هدیه تهرانی 16 مورد از جوایز و یادگاریهای سینمایی خود را به موزه سینمای ایران اهدا کرد.
هدیه تهرانی 16 مورد از جوایز و یادگاریهای سینمایی خود را به موزه سینمای ایران اهدا کرد.
تندیس و دیپلم افتخار جشنواره پیونگ یانگ برای فیلم «پارتی»، سیمرغ و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم «قرمز» از هفدهمین جشنواره فیلم فجر و تندیس بازیگر برگزیده برای بازی در فیلم «دنیا» از جمله جوایز این بازیگر سینمای ایران هستند که به موزه سینما هدیه داده شد.
همچنین تندیس زرین و لوح بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «چهارشنبهسوری»، تندیس سیمرغ و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول فیلم «چهارشنبهسوری» از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر، چند لوح سپاس، مدال و دیپلم افتخار داخلی و خارجی از سوی وی به موزه سینما سپرده شد.
طرح موزه سینمای ایران در سال 73 با حمایت سید محمد بهشتی، رییس وقت مرکز توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری، پیشنهاد شد و سرانجام ساختمان این موزه در سال 80 در باغ فردوس تهران افتتاح شد.
این مکان پیش از انقلاب محل ستاد جشن هنر شیراز و نمایشگاه هنرهای تجسمی و محل اجرای کنسرتهای موسیقی بود و در سالهای پس از انقلاب در زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی به عنوان مرکز آموزش فیلمسازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
عکسها، فیلمنامهها، پوسترها، کتابها، اسناد و مدارک دولتی و تاریخی، نشریههای سینمایی، دستگاهها و ابزار قدیمی سینمای ایران، فیلمهای سینمایی ایران و آنونسهای کوتاه تصویری آنها و بخشی از جوایز و افتخارات بینالمللی سینمای ایران در این مجموعه گرد آمدهاند.
سینماگرانی که در موزه سینما ماندگار شدند
پیش از این هم سینماگران دیگری با سپردن جوایز سینمایی و وسایل شخصی خود با موزه سینما همکاری کردهاند.
جایزه شیر طلایی ونیز برای فیلم «دایره» و جایزه خرس نقرهای برلین برای فیلم «آفساید» و دوربین طلایی جشنواره فیلم کن برای فیلم «بادکنک سفید»، جایزه هوگوی طلایی جشنواره شیکاگو برای فیلم «طلای سرخ» جوایز سینمایی جعفر پناهی در موزه سینما هستند.
نخل طلای کن برای فیلم «زیر درختان زیتون» عباس کیارستمی، لوح نقرهای ونیز برای فیلم «گاو» داریوش مهرجویی، نشان طلایی ونیز برای فیلم «دت یعنی دختر» و جایزه سنسباستین اسپانیا برای فیلم «دان» از آثار ابوالفضل جلیلی، و تندیس طلایی شهر جیفونی ایتالیا از دیگر جوایز بینالمللی سینمای ایران هستند که در این موزه به نمایش درآمدهاند.
جایزه فیلمهای کمدی برای فیلم «خارج از محدوده» و جایزه جشنواره فیلمسازان زن در آنکارا برای مجموعه آثار رخشان بنیاعتماد، خرس کریستال جشنواره برلین و جایزه ویژه پائولوانگاری سازمان یونیسف ایتالیا برای «بودا از شرم فرو ریخت» حنا مخملباف نیز در میان جوایز سپرده شده به موزه سینما قرار دارند.
جایزه هوگوی نقرهای جشنواره شیکاگو برای عزتالله انتظامی، جایزه یادبود تاشکند برای فیلم «میرزا نوروز» محمد متوسلانی، جایزه فیلم برمودا برای «سگهای ولگرد» اثر مرضیه مشکینی، جایزه یوزپلنگ نقرهای جشنواره لوکارنو برای ترانه علیدوستی و جایزه گلدن گیت سانفرانسیسکو برای فیلم «چکمه» محمدعلی طالبی از دیگر جوایز جهانی سینمای ایران هستند که در موزه سینما به یادگار ماندهاند.
عباس کیارستمی، کارگردان سینما نیز جوایز سینمایی خود را همراه با نقاشیهای آکیرو کوروساوا، فیلمساز ژاپنی که به صورت شخصی به وی هدیه داده بود را در موزه سینما به یادگار گذاشت.
حنا مخملباف در سال 87 پس از آنکه جایزه «فیبرشی» را از یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم زنان «جاروی پرنده» آنکارا برای فیلم «بودا از شرم فرو ریخت» دریافت کرد گفت: این جایزهها به یک شخص تعلق ندارد بلکه متعلق به تمامی یک ملت و فرهنگ است و جوایز خود را به موزه سینما اهدا کرد.
ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان نیز در جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر جوایز و یادگاریهای سینمایی خود را به موزه سینما سپرد.
پوران درخشنده دیگر کارگردانی است که لوازم سینمایی، فیلمنامهها، یادداشتهای مخاطبان، پوسترها وجوایز داخلی و خارجی خود را به موزه سینما هدیه داده است.
وی در یادداشتی که به همراه وسایل خود به موزه سینما سپرد حضور همه عشق خود در سالهای زندگی در کنار عاشقان ایران را افتخاری برای خود دانسته بود.
خانواده علی حاتمی، فیلمساز فقید، هم وسایل شخصی این کارگردان سینمای ایران را به موزه سینما هدیه دادهاند و بهرام بیضایی کارگردان سینما و پژوهشگر، جوایز سینمایی خود را به همراه دو دفترچه از یادداشتها و دستنوشتههای منتشر نشدهاش درباره سینمای آمریکا به این موزه سپرده است.
رخشان بنیاعتماد نیز که جوایز داخلی و بینالمللی خود را به همراه تعدادی کتاب، فیلمنامه و وسایل فیلمهایش به موزه سینما هدیه داده در یادداشتی از موزه سینما خواسته است هر زمان راهکاری یافتند جوایز وی را در حراجی بینالمللی به فروش برسانند تا بتوان از محل درآمد آن، بنیادی برای توانمندسازی زنان نانآور برپا کرد.