از رابطه و دغدغههای اجتماعی
رابطه به معنی مدرن را نمیفهمم. مطمئن نیستم اینجا لفظ «مدرن» دقیقا درست است یا نه، اما همین اتفاق را نمیتوانم هضم کنم. هنوز فکر میکنم آدم ها باید برای هم خل بشوند و دور هم بگردند.
نسل پیش، وسط انقلاب و جنگ و هل داده شدن به سمت مدرنیسم ِ زورکی، حرجی بهش نبود اگر رابطه های دوتایی اش به باد هوا رفت. قرار بود به روش امروزیاش عمل کنند، اگر میشد که عمل کنند، لابد قضیه همان می شد که گویا کسی جایی بالای منبر گفته بود «در غرب همه از هم جدا می شوند.»
کشمکش اجتماعی را هنوز داریم (و مگر قرار است به همین زودی ازش خلاص بشویم؟) اما بمباران و جنس کوپنی نداریم. آن عدهمان که خارج از ایران زندگی میکنند هم بلایای مهاجرت را دارند. این همه هست، قبول. اما این یعنی شد دلیل که رابطه حالا با هم بودن ِ محترمانه ای است که دونفرگی اش هم به ضرب تکیلا و پورن دیدن ِ دوتایی باشد؟
مساله این نیست که این بد است. نه. مال نسل قبل هم بد نبود. موضوع این است که چیزی نبود و من می خواهم چیزی باشد. خل که نیستیم دوتا دوتا بچپیم تنگ هم و بعد خط و خطوط و سیاست جور کنیم که چطور با هم دعوایمان نشود و صلحمان باشد. صلحمان باشد که چه بشود؟
موسیقی گوش کن برادر من/خواهر من!