حسين عليزاده نوازنده تار و کيهان کلهر نوازنده کمانچه، به همراه حميد رضا نوربخش خواننده، تصنيف ها و آوازهايی را بر اساس اشعار نيما، اخوان ثالث و شفيعی کدکنی، در آمريکا اجرا خواهند کرد.
حسين عليزاده آهنگساز و نوازنده برجسته تار و کيهان کلهر نوازنده سرشناس کمانچه به همراه گروه اساتيد موسيقی ايران، جمعه شب، در سالن نمايش ساندرس در بوستون آمريکا به اجرای برنامه خواهند پرداخت.
در اين برنامه حميدرضا نوربخش، از شاگردان محمدرضا شجريان استاد آواز ايران به عنوان خواننده شرکت دارد و اشعاری از شاعران کلاسيک و معاصر ايران را در دستگاه های موسيقی سنتی ايرانی اجرا خواهد کرد.
در این کنسرت که بخشی از تور بزرگ اروپايی و آمريکايی اين گروه است و از شانزدهم بهمن ماه آغاز شده، علاوه بر علیزاده و کلهر، سیامک جهانگیری نوازنده نی، روزبه رحیمی نوازنده سنتور، فریبرز عزیزی نوازنده رباب و بم تار، پژمان اخواص نوازنده تنبک و نیما علیزاده فرزند حسين عليزاده به عنوان نوازنده رباب، همکاری دارند.
نوربخش در این اجرا و اجراهای ديگر خود، علاوه بر اشعار شاعران کهن مثل ابوسعيد ابولخير و مولانا، اشعاری از شاعران معاصر مثل نيما، اخوان ثالث و محمدرضا شفيعی کدکنی را به صورت آواز و تصنيف اجرا خواهد کرد.
اين برنامه که در دستگاه های شور، دشتی و نوا اجرا می شود در مجموع شامل چهار تصنيف و بداهه خوانی است.
از ميان اين تصنيفها، تصنیف «سوگواران خموش» از ساختههای کیهان کلهر و بقیه از حسین علیزاده است.
گروه اساتيد موسيقی ايران، همچنين در برنامه خود تصنيف «هنگام که گريه میدهد ساز» از ساختههای حسين عليزاده را بر اساس شعری از نيما يوشيج و به ياد زنده ياد پرويز مشکاتيان نوازنده برجسته سنتور که چندی قبل بر اثر سکته قلبی درگذشت اجرا خواهد کرد.
حميدرضا نوربخش خواننده گروه و موسس خانه موسيقی ايران در مورد رویکرد اين گروه موسيقی در استفاده از اشعار شاعران معاصر گفته است: در میان شعرای معاصر ما به دنبال اشعار نو آنها نرفتهایم. یعنی باز هم از اشعار کلاسیکی استفاده کردهایم که دارای وزن عروضی هستند و توسط شاعران معاصر سروده شدهاند.
وی میافزاید: در واقع فضای اشعار به کار گرفته شده هم اجتماعی و هم عرفانی است که نسبت به مسایل اجتماعی نیز نیم نگاهی دارد.
به گفته نوربخش، شيوه اجرايی عليزاده در اين کنسرتها با شيوههای مدرن قبلی او تا حد زيادی متفاوت خواهد بود و بيشتر به سبک کارهای قديمیتر و سنتیتر عليزاده نزديک است.
وی در مورد شيوه آوازخوانی خود میگويد: بخشی از آوازها را من به همان شیوهای که از گذشته پیگیر بودم اجرا خواهم کرد. اما بخش دیگری از این آوازها متاثر از موسیقی آقای علیزاده است که برای خود من تجربه نویی محسوب میشود.
به گفته نوربخش، گروه اساتيد موسيقی ايران درنظر دارد اين کنسرتها را پس از اجراهای زنده با کيفيت خوب به صورت آلبوم منتشر کند.
اندرو گيلبرت نويسنده بوستون گلوب در مقالهای که به مناسبت این کنسرت نوشت به بررسی وضعيت موسيقی سنتی ايران بعد از انقلاب اسلامی پرداخت.
وی در شروع مقاله خود می نويسد: انقلاب اسلامی که در سال 1979 ايران را به کام خود درکشيد تنها نظم سياسی کهنه را جارو نکرد. بر اساس تفسير خشک آيت الله خمينی از مذهب شيعه، همه شکلهای موسيقی در ايران از جمله موسيقی سنتی کهن ايران که ريشه در ايران پيش از اسلام و سلسله ساسانی داشت ممنوع اعلام شد.
به نوشته بوستون گلوب، موسيقیدانان ايرانی، اکنون که فضای موسيقی ايرانی را در کشور بسته میبينند برای اجرای کنسرتهای خود به خارج از کشور رو آوردهاند و در صحنههای خارجی نيز از آنها استقبال شده است.
به نوشته اندرو گيلبرت، کيهان کلهر نوازنده برجسته کمانچه که 47 سال دارد و در تهران زندگی میکند از جمله نوازندگان موفق ايرانی در جهان غرب بوده است.
وی تا کنون اجراهای متعددی با برخی از چهرههای نامدار موسيقی جهان ازجمله يويوما آهنگساز و ويولونيست برجسته چينیتبار آمريکايی، راوی شانکار و اسوالدو کوليجوف آهنگساز آرژانتينی داشته است.
کيهان کلهر در گفتوگو با بوستون گلوب میگويد: همه اساتيد قديمی ايرانی بعد از انقلاب در جستجوی شرايط بهتر و کنسرتهای بيشتر ايران را ترک کردند.
به گفته کلهر، اکنون هزاران موسيقیدان جوان در ايران وجود دارند اما بين نسل گذشته و امروز شکافی وجود دارد و مفاهيم از دست رفته زيادی در موسيقی هست.
کلهر عضو گروه موسيقی راه ابريشم يويوماست. وی در سال 2000 آلبوم کاروان را به همراه کوليجوف منتشر کرده است و به طور مشترک با او موسيقی فيلم «جوانی بدون جوانی» ساخته فرانسيسفورد کاپولا را ساخته است.
به گفته کوليجوف، وقتی او ابتدا کلهر را برای موسيقی اين فيلم به کاپولا پيشنهاد کرد، وی چندان رغبت نشان نداد اما بعد از شنيدن صدای کمانچه او خواست که در تمام صحنههای فيلم از موسيقی وی استفاده شود.
به گفته کوليجوف، کلهر از نظر فرهنگی، حسی و موسيقايی، کمانچه را به جاهايی برده است که پيش از آن هرگز نرفته بود.
او میگوید تمدنی که کلهر نماينده آن است تمدنی قدرتمند است و او در قله آن ايستاده است.
عباس ميلانی استاد ايرانشناسی دانشگاه استفورد آمريکا نيز در گفتوگو با بوستون گلوب درباره وضعيت موسيقی سنتی ايران میگويد: موسيقیدانان کلاسيک ايران بر اساس آنچه که نزد اساتيد موسيقی ايران درباره گوشهها و دستگاههای رديف موسيقی ايران آموختهاند، درجهبندی میشوند.
به اعتقاد ميلانی، حسين عليزاده به عنوان يک موسيقیدان مبتکر و خلاق، برخی از عناصر موسيقی فولکلوريک و اقوام ايرانی را با ساختارهای موسيقی کلاسيک و رديف ايرانی ترکيب کرده است.
ميلانی همچنين در باره ارتباط شعر و موسيقی سنتی ايران میگويد: از نظر تاريخی يک نوع تعامل و وابستگی بين شعر فارسی و موسيقی وجود دارد و کتابهای بسياری درباره جنبههای موسيقايی اشعار حافظ نوشته شده است.
به اعتقاد ميلانی، عليزاده و کلهر سعی دارند اشعار مدرن فارسی را در موسيقی سنتی ايرانی به کار بگيرند که به نظر ميلانی، ترکيب ناهمگونی است چرا که شعر مدرن فارسی از قواعد شعر کلاسيک ايران پيروی نمیکند و موسيقیدانها بايد راهی برای اين ترکيب پيدا کنند.