«یک ایرانی در بهشت» تا واپسین روزهای سال 88 در شهرهای مختلف روی صحنه بود. روایت یک ایرانی به نام جمشید که در اثر تصادفی به کما می رود و به طور موقت وارد بهشت می شود.
جمله معروفی از هوشنگ توزیع هست که در تشویق مخاطبان ایرانی خارج از کشور برای تئاتر دیدن گفته بود: «من آدم خوشبختی هستم چون با تئاتر زندگی می کنم. شما هم می توانید به جای رفتن پیش روانپزشک بیایید تئاتر.»
هوشنگ توزیع از جمله هنرمندان سینما و تئاتر خارج از ایران است که حدود سیسال زندگی در آمریکا، تئاترهای موفقی به ویژه برای مخاطبان ایرانی روی صحنه برده است. عدهای او را به خاطر بازیهای به یاد ماندنی اش در چند فیلم سینمایی از جمله «فرستاده» به کارگردانی پرویز صیاد، «مهمانان هتل آستوریا» به کارگردانی رضا علامه زاده، « آمریکای زیبا» اثر بابک شکریان میشناختند اما پس از به صحنه بردن چند نمایش کمدی موفق، هویت تئاتری او پررنگتر از کار سینمایی اش شد. و خودش هم بارها گفته بود که «شاد کردن ایرانیان را با طنزهای متفکرانه به ایفای نقشهای هالیوودی که ایرانیان و یا اهالی خاورمیانه را منفی نشان میدهند»، ترجیح میدهد.
آخرین کار او «یک ایرانی در بهشت» تا واپسین روزهای سال 88 در شهرهای مختلف روی صحنه بود. روایت یک ایرانی به نام جمشید که در اثر تصادفی به کما می رود و به طور موقت وارد بهشت می شود. یک کارمند بهشت که در زندگی پیشینش ایرانی بوده است مسئول رسیدگی به امورات او میشود. او در اقامت کوتاه مدتش در بهشت، نگاهش را به زندگی زمینی و به ویژه به همسرش و مشکلات زناشوییشان تغییر میدهد.
تئاتر توزیع
دستمایه کارهای تئاتری هوشنگ توزیع، زندگی روزمره و مسائل ساده است که به تناسب تجربه شخصی او به قول جمشید چالنگی در «جغرافیای غربت» می گذرد. او اغلب دغدغه ایرانیان خارج از کشور و تناقضهای عادات کهن با سبک زندگی جدید که محیط به آنها تحمیل کرده را در بستری کمدی روایت میکند. طنز او روان است و امور به ظاهر ساده را با زبانی سادهتر اما عمیق به نقد می کشد.
به خاطر این ویژگی عدهای از منتقدین نوع کار او را در ادامه تئاتر سنتی ایران و کسانی چون ارحام صدر می دانند. و از آنجا که او در کارهایش از نویسندگی متن تا کارگردانی و اغلب بازی را به عهده می گیرد، نوعی تئاتر مولف را ارائه می دهد. او در موفق ترین نمایش هایش مانند «بوى خوش عشق»، «از ماهواره با عشق»، «فرار بزرگ» و «یک ایرانی در بهشت» با استفاده از طنز مشکلات و معضلات فرهنگی جامعه ایرانی به ویژه ایرانیان خارج از کشور را، دلبرانه به نقد میکند.
ویژگی اساسی هوشنگ توزیع بیش از همه اینها پایداری او در راهیست که ابتدا در آن قدم گذاشته بود. او از معدود هنرمندان خارج از کشور است که توانسته از پس مشکلات فراوان فعالیتهای هنری بربیاید و هنرش را به زبان فارسی و با کیفیتی که مدنظرش است زنده نگه دارد و مخاطبان خودش را پیدا کند و آنها را برای هر اجرا به سالن بکشاند. نمونه بارز آن، «بوی خوش عشق» است که بیش از شش سال روی صحنه بود.
پیشینه توزیع
هوشنگ توزیع فعالیت هنری اش را در ابتدای دهه 50 در تهران با کارگاه نمایش آغار کرد. در این مدت دو نمایشنامه را روی صحنه برد. «صندلی را کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و به شب دراز و سرد بیابان نگاه کنیم» را به همراه عباس نعلبندیان کارگردانی کرد و دیگری «صبح را کنج این خانه مجوی» بود که از حضور پیشکسوتانی مانند رضا ژیان و اکبر رحمتی در آن بهره برد.
او شش سال بعد از کارگاه نمایش بیرون آمد تا به طور مستقل کار کند. در این زمان با ملک جهان خزاعی در سریال تلویزیونی «افسانه های کهن ایرانی» همکاری کرد اما پخش سریال با انقلاب 1357 ایران مصادف شد و غیر چند قسمت، باقی سریال پخش نشد.
آقای توزیع همان زمان به نیویورک آمد تا بتواند در رشته سینما درس بخواند اما به خاطر مشکلاتی از این کار بازماند. در مدت اقامتش در نیویورک، در چند نمایش، نقشهای کوتاهی بازی کرد و مدتی را هم در اکتور استودیو دوره دید. تا اینکه با بازی در فیلم سینمایی «فرستاده» به کارگردانی پرویز صیاد خوش درخشید و در جریان اکران این فیلم به لسآنجلس رفت و در آنجا ماندگار شد.
گروه 89
او در لسآنجلس به یاد کارگاه نمایش تهران که در سال 1989 تعطیل شد، گروه نمایش 89 را به راه انداخت تا فعالیت تئاتریاش را از سرگیرد. داریوش ایران نژاد و آذر فخر از نخستین هنرمندانی بودند که به گروه نمایش 89 پیوستند و نخستین تئاتری که این گروه روی صحنه برد، یک کمدی درام به نام «همه پسران ایران خانم» بود که چندان موفق نشد و تنها چند اجرای محدود داشت. دومین کار گروه که اوضاع بهتری نسبت به نمایش اول داشت، با نام «کافه اکبر آقا نوستالژی به فروش می رسد» و با بازی شهره آغداشلو، رضا ژیان، حسن خیاط باشی و بهروز جلیلی روی صحنه رفت.
پس از این کار هوشنگ توزیع به طور رسمی از شهره آغداشلو خواست که به گروه بپیوندد و کمی بعدتر هم با هم ازدواج کردند. نخستین محصول تئاتری بعد از ازدواج آن ها کمدی تلخی به نام «گمشده در باد» بود که به خاطر نداشتن حمایت کننده، مدت زیادی روی صحنه نماند.
روز های شیرین با حضور شهره آغداشلو
جدا از رابطه زناشویی هوشنگ توزیع و شهره آغداشلو، زوج هنری هستند که در همکاریهای حرفهایشان از جمله یک ایرانی در بهشت، مجموعه دلنشینی در بازی، گفتگوها و به طور کلیتر قصه می سازند. اگرچه این تئاتر در ابتدا قرار بود تنها مونولوگ های خود توزیع باشد اما آنطور که شهره آغداشلو می گوید با درخواست او برای بازی در این کار، دیالوگهایی هم برای یک نقش زن نوشته میشود و آنچه که به عنوان نتیجه به نمایش درآمده، ترکیب کاملیست که تصور غیاب هر یک از این دو را سخت میکند.
هوشنگ توزیع و شهره آغداشلو یکدیگر را از ایران می شناختند و در نمایش «شبیخون» به کارگردانی سیروس ابراهیم زاده با هم کار کرده بودند. اما پس از پیوستن شهره آغداشلو به گروه 89 و ازدواج آنها این همکاری شکل دیگری به خود گرفت. پس از نمایش گمشده در باد، هوشنگ توزیع نمایشنامه «بوی خوش عشق» را با بازی شهره آغداشلو و داریوش ایران نژاد روی صحنه برد و با توجه به تجربه قبلی به قول خودش پیش بینی کرده بود که این کار «بیش از 10 شب دوام نیاورد.» اما 500 شب اجرای آن طول کشید و از این جا بود که گروه 89 مخاطبانش را پیدا کرد.
کار بعدی توزیع «سهم ما از خانه پدری» بود که باز هم با بازی همسرش و مائده طهماسبی اجرا شد. کار بعدی «در جستجوی امیرارسلان» بود که به شدت شکست خورد و هزینه بسیاری برای توزیع به بار آورد. چندی بعد او نمایش «خوشبختی + تا» را کارگردانی کرد و بعد هم «ماهواره با عشق» بود. این کار که بهروز وثوقی هم در ان نقشی داشت، نقدی بر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای را در آمریکا، در قالب یک طنز تلخ بود که واکنشهای مثبت و منفی بسیاری را برانگیخت.
آخرین کار هوشنگ توزیع با نام یک ایرانی در بهشت به تازگی در شهرهای بسیاری اجرا شده است.