نسخه آرشیو شده

«اقتصاد اول منطقه» و مصیبت یارانه‌ها
از میان متن

  • تعداد کسانی که زیرخط فقر زندگی می‌کنند به بیش از 47 میلیون نفر می‌رسند و اگر کل جمعیت هم 70 میلیون نفر باشد، این می‌شود بیش از 67 درصد جمعیت.
احمد سیف
یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۲:۱۹ | کد خبر: 50725

احمد سیف، مدرس اقتصاد در انگلیس، در یادداشت خود به مخالفت مجلس با افزایش درآمد دولت و سطح فقر بر اساس گفته‌های مدیران دولت آقای احمدی‌نژاد می‌پردازد.

 

مجلس شورای اسلامی با درخواست آقای احمدی نژاد موافقت نکرد و سقف درآمد دولت را از 20 هزار میلیارد تومان به 40 میلیارد تومان افزایش نداد.

مدافعان دولت هم اعلام کرده‌اند که با درآمد 20هزارمیلیارد تومانی این لایحه قابل اجرا نیست. درتازه‌ترین اظهار نظرها وزیراقتصاد از کوشش برای اجرای این قانون درچارچوب مصوبه مجلس خبر داد.

با این همه، آقای احمدی‌نژاد که برای متقاعد کردن نمایندگان به تصویب این درخواست به مجلس رفته بود، مدعی شد که اگر 20 هزار میلیارد تومان برای یارانه‌ها اجرا شود، می‌توانیم 9 هزار میلیارد تومان [با توجه به قانون هدفمندی یارانه‌ها برای توزیع 50 درصدی درآمد حاصل از اجرای قانون مذكور بین مردم] را بین ایرانیان تقسیم كنیم كه در آن صورت به هر نفر ماهانه 12 تا 15 هزار تومان می‌رسد و این مبلغ نیز به اندازه‌ای نیست تا طرح بزرگی را كه دولت پس از 30 سال می‌خواهد اجرا كند، آبرومندانه برگزار شود.

آقای احمدی‌نژاد در مجلس گفت که با تصویب درآمد 40 هزار میلیاردی به هر ایرانی ماهانه 30 تا 40 هزار تومان یارانه اختصاص می‌یابد.  اما جریان به واقع چیست چه شد که مجلس با این تقاضای به ظاهر معقول آقای احمدی‌نژاد موافقت نکرد.

وارد بگومگوهای دولت و مجلس نمی‌شوم. ولی واقعیت این است که اگر دولت بخواهد 40 هزارمیلیاردتومان ازمحل حذف یارانه‌ها درآمد داشته باشد، لازم است که 49،2 هزارمیلیارد تومان یارانه‌ها را حذف کند، چون طبق قانون باید 23 درصد از درآمدها به صورت مالیات و عوارض به خزانه واریز شود. البته آقای توکلی درمجلس، این رقم را 53 هزارمیلیاردتومان ذکر کرده است که نمی‌دانم با چه محاسباتی به آن رسیده‌اند. اما پی‌آمدهای حذف 49،2 هزارمیلیارد تومان یارانه درعمل چه خواهد بود؟ قبل از آن ولی اجازه بدهید که زمینه‌ای از وضعیت فقر درایران به دست بدهم.

علی دهقان‌کیا، عضو هیئت مدیره کانون شوراهای اسلامی کار می‌گوید که درشرایط امروز ایران برای مصرف 2300 کالری روزانه - میانگین جهانی- 3650 تومان لازم است. اگر این فرد عضوی از یک خانواده شش نفره باشد، هزینه غذای روزانه این خانوار می‌شود روزی 21900 تومان و ماهی هم 657 هزارتومان. اگرچه بیشتر است، ولی فرض می‌کنیم که حداقل هزینه های غیرغذائی برای این خانوار6 نفره هم 30 درصد این میزان باشد، در آن صورت درآمد لازم برای این که این خانوارحداقل‌ها را داشته باشد - یعنی زیر خط فقر نباشد- بیش از 854 هزارتومان درماه می شود.

سوال اینجاست که چند درصد ایرانی‌ها درآمدشان از این میزان بیشتر است؟

ازاطلاعاتی که خود دولت منتشرکرده، خبر داریم که درخوشه‌های پیشنهادی دولت خانواده‌های شش نفره خوشه اول درآمدشان کمتر از 437 هزار تومان است و تعدادشان هم 30 میلیون نفر است. خانواده 6 نفره خوشه دوم هم درآمدشان درماه بیشتر از 473 هزارتومان، ولی کمتر از 788 هزارتومان است و تعدادشان هم اندکی بیشتر از 17 میلیون نفر است. اگر از این نکته صرفنظر کنیم که حتی سقف بالائی درآمد دراین خوشه هم بیش از 8 درصد کسری دارد روشن می‌شود که تعداد کسانی که زیرخط فقر زندگی می‌کنند، به بیش از 47 میلیون نفر می‌رسند و اگرکل جمعیت هم 70 میلیون نفر باشد، این می شود بیش از 67 درصد جمعیت.

و اما برگردیم به تقاضای آقای احمدی‌نژاد از مجلس. خب اگر قرار باشد 49،2 هزارمیلیاردتومان از یارانه حذف شود چه باید کرد.

برمبنای فروش روزی 50 میلیون لیتر بنزین به شش برابرقیمت کنونی- یعنی لیتری 600تومان و روزی 80 لیتر گازوئیل به ده برابر قیمت کنونی- یعنی لیتری 160- کل درآمد دولت از این دو منبع 15 هزار و 622 میلیارد تومان خواهد بود که هنوز 33 هزار و 578 میلیارد تومان کسری دارد.

اگرهمه جمعیت ایران- یعنی 70میلیون نفر- از زن و مردو شیرخوار، برج نشین و روستائی هرنفر سالی 479 هزار و 685 تومان- یعنی ماهی 39 هزار و974 هزارتومان برای آن‌چه از دولت می‌گیرند و یا در بازار با یارانه خریداری می‌کنند، اضافه بپردازند. آن وقت این دولت می‌تواند به 51،8 میلیون نفر از این 70 میلیون نفر ماهی  32 هزار و 175 تومان یارانه نقدی هدفمند شده بدهد که تازه برای همین تعداد هم 77 هزار و 99 تومان درماه کمتر از آن اضافه‌ای است که می‌پردازند. حالا بماند که از67 میلیونی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، 15،2 میلیون نفر- اگرچه باید این اضافات را بپردازند، ولی دیناری هم از دولت یارانه نقدی دریافت نخواهند کرد.

در این بررسی، دیگر به وارسیدن پیآمدهای شش برابر شدن بهای بنزین و 10 برابرشدن هزینه گازوئیل و ماهی 39 هزار و 974 تومان اضافه سرانه‌ای که باید پرداخت شود، تا این ارقام مورد توجه آقای احمدی‌نژاد به دست بیاید، نپرداخته‌ام.

البته به شیوه دیگری هم می‌توان این شکاف را پرکرد. براساس آمارهای دولت می‌دانیم که شماره مشترکین برق و گاز درایران هم 25 میلیون واحد است. برای پرکردن این شکاف درآمدی، این واحدها باید سالی یک میلیون و 343 هزار و 120 تومان - یا ماهی 111 هزار و 927 تومان بیشتر برای مصرف برق و گاز خود بپردازند. به این ترتیب، حتی رقم پرداختی- براساس ارقامی که آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد، برای جبران هزینه‌های اضافی برق وگاز هم کفایت نمی‌کند.

اگر میانگین را برای هر اشتراک برق و گاز سه نفر فرض کنیم، درحالی که نزدیک به 20 میلیون نفر جمعیت هیچ یارانه‌ای دریافت نخواهند کرد، ولی باید همه این اضافات را بپردازند. اما حتی برای کسانی که مشمول الطاف دولتی می‌شوند، یارانه نقدی پرداختی برای پوشش صورتحساب اضافه برق و گاز، ماهی پنج هزار و 134 تومان کسری دارد.

براساس وضعیتی این‌چنین، آقای احمدی‌نژاد لاف درغریبی می‌زند که «من به نمایندگان در مجلس نیز گفتم اگر این طرح بدون مانع و مشکل و در یک سازوکار روان اجرا شود، به شما تضمین می‌دهم ظرف سه سال آینده یک بیکار و یک فقیر در کشور پیدا نشود»

همان طور که مشاهده می‌کنید: قیمت بنزین را شش برابر می‌کنیم، قیمت گازوئیل را هم 10 برابر افزایش می‌دهیم و تازه می‌رسیم به این جا که هزینه برق و گاز هم باید برای مشترکین سالی یک میلیون و 343 هزار و 120 تومانیعنی ماهی 111 هزار و 927 تومان - بیشتر بشود و وقتی این کار را کردیم آن وقت، «اقتصاد اول منطقه» می‌شویم.

نمی دانم چرا ولی من انگار خواب‌نما شده‌ام که دولت درمیانه راه دبه در می‌آورد و این قانون را اجرا نمی‌کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی