خانواده حسین درخشان، وبلاگنویس ایرانی که از 17 ماه پیش در بازداشت به سر میبرد، برای دومین بار در نامهای سرگشاده خطاب به رییس قوه قضاییه ایران، بار دیگر خواستار روشنشدن وضعیت و اتهامات او شد.
خانواده حسین درخشان، وبلاگنویس ایرانی که از 17 ماه پیش بازداشت شده و در حال حاضر به گفته خانوادهاش در زندان اوین در بند است، برای دومین بار در نامهای سرگشاده خطاب به رییس قوه قضاییه ایران، خواستار روشنشدن وضعیت و اتهامات او شد.
این نامه امروز، چهارشنبه 26 اسفند، با امضای مادر حسين درخشان منتشر شده است. عذرا كيارشپور در این نامه به صادق لاریجانی نوشته است: «دومين عيد دربند بودن حسين ما در حالی رقم میخورد كه هنوز از شرح اتهامات او بیاطلاعيم. نمیدانيم قرار است در چه تاريخی و در كجا پرونده او به كدام دادگاه تقديم شود و تا كی قرار است دامنه وعدههای مكرر مسوولان قضايی در محيط صبر و حوصله ما وسعت بگيرد.»
یکی از اعضای خانواده درخشان در گفتوگو با مردمک، انتشار چنین نامهای را تایید کرده است.
آقای درخشان که با عنوانهایی مانند «پدر وبلاگنویسی فارسی» و «ابوالبلاگر» ایران شناخته میشود در لندن زندگی میکرد و17 ماه پیش در مهرماه سال 87 به کشور بازگشت.
او که در سالهای گذشته یادداشتهایی منتقدانه درباره جمهوری اسلامی و مقامات آن در وبلاگش نوشته بود، در آخرین نوشتههایش در ماههای باقیمانده پیش از بازگشتش به ایران، تغییر موضع داد و به حمایت و جانبداری از حکومت و مقامات ایران رو آورد.
خانواده حسین درخشان میگویند او دو هفته بعد از ورودش به ایران، یعنی در میانه آبانماه 87، به دست افرادی ناشناس در منزل پدریاش بازداشت شد و صرفا به آنان گفته شد برای پیگیری پرونده او به دفتر دادستان وقت تهران، سعید مرتضوی مراجعه کنند.
به گفته نزدیکان حسین درخشان، از آن زمان تاکنون هیچیک از نهادهای قضایی و انتظامی و اطلاعاتی ایران توضیحی درباره علت بازداشت و وضعیت نگهداری و همچنین اتهام او ارائه ندادهاند.
سخنگوی قوه قضائیه ایران در آذرماه سال گذشته اعلام کرده بود که حسین درخشان در اختیار دادگاه انقلاب است و «مسائل و مواردی در رابطه با ائمه اطهار» از جمله اتهامات اوست.
پیش از این نیز برخی وبسایتها و وبلاگهای تندروی حامی محمود احمدینژاد، اتهام «اهانت به معصومین» را متوجه حسین درخشان کرده بودند.
اواخر فروردین ماه 88 محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران در نامهای به سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، خواستار رعایت حقوق رکسانا صابری و حسین درخشان شده بود.
خانم صابری که تابعیت دوگانه ایرانیآمریکایی دارد و به اتهام جاسوسی محاکمه و محکوم شده بود، چندی بعد آزاد شد و ایران را ترک کرد، اما وضعیت آقای درخشان که تابعیت ایرانیکانادایی دارد، هنوز مشخص نشده است.
شکایت از دستگاه قضایی به قاضیالحاجات
مادر حسین درخشان در این نامه خطاب به رییس قوه قضاییه نوشته است که از «بیتوجهیهای مكرر دستگاه تحتالامر شما به قاضیالحاجات شكايت میبرم.»
خانم کیارشپور آرزو کرده است که «هيچگاه خانوادهای، حتی خانواده مسوولانی كه اينقدر در مشخصشدن تكليف مردم اهمال میكنند و تقصير دارند، هرگز اينچنين به بیپناهی ما دچار نشوند.»
مادر این وبلاگنویس یادآوری کرده است: «بيش از 500 روز است حسين در زندان شماست. و ما بيرون زندان «هر روز» منتظرش بودهايم. چون شما هر روز به ما وعدهای جديد دادهايد. اگر از خانواده ما حق آزادی فرزندمان را برای عيد دوم هم نداديد، قضاوتش با خدا و وعده ما به روز حساب.»
عذرا کیارشپور از صادق لاریجانی درخواست کرده است که «لااقل اين را بگوييد كه حسين و ما قرار است چند روز، چند ماه و يا احيانا چند سال ديگر در اين بلاتكليفی بمانيم؟»
مادر حسین درخشان در پایان نامهاش پرسیده است: «نظام اسلامی كه قرار است پناه شهروندان باشد، از عذاب كشيدن يك خانواده منتظر چه سودی عايدش میشود؟»
پنج ماه پیش نیز در آخرین روزهای مهر ماه سال 88، پدر حسین درخشان در نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه، خواستار روشنشدن وضعیت و اتهامات او شده بود.
نامه آقای درخشان بعد از یک سال، نخستین واکنش عمومی خانواده درخشان درباره وضعیت فرزندشان بود.
حسن درخشان در آن نامه که 29 مهر منتشر شد، خبر داد که در طول یک سالی که از بازداشت فرزندش میگذرد، تنها دو بار و هر بار به مدت چند دقیقه با او ملاقات داشته است.
آقای درخشان در این نامه نوشته بود: «اعلام میکنم که ما هیچ اطلاع مشخصی از وضعیت حقوقی او [حسین درخشان] نداریم. نه دادگاهی تشکیل شده و نه مشخص است که حسین در اختیار کدام نهاد یا سازمان امنیتی است».
پدر حسین درخشان در آن نامهاش نوشته بود: «شکایت ما از اعمال قانون نیست، از بلاتکلیفی و بی خبری و کم توجهی به قانون است. متهم حقوقی دارد، خانواده متهم حقوقی دارند. همانطور که حق حاکم جامعه محترم و نظم و قاعده ارزشمند است».
حسین درخشان باید هر چه سریعتر آزاد بشود. ایشان خطایی مرتکب نشده بجز بلند بلند فکر کردن. حتی اگر اینگونه بیان عقیده به کسی آسیب رسانده باشد! مجازات ۵۰۰ روز در زندان خیلی بیشتر از حد طبیعی است.