مسیح علینژاد در یادداشتش درباره کاسپین ماهان که خود را نامزد ندا آقاسلطان معرفی میکند از قول خواهر ندا مینویسد که ندا و ماکان از هم جدا شده بودند.
ندا آقا سلطان چند بار باید شهید شود؟ آیا در ایران این فقط حاکمان هستند که هر از چند گاهی منطق خشونت به کار میگیرند و گلوله بر روی معترضان میکشند؟
آیا به جز کسانی که در قدرت هستند و تمامی ابزارهای امنیتی و نظامی را در اختیار دارند، کسان دیگری قادر به شهید کردن جوانان ایران نیستند؟ آیا به جز حاکمیت، مردم یک کشور بیمار نیز استعداد خشونت و کشتن و خون به دل کردن یک مادر را ندارند؟ آیا کشته شدن، تنها به معنای افتادن بر سنگ فرش خیابان است و فواره زدن خون از دهان و دلخون شدن یک مادر که دیگر دختر زیبایش را در کنار ندارد؟
اگر پاسخ مثبت است پس چرا به ندا آقا سلطان هر روز دارند گلوله شلیک میکنند؟
ندا آقا سلطان اینبار توسط کسی که خودش را نامزد او معرفی کرده است، کشته میشود. کاسپین ماکان دارد به پیشانی ندا گلوله شلیک میکند، تنها به این دلیل که در یک زمان کوتاه ندا به این مرد، تکیه کرده بود و سپس به هر دلیلی دیگر او را مرد زندگی خود نمیدانست و از او جدا شده بود.
مردی به نام علیرضا (کاسپین) ماکان این روزها کشور به کشور میگردد و به عنوان نامزد ندا و به نمایندگی از مردم ایران با رییس جمهور اسرائیل هم قرار دیدار تنظیم میکند. این مرد با نام مشخص خود آزاد است هر کاری را انجام دهد اما فاجعه اینجاست که به نام ندا او را در دنیا میشناسند. به نام دختری که خانواده او هیچ ادعایی در داخل ایران ندارند اما او مدعی نمایندگی ندا و ارسال پیام ایران به جهان شده است.
خیلی پیشتر از اینها می خواستم این را بگویم اما باورم این بود که ماکان خودش این را خوب میدانست که وقتی در روزهای پایانی عمر ندا، دیگر نسبتی با او نداشت، بی شک پس از آن نیز گلیم خود را به اندازه دراز خواهد کرد و حریم او که رفته است و قدرت دفاع از خود ندارد را محترم خواهد شمرد.
درست در روزهایی که فیلم ندا توسط دوست انگلیسی ام کارگردانی می شد و من می باید ایمیلی را که از خواهر ندا رسیده بود برایش می خواندم، وسوسه شده بودم که متن آن ایمیل را منتشر کنم، نگران بودم که مبادا دل ماکان برنجد اما این روزها که ماکان دارد علاوه بر رنجاندن دل خانواده ندا، دل یک ملت را هم میلرزاند به گمانم اخلاقیتر آن است که ایمیل خواهر ندا را یاد آوری کنم:«…ماکان دیگر با ندا نبود، یک دوره خیلی کوتاه با ندا بود … عکسهایی هم که ندا با موهای چتری دارد را ماکان از او انداخته بود….ماکان و ندا از هم جدا شده بودند ولی وقتی ندا را کشتند، ما دیدیم که ماکان عکس های همان دوره کوتاه را به رسانه ها داد…». ماکان نه نامزد ندا بود و نه نماینده ملت ایران است در اسراییل .
همه ما در زندگی مان مردان و زنانی را میشناسیم که رهگذران نیمه در زندگی خویش بسیار داشتهاند. ماکان رهگذری نیمه بود در زندگی ندا که باز هم تاکید میکنم بنا به هر دلیلی ندا دیگر او را نمیخواست . و حالا این پرسش مدام ذهن مرا مشغول کرده است که چرا باید یک انسان به خود اجازه دهد کسی را که روزی بر شانه او تکیه کرده بود و فردا دیگر آن شانهها را تکیه گاه خود نمی دانست، تا این اندازه مورد بی احترامی قرار دهد که از نام و نگاه زیبای ندا برای خود قبای شهرت بدوزد.
عکس های ندا امانتی بود در خلوت ماکان، آیا خیانت در امانت، کافی نیست تا انگیزه اصلی این روزهای کسی که قرار دیدار با رییس جمهور اسرائیل می گذارد و از طرفی دیگر جنبش سبز ایران را به رسمیت نمی شناسد روشن شود؟
هرگز قصد بی احترامی به ماکان را ندارم اما به عنوان یک زن اگر مردی را در موقع حیاتم نخواستهام هرگز پس از مرگم هم رضا نخواهم بود که آن مرد از جنازه بی جان من بالا رود. به همان اندازه روحم از خیانت درد میگیرد که تنم از گلولههای ماموران مسلح در کف خیابان دردمند شده بود.
من نماینده خانواده ندا نیستم اما این را خوب می دانم که دل مادر ندا این روزها از شلیک مکرر برخی از آدمهای معمولی به پیشانی کم اقبال دخترش، رنجیده خاطر است. مادر ندا از کسانی که ندا را کشتهاند تا کسانی که همچنان به کشتن روح او کمر بسته اند به یک اندازه دلگیر است.
ماکان اگر همت مضاعفی برای دیدار با رئیس جمهور اسراییل داشت باید روی پای خودش می ایستاد و به دور دنیا سفر می کرد، ایستادن روی تن بی جان دخترک معصومی که با ماکان پیش از مرگ خداحافظی کرده بود، اوج حقارت است. دخترک نازنینی که به ماکان اعتماد کرد و دست بر شانه او انداخت هرگز نمیپنداشت که فردا عکسهای خلوت و خلسه همان فصل کوتاهش با یک مرد، در رسانههای جهان تقسیم شود تا راهی برای طرح انگیزههای خود بیابد. ندا هیچ ادعایی نداشت که حالا مرد نیمه زندگی او، ادعای نمایندگی مردم ایران را میکند.
ندا آقا سلطان نمونه شفاف این درد بزرگ است که ایران، از همان روزهایی که حاکمانش دیگر نگران فروپاشی اخلاق در جامعه نبودند، آدمهای معمولی بسیاری را در سطوح مختلف جامعه پرورش داد که این آدمها به اندازه همان ماموران مسلح نیروهای امنیتی و یا همان راننده نیروی انتظامی، استعداد کشتن و له کردن و دلخون کردن هم میهنان خود را دارند.
ندا آقا سلطان، به عنوان یک دختر معمولی مثل هزاران دختر بی ادعای دیگر ایران در نخستین راهپیمایی اعتراضی ملت علیه یک حاکمیت رسوا شرکت کرد و به شهادت ناظران توسط نیروهای مسلح در همان خیابان به شهادت رسید. اما این پایان ماجرا نبود و گلوله ها همچنان سینه خواهرمان را نشانه رفته است.
همه آن مردم معمولی کشور که به جای تقاضا از دولت رسمی جمهوری اسلامی برای بررسی قضایی و پیدا کردن قاتل ندا، بازی حاکمیت را باور کردهاند، به سوی ندا گلولههایی جداگانه شلیک کردهاند. همه آن بازیگران جوانی که تئاتر کشته شدن هم میهن خود را به کارگردانی حاکمیت در گوشهای از خیابان اجرا کرده اند نیز، گلولههایی دیگر به سمت ندا شلیک کردهاند. همه آن زنانی که در راهپیمایی روز عاشورا، عروسک پارچهای از ندا را با شعار «شهید شیطان» به دوش می کشیدند نیز نیز به ندا شلیک میکردند. همه کسانی که سنگ قبر ندا را شکستهاند و همه کسانی که…
در آرزوی روزی که اخلاق به جامعه برگردد و مردم معمولی یک کشور، اصلاح را از خودشان شروع کنند نه آنکه گلوله های خشونت و بی اخلاقی کماکان بر سر و روی یکدیگر شلیک کنند و از جنازه های هم پله هایی برای رسیدن به شهوت شهرت بسازند و تن شان بوی تند خون و خیانت بدهد.
اصلاح آدرس
NEDA.E33.DE
اصلاح آدرس
مادر ندا خانم آغا سلطان خون دخترت به نامردی و دروغ پایمال نخواهد شد . ما از خون او میگذریم و از نام او هرگز
NEDA.E33.ED
The author should have done soem research before using her pen. I don’t agree with what Makan has done, but don’t you think enough is enough? Also, Neda’s mother has actually confirmed that Makan was Neda’s fiancee. So, who is the author representing here. As Neda’s mother said, she needs no representative.
از این آدمهای بی محتوا و فرصت طلب کم نبوده و نیست. این انسانها همچون این فرصت طلب سودجو همیشه به دنبال منافع خود هستند و از پایمال کردن حقوق انسانهای بیگناه برای کسب وجهه و مال و منال هیچوقت تعدی نمیکنند. این همان آخوند صفت بودن ایشان را میرساند. بعضی از انسانها ظرفیت بسیار زیادی برای حقیر شدن دارند. مردم ایران مردمی با فرهنگ و نجیب هستند و امسال این آقا جایی در قلب این ملت ندارند.
خواهشااينقدرسخت نگيريد. هركس آزاده به هرجاي دنيا كه بخوادسفر كنه.اصلا مگه قرارنبود اين جنبش بدنبال شخصيت سازي وقهرمان پروري نره.
اين مسائل بيشترازاينكه به شماسود برسانه به نفع طرف مقابله.
دركل مطلبت جالب بود. باتشكر
کاملا با آین نظر موافقم که کاسپین جاسوس جمهوری اسلامیست. مدتهاست دلم میخواست به عنوان یک زن نظر خودمو راجب کاسپین maakaan حتا از روز اولی که راجب ندا صحبت کرد بگم ولی نخواستم جوّ رو متشنج کنم. من به آین مرد از روز اول شک داشتم. با خودم گفتم آین آدم به چه حقی مسائل خسوسی یک کسی که آین گونه سمبل مبارزات مردم ایران نامیده شده رو در اختیار مطبوعات دنیا میذاره؟ آیا از مادر ندا از خانواده ندا اجازه گرفته؟ فرارش از ایران و گفتن آین که در زندان بوده. حتا شخصیت خودش،،،، من یک زن ایرانی هستم و فرهنگ خودمونو میشناسم. حتا میتونم بگم که آین آدم از اون دسته مردهایی بوده که در آن واحد چند نامزد در گوش او کنار داشته... بگذریم فقط خانواده ندای عزیز میتونن اونو تائید یا تکذیب کنند. کاسپین هر کی که هست ما ملت با ندا و خانواده ندا هستیم و احترام کامل به زندگی او و هر جانباخته دیگه برای وطن داریم. بگذارید همینجا برای خانواده ندای عزیز روشن کنیم که هیچ چیز رنگ خونه سرخ ندا که سنگ فرش وطن رو خیس کرد رو کم رنگ نیمیکنه، حالا جمهوریی اسلامی هر چی میخواد آدم بفرسته هر جای دنیا. ما همه با هم هستیم....
in harfa faghat khorak baraye gomhooriye eslami misaze ke bege tamam ghaziye Neda sakhtegi boode. Enghadr in matlab ra kesh nadin….... *c
بجای این هم توهین ،به سایتها دیگر ، اگر ممکن هست به این پرسش ها پاسخ دهید .
۱.با توجه به اینکه سفر به اسرایل ، با پاسپورت ایران بدون هماهنگی مقامات در جه یک اسرایل امکان پذیر نیست ،مسولین اسرایلی چه هدفی را دنبال میکردند .؟؟؟:
۲.چرا برخی از دوستان با این استدلال که شعار .نه غزه نه لبنان ،جانم فدای ایران ،نتیجه میگرند ،جانم فدای اسرایل .
۳.ندا ایران ،مظهر مقاومت ،و نماد مبارزات ۱۰۰ سال شیر زنان این سر زمین ،به باور نگارنده ،هیچ مرد و یا نامردی نباید از نام ندا سو استفاده نماید .
۴.قریب بیش از ۱۰۰.۰۰۰ نفر ایرانی در اسریل زندگی میکنند ،آیا توان این را نداشتند که به اذهان عمومی ا یسرایل پاسخ دهند ؟؟؟
I agree 100%