نایب رییس و یکی از اعضای عالی شورای روابط خارجی ایالات متحده در مقاله ای که روز بیست و یکم فوریه در واشنگتن پست به چاپ رسیده، از مزایای سیاست مهار قدرت ایران سخن گفته اند.
در حالی که ایران لجوجانه به سوی دست یابی به قابلیت ساخت سلاح های هسته ای قدم برمی دارد، انتظار از ایالات متحده برای اندیشیدن به راه حلی برای مهار کردن ایران روز به روز بیشتر می شود. حمله ای پیشگیرانه فایده نخواهد داشت و حتی می تواند در عراق و افغانستان موجی از تروریسم به راه بیندازد. اما مهار قدرت ایران راهی خواهد بود تا جلوی ایران، بدون متوسل شدن به قدرت نظامی، گرفته شود.
اما این نوع نگاه میان مهار ساختن و اعمال زور تفاوتی نادرست به تصویر می کشد. حمله پیشگیرانه ممکن است به بلندپروازی های هسته ای ایران پایان نبخشد. رابرت گیتس وزیر دفاع توجیه می کند که حمله ای موفقیت آمیز ممکن است برنامه ایرانیان را دست کم چند سالی عقب بیاندازد. اما سیاست مهار، کاخ سفید را از لزوم تصمیم گیری های مشکل درباره استفاده از قدرت بی نیاز نخواهد کرد. قطعا در صورتی دست و پای ایران را می شود بست که واشنگتن آماده باشد از زور علیه رقیب جسور و مجهز به سلاح هسته ای استفاده کند.
اساس و پایه برنامه هسته ای ایرانیان در طول زمان تغییر کرد. این برنامه در زمان ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی با خط مشی میانه رو، و جزیی از برنامه گسترده استراتژی دفاعی آغاز شد. سلاح های هسته ای ابزاری خواهد شد برای ترساندن دشمنان و بالابردن قدر و منزلت ایران.
امروز در حالی که ایرانیان جنگ طلب پایه های قدرتشان را محکم می کنند و سپاه پاسداران هم در حال تبدیل شدن به یکی از پایه های اصلی قدرت در کشور است، سلاح هسته ای در نگاه تهران وسیله ای برای رسیدن به برتری در منطقه است. یک سپر اتمی به ایران امکان گسترش دادن قدرتش در خاورمیانه را خواهد داد. و این چنین ایرانی بعید است که در شاخ و شانه کشیدن با سلاح های هسته ایش مهارت به خرج دهد.
امریکا برای آن که جلوی این بلندپروازی ها در منطقه را بگیرد نیاز به مهارت سیاسی و اراده قابل توجهی دارد. واشنگتن باید درباره خطوط قرمز صریح باشد : شروع نکردن هیچ گونه جنگی با دیگر کشورها؛ استفاده نکردن و نفرستادن هیچ گونه سلاح، دستگاه و تکنولوژی هسته ای؛ هیچ گونه حمایت از فعالیت های تروریستی و خرابکارانه. واشنگتن باید همان قدر هم درباره پیامدهای عبور از این خطوط قرمز صریح باشد: اقدامات تلافی جویانه نظامیِ ایالات متحده با همه ی ابزارهای لازم.
به احتمال زیاد ایران، که خیال می کند وضعیت سیاسی در منطقه به نفعش شده، خیلی زود اراده ایالات متحده در تصمیم هایش را خواهد سنجید. در این صورت ایالات متحده که مدام اعلام می کرده این مساله پذیرفتنی نیست، از آنجا که در متوقف کردن حرکت ایران به سوی هسته ای شدن شکست خورده، با بحرانی مهم در اعتبارش روبرو خواهد شد. حتی متحدان نزدیک امریکا درباره ضمانت های امنیتی واشنگتن دچار شک و تردید خواهند شد.
ایران گستاخ به روش های مختلف واشنگتن را محک خواهد زد. احتمالا کمک بیشتری به حزب الله و حماس خواهد کرد و تشویقشان می کند تا خشن تر جلوی اسرائیل ظاهر شوند. ممکن است به فعالیت های خرابکارانه بیشتری در شیخ نشین های خلیج فارس دست بزند و از آنان بخواهد ارتش امریکا را از خاکشان بیرون کنند.
ایرانی هسته ای ممکن است ترغیب شود ابزارهای هسته ای و تکنولوژیش را به دیگر کشورها بفرستد. رییس جمهور محمود احمدی نژاد قبلا اعلام کرده بود که "موفقیت های ایران به همه کشورهایی تعلق دارد که به صلح و آسایش فکر می کنند، و ما آماده ایم تا این دستاوردها را در اختیار آنانی قرار دهیم که از جنگ و تعرض بیزارند". ایالات متحده چگونه می تواند به ایرانی واکنش نشان بدهد که سانتریفوژ و نقشه سلاح های هسته ای به سوریه، متحد دیرینه اش، فرستاده است؟ امریکا چه جوابی باید بدهد اگر ایران مواد هسته ای به گروهی تروریستی بدهد؟
پاسخ به این اعمال ترسناک و برهم زننده ثبات، نمی تواند گفتگوهای دیپلماتیک یا قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد. تنها واکنش به آن، اراده برای پاسخ گویی از راه زور است. و در این سیاست بازدارندگی، تهرانی که فکر کند واشنگتن تلافی خواهد کرد، بعید است از همان ابتدا به عمل ستیزه جویانه ای دست بزند.
چالشی که سیاست مهار ساختن جلوی رو قرار می دهد ، بسیار بر آن ترجیح دارد که ایران – با تصمیم خودش و یا تحمیل دیگران - تلاش برای رسیدن به قدرت هسته ای را برای مدت کوتاهی متوقف کند. تلاش ها برای آنکه محدودیت هایی بر روی برنامه هسته ای ایران اعمال شود باید با دقت دنبال شود و فشارهای اقتصادی بر تهران نیز باید ادامه پیدا کند. گزینه های نظامی هم نباید از روی میز مذاکره برداشته شوند.
اگر تهران در دنبال کردن برنامه هسته ایش مصمم باشد و حمله نظامی بازدارنده هم پرخطر یا غیر ممکن باشد، ایالات متحده باید دنبال طرح استراتژیِ دیگری برای مهار ایران باشد. اما حتی این گونه هم، اشتباه است اگر گمان کنیم این سیاست مهار، ایالات متحده را از گرفتن تصمیم های تلافی جویانه مشکل بی نیاز خواهد کرد. اگر واشنگتن آماده نباشد که استراتژی مهارسازیش را با زور همراه کند، آسیبی که ایرانی هسته ای به بار خواهد آورد می تواند فاجعه بار باشد.
متن نوشته شده که به نظر میآید ترجمه ای از متن اصلی باشد مشخص است که بسیار با عجله و بی دقت ترجمه شده است، بسیاری از قسمتهای آن نا مفهوم بوده و روان نیست. اگر یک بار دیگر متن را کامل بخوانید متوجه ایرادات آن میشوید.