پدری کنید. چرا باید اینگونه تلقی شود که شما یک سر دعوا هستید و از افرادی که مقبول ملت نیستند حمایت میکنید؟ از اینها فاصله بگیرید و سخنان معترضان را بشنوید».
آیتالله موسوی اردبیلی همچنین پیشنهادهایی را برای «حل سریع بحران» پس از انتخابات با آقای خامنهای در میان گذاشت و بهویژه تاکید کرد که همه زندانیان وقایع اخیر را بدون قید و شرط آزاد کنید اما آقای خامنه ای در جواب این پیشنهاد گفته که «مجرم را چگونه آزاد کنیم؟»
رییس پیشین قوه قضاییه با اشاره به زندانیان سیاسی پس از انتخابات خطاب به آقای خامنهای تاکید کرده «آنها را که من میشناسم و ظاهرا همه شاخصها را نیز میشناسم، اینها مجرم نیستند، نه اینکه عفوشان کنید، آزادشان کنید. حتی اگر مجرم هم بودند - که نیستند - مگرعفو مجرمین آن هم در سالروز انقلاب اسلامی سیره مرحوم امام نبود؟»
این مرجع تقلید به آقای خامنهای توصیه کرده که اگر به این دو تقاضا در رابطه با آزادی زندانیان سیاسی و فاصله گرفتن از اطرافیان افراطی «که تقاضای همه علاقهمندان انقلاب است» عمل کند او نیز قول میدهد «با پای علیل » خود در قم راه افتاده و بیت به بیت برای دولت مورد نظر وی تایید بگیرد.
آقای خامنهای در پاسخ به وی گفته که حتما این کار را بکنید اما آیتالله موسویاردبیلی تاکید کرده که در صورتی که شما نیز به تقاضای من عمل کنید این کار را خواهم کرد.
البته این اقدامات هم برای حناح ولایی اتمام حجت است و هم برای مردم. در جای نوشتم:
درخبرها میخوانیم:
آيتالله هاشمي رفسنجاني:
رهبري را اصلحترين فرد براي حل مشكلات فعلي جمهوري اسلامي مي دانم
یعنی بزی که آقا بالا برد را باید خود به پائبن بکشد
————-
نکته دیگری که باید اعتراف کرد اینست که جناح ولایی بدون زور حاضر به سهم میدان نیست. تاریخ ایران متاسفانه اینرا تائید میکند.(نگاه شود به Historismus، هرچند انتقادی) اینکه جنبش سبز مایل به درگیری نیست فهمیدنی است ولی تاریخ ایران گواه چیز دیگری دارد و واقعیت دیگری.
خط جدید شبه کودتا :حذف مرجعیت مستقل
وقتی سازماندهی ،حمایت سیاسی و تآمین مالی گروههای فشار (نیروهای حرامی) برای توقف روند جنبش اعتراضی و اصلاحی در کشور ،اخلال و تخلف و تقلب در عملی شدن خواسته مردم در پای صندوق انتخابات ریاست جمهوری 22خرداد و ارعاب و تهدید و شکنجه و زندانی کردن روشنفکران و فعالان سیاسی و سرکوب و تجاوز و قتل و جنایت و ترور و اعدام معترضان به نتایج انتخابات نتیجه نمی دهد،وقتی اعمال ماجراجویانه تری چون انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی وشهادت دکتر بهشتی و یارانش در تیرماه 1360وانفجار دفتر نخست وزیری و شهادت دکتر رجایی و باهنر و یارانشان درشهریور 1360 و تغییر قانون اساسی برای کسب اختیارات مطلق باحذف مرجعیت از نظام رهبری درسال1368 و قتلهای زنجیره ای پائیز 1377به زمستان و یخ زدن نفسها نمی انجامد، وقتی هجوم دیوانه وار به کوی دانشگاه و سرکوب و تخریب وآتش سوزی وچشم درآوردن به بن بست میرسد،و به جای منزوی شدن و درخود خزیدن به تحصن وشورش و طرح مطالباتی بیش ازپیش می انجامد و...،پس ماجراجویان در مانده وحرامیان قدرت و در رآس آنان علی خامنه ای(” باسابقه معاو نت امنیتی و نماینده ولی فقیه در وزارت دفاع در مقطع شهریور 1359 تاشهریور 1361”)احمدی نژاد( ” که البته حرامی نژاد، و قلب کننده آمار انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد1367دردوره مدیریت استانداری اردبیل”)،که شمارش معکوس زمان به سرعت به ضرر وزیانشان می باشد،چه باید بکنند؟ وبا چه طرح و برنامه جدیدی می توانند اعمال شبه کودتایی وغارت اموال بیت المال به بهانه اجرای اصل 44قانون اساسی و سپاه سازی اقتصاد رابرای رسیدن به خواسته اصلی شان یعنی توقف حرکت روبه اعتلای اصلاحی در ایران وحذف جمهوریت نظام و بازگشت به سکوت قبرستانی برای حفظ قدرتها و ثروتهای بادآورده ، دنبال کنند؟مدتی است که حرامیان قدرت برای مطلق کردن خود دربخش های مختلف نظام ،خط شبه کودتایی جدیدی را دنبال می کنند و آن استفاده از حربه تاریخی همه زرمندان و زورمندان یعنی بهره گیری از سلاح تزویر و تکفیر است ،خط جدید شبه کودتا ،تحریک اعتقادات عاشورایی مردم وحذف مرجعیت بیدار و مستقل و برانگیختن تعصبات سنتی دینی مردم و سردادن صلای و اسلاما است ! وغافل ازاینکه درعاشورای آذرماه 1388خود یزیدان زمانه گشتند.?!.....لذا می طلبد مردم سبزاندیش ایران زمین در روز 22بهمن روز رویش استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی با حضور میلیونی سبز خویش ،سکوت قبرستانی حاکم برجامعه از طرف حرامیان قدرت را به قبرستان حرامیان قدرت تبدیل کنیم و با هم اندیشی سبز و در راه اعتلای جنبش سبز ،عرصه بر اعمال وحشیانه و خشونت آمیز حرامیان قدرت، تنگ کنیم .!?...
خط جدید شبه کودتا :حذف مرجعیت مستقل
وقتی سازماندهی ،حمایت سیاسی و تآمین مالی گروههای فشار (نیروهای حرامی) برای توقف روند جنبش اعتراضی و اصلاحی در کشور ،اخلال و تخلف و تقلب در عملی شدن خواسته مردم در پای صندوق انتخابات ریاست جمهوری 22خرداد و ارعاب و تهدید و زندانی کردن روشنفکران و فعالان سیاسی و سرکوب و تجاوز و قتل و جنایت و ترور و اعدام معترضان به نتایج انتخابات نتیجه نمی دهد،وقتی اعمال ماجراجویانه تری چون انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی وشهادت دکتر بهشتی و یارانش در تیرماه 1360وانفجار دفتر نخست وزیری و شهادت دکتر رجایی و باهنر و یارانشان درشهریور 1360 و تغییر قانون اساسی برای کسب اختیارات مطلق باحذف مرجعیت از نظام رهبری درسال1368 و قتلهای زنجیره ای پائیز 1377به زمستان و یخ زدن نفسها نمی انجامد، وقتی هجوم دیوانه وار به کوی دانشگاه و سرکوب و تخریب وآتش سوزی وچشم درآوردن به بن بست میرسد،و به جای منزوی شدن و درخود خزیدن به تحصن وشورش و طرح مطالباتی بیش ازپیش می انجامد و...،پس ماجراجویان در مانده وحرامیان قدرت و در رآس آنان علی خامنه ای(” باسابقه معاو نت امنیتی و نماینده ولی فقیه در وزارت دفاع در مقطع شهریور 1359 تاشهریور 1361”)احمدی نژاد( ” که البته حرامی نژاد، و قلب کننده آمار انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد1367دردوره مدیریت استانداری اردبیل”)،که شمارش معکوس زمان به سرعت به ضرر وزیانشان می باشد،چه باید بکنند؟ وبا چه طرح و برنامه جدیدی می توانند اعمال شبه کودتایی وغارت اموال بیت المال به بهانه اجرای اصل 44قانون اساسی و سپاه سازی اقتصاد رابرای رسیدن به خواسته اصلی شان یعنی توقف حرکت روبه اعتلای اصلاحی در ایران وحذف جمهوریت نظام و بازگشت به سکوت قبرستانی برای حفظ قدرتها و ثروتهای بادآورده ، دنبال کنند؟مدتی است که حرامیان قدرت برای مطلق کردن خود دربخش های مختلف نظام ،خط شبه کودتایی جدیدی را دنبال می کنند و آن استفاده از حربه تاریخی همه زرمندان و زورمندان یعنی بهره گیری از سلاح تزویر و تکفیر است ،خط جدید شبه کودتا ،تحریک اعتقادات عاشورایی مردم وحذف مرجعیت بیدار و مستقل و برانگیختن تعصبات سنتی دینی مردم و سردادن صلای و اسلاما است ! وغافل ازاینکه درعاشورای آذرماه 1388خود یزیدان زمانه گشتند.?!.....لذا می طلبد مردم سبزاندیش ایران زمین در روز 22بهمن روز رویش استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی با حضور میلیونی سبز خویش ،سکوت قبرستانی حاکم برجامعه از طرف حرامیان قدرت را به قبرستان حرامیان قدرت تبدیل کنیم....