اعضای کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، آیپک، سومین روز کنفرانس سالانه خود را که برموضوع «تهدید و تحریم ایران» متمرکز بود به پایان رساندند.
اعضای کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، آیپک، سومین روز کنفرانس سالانه خود را که برموضوع «تهدید و تحریم ایران» متمرکز بود به پایان رساندند.
پایگاه اینترنتی «ریس فور ایران» واکنش برخی سناتورهای آمریکا و دیدگاه اسرائیل درمورد برنامه هستهای ایران را گزارش کرده است.
بر اساس این گزارش، چارلز شومر، سناتور دموکرات از نیویورک در کنفرانس «آیپک» گفت: «تلاش دیپلماتیک برای حل موضوع هستهای ایران شکست خورده است. آمریکا باید ابتدا خود با تحریمهای یکجانبه به ایران ضربه بزند. مهم نیست که دیگر کشورهای جهان چه اقدامی میکنند. ما نمیتوانیم منتظر چین و روسیه باشیم.»
لیندزی گراهام، سناتور جمهوریخواه از کارولینای جنوبی از برنامه هستهای ایران به عنوان «تهدید» نام برد و گفت: «تمام گزینهها را باید درنظر گرفت و شما دقیقا میدانید درمورد چه چیزی حرف میزنم.»
سناتور گراهام تاکید کرد: «اگر حمله نظامی علیه ایران شروع شود این حمله نباید به زیرساختار هستهای جمهوری اسلامی محدود شود. حمله نظامی علیه ایران باید دقیق باشد. دولت ایران نباید توانمندی بهراه انداختن جنگ متعارف علیه همسایگان خود و نیروهای آمریکایی را داشته باشد. دولت ایران نباید هواپیما یا کشتی داشته باشد.»
آمریکا، فرانسه، بریتانیا و آلمان از اعضای گروه مذاکرهکننده هستهای 1+5، برنامه هستهای ایران را تهدیدآمیز دانسته و خواستار تحریم ایران شدهاند. چین و روسیه مخالف تحریم ایران هستند.
ایران اتهام ساخت سلاح هستهای را ردکرده و هدف از اجرای این برنامه را صلحآمیز و تامین انرژی اعلام کرده است.
نکته اینجا است که چرا «آیپک» و طرفدارانش تلاش میکنند دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا را به جنگ علیه ایران ترغیب کنند و خطری که از ناحیه ایران برای اسرائیل و متحدانش وجود دارد، چیست؟
نکته نخست
از دیدگاه اسرائیل سه نکته در این مورد وجود دارد. نخست، نخبگان سیاسی اسرائیل میخواهند توانمندیهای هستهای ایران را نابود کنند تا یک توازن قدرت در منطقه برقرار شود که به نفع اسرائیل باشد.
براساس نکته نخست، فرضیههای منطقه حاکی از آن است که جمهوری اسلامی به توانمندی هستهای دست یافته که میتواند انحصار دیرینه اسرائیل بر قدرت هستهای را در خاورمیانه از بین ببرد.
نکته دوم
نکته دوم هم این است که ظهور ایران هستهای میتواند به معنای مهار انتخابهای استراتژیک و تاکتیکی اسرائیل در منطقه باشد یا دست کم اسرائیل را در این زمینهها به حاشیه براند.
براساس نکته دوم سیاستمداران اسرائیلی بر این باور بودهاند که امنیت اسرائیل مستلزم آن است که دولت آن بتواند هر زمان که اراده کرد و بنا به هر هدفی که انتخاب میکند، از قدرت نظامی خود بهصورت یکجانبه در خاورمیانه استفاده کند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هم در کنفرانس «آیپک» با اشاره به این دیدگاه، تاکید کرد: «فرانکلین روزولت و وینستون چرچیل توانستند دنیا را نجات دهند اما برای نجان شش میلیون یهودی دیر اقدام کردند.»
نتانیاهو با اشاره به برنامه هستهای ایران گفت:«سرنوشت کشور یهود به حسن نیت این مردان بزرگ تاریخ بستگی ندارد. اسرائیل از جامعه بینالملل انتظار دارد که سریع و مصمم این خطر را خنثی کند. اما ما همیشه حق دفاع را برای خود محفوظ داشتهایم.»
در این حالت آشکار است که نتانیاهو سیاست دیرینه اسرائیل را بازگو میکند که حق دارد نه یک جنگ انحصاری بلکه یک جنگ بازدارنده به راه اندازد.
براساس این دیدگاه، هر عاملی که بخواهد مانع از اقتدار نظامی مهارنشده اسرائیل شود، مشکلساز خواهد بود. در نتیجه تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای درست نیست زیرا در برخی مواقع سیاستگذاران اسرائیلی برای اقدام نظامی یکجانبه علیه ایران مصممتر میشوند.
همانطور که درمورد حزبالله مشاهده شد، اسرائیل نگران نیست که حزبالله مسلح به راکت و سلاحهای متعارف ممکن است روزی به شمال اسرائیل حمله کند بلکه از این بابت نگران است که توانمندیهای حزبالله مشکل عمده هستند زیرا این گروه میتواند تا حدودی مانع از اجرای تصمیم سیاستگذاران اسرائیلی برای شروع جنگ نظامی در منطقه باشد.
نکته سوم
نکته سوم به موضوع فلسطین مربوط میشود: از دیدگاه اسرائیل بهتر است که آمریکا روی ایران به عنوان یک تهدید نگاه کند تا نگاه واشنگتن از کار جدی روی روند صلح منحرف شود.
این نکته برای نتانیاهو جذابیت دارد زیرا او علاقهای ندارد که گامهای منسجمی برای رسیدن به راهحل ایجاد دو کشور مستقل بردارد؛ نتانیاهو یا هر نخستوزیر اسرائیلی با این دیدگاه، همیشه بحث میکند که باید ایران را به جای فلسطین در اولویت قرار داد.
براین اساس، دولت اسرائیل در اعلام «تهدید» ایران مبالغه میکند زیرا قصد ندارد نقش میانجیگرایانه آمریکا را درموضوع فلسطین آسان کند بلکه میخواهد فشار برای حل و فصل موضوع فلسطین را از روی دوش خود بردارد.
علاوه براین در این دیدگاه نقطه ضعف عمده کنونی آمریکا در قبال ایران و خاورمیانه نادیده گرفته میشود؛ آمریکا نمیتواند بدون درنظر گرفتن روابط سازندهتر با تهران، در روند حل نشده مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل میانجیگری کند.
Isreal wants to have open hand in threatening and even attacking its neighbors. With Iran becoming a nuclear power, this option is lost to Israelis and they are no longer able to dictate their policies in the region. The danger of nuclear Iran is nonsense The outcome of nuclear Itan is to eliminate the monopolism on nuclear power and change the landscape and power strategy in Mideast forever
بنده دایی جان ناپلونم و افتخار میکنم حد اقل دلمو خوش حمله اسراییل و آمریکا نکردم
مدل حرف های دائی جان ناپلئون.
دلتونو با این اخبار خوش نکنید حکومت آخوندا دست نشانده همین آمریکا و انگلیس است همه اینها سیا بازی است برای گول زدن من و تو بهتر است نیرو و قوا مونو برای مبارزه با این اهریمن متمرکز کنیم با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه