جنبش سبز نیازمند آن است که برای فراگیر ساختن خود در سطح بسیج اجتماعی و کنش سیاسی، ارتباط خود را به سطوح وسیعتری از نیروهای اجتماعی گسترش دهد.
در همه جوامع انسانی که دارای سطحی از تقسیم کار اجتماعی هستند، لایه بندی های اجتماعی بر اساس شکاف طبقاتی یا مذهبی به وجود می آید.
جریان های اجتماعی گرد این اختلافات طبقاتی، فرهنگی یا قومی آرایش پیدا می کنند و عرصه سیاسی را به شکل های مختلف تحت تاثیر قرار می دهد.
وجود احزاب مختلف از محافظه کار و لیبرال تا چپ یا احزاب مذهبی و قومی بازتاب هایی از این منازعات اجتماعی در سطح سیاسی است.
با این حال، در شرایط استثنایی و خاص سیاسی که جریانی تمامیت خواه عرصه های کلیدی سیاسی و اقتصادی را مصادره می کند، این منازعات و صف بندی ها حالت خفته یافته و گروه های سیاسی و اجتماعی عمدتا در دو سوی شکاف نیروهای استبدادی با نیروهای تحول خواه صف آرایی می کنند.
دلیل این وضع به نیاز جریان های اجتماعی و سیاسی به فضایی آزاد برای بیان خواسته ها و پیگیری مطالباتشان و فقدان آن در شرایط استبدادی باز می گردد.
اکنون جامعه ایران در چنین مرحله ای به سر می برد و جنبش تحول خواه که به جریان سبز موسوم است، همه نیروهای دموکراسی خواه را از طیف های چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی رویاروی یک اقلیت استبدادی در حاکمیت سازمان داده است.
با توجه به ماهیت جریان امنیتی- نظامی حاکم، گروه بندی های اجتماعی اعم از جریان های طبقات بالا و متوسط و فرودست و گروه های مرجع مانند روشنفکران، دانشجویان و روحانیون در چارچوب جنبش سبز قابل تعریف هستند.
با این حال، این وضعیت نتوانسته به جنبش سبز اجازه دهد توان بالقوه خود را در بسیج این گروه های اجتماعی آشکار سازد.
قاعدتا دلایل سیاسی و اجتماعی مانند سرکوب و فشارهای امنیتی یا گفتمان رهبری جنبش دخیل هستند كه در اینجا مجال باز كردن آن نیست.
اما نكته مهم اینجا است كه جنبش سبز نیازمند آن است که برای فراگیر ساختن خود در سطح بسیج اجتماعی و کنش سیاسی، ارتباط خود را به سطوح وسیعتری از نیروهای اجتماعی گسترش دهد.
در این زمینه می توان مثال مهمی را در قالب یک پرسش مطرح کرد. چرا با وجود آن که در سال های اخیر مشکلات اقتصادی اعم از تورم و ورشکستگی کارخانه ها و اخراج کارگران فشار بی سابقه ای را به طبقه کارگر ایران وارد کرده، این نیروها حضور موثری در تحرکات جنبش سبز پیدا نکرده اند؟
با وجود آن که به دلیل سیاست های ضد ملی و ضد تولیدی دولت احمدی نژاد، هر هفته ده ها اعتراض عمده کارگری در کشور جریان داشته و دارد، این اعتراض ها و شورش ها بازتابی بر حرکت جنبش سبز نداشته است.
اهمیت فراگیر کردن حركت تحول خواهانه و مسالمت آمیز كنونی ایجاب می كند كه پیوند طبقات کارگری و گروه های فرودست اقتصادی با جریان تحول خواه در ایران از گام های آینده جنبش سبز باشد.
نباید فراموش کرد که در سال 1357، این اعتراض کارگران و بویژه اعتصاب کارگران صنعت نفت کشور بود که ضربه نهایی را به پیکر رژیم پهلوی وارد آورد و انقلاب را به پیروزی رساند.