حسین شریعتمداری، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه کیهان در سرمقاله‌‌ی که روز چهاردهم فروردین در این روزنامه منتشر کرده به مرور سال 88 پرداخته و آنچه را دستاوردهای سال 89 برای جمهوری اسلامی می‌داند فهرست کرده است.

فرض كنید چرخ زمان برای مدتی چرخش معكوس كرده است و شما در حالی كه تمامی اخبار و اطلاعات چندماه گذشته را در حافظه خویش دارید به خردادماه سال 1388 بازگشته اید. انتخابات ریاست جمهوری دهم با حضور بی نظیر 85 درصدی و آرای 40 میلیونی مردم انجام گرفته و شما در ابتدای یك فصل هشت ماهه كه قرار است از 22 خرداد آغاز شده و تا 22 بهمن 88 ادامه داشته باشد، ایستاده‌اید. حالا فرض كنید كه قرار است این مقطع زمانی یك بار دیگر تكرار شود و این بار، چگونگی عبور از فصل یاد شده را به میل و اراده شما واگذار كرده و برای این منظور دو گزینه پیش رویتان نهاده اند. گزینه اول؛ ادامه ماجرا به همان صورت و با همان رخدادهایی كه قبلاً اتفاق افتاده بود و گزینه دوم؛ عبور از این مقطع زمانی به طور عادی و طبیعی و بی آن كه فتنه‌ای در راه باشد. خب، شما كه فصل هشت ماهه 22خرداد تا 22بهمن ماه سال 1388 را قبلاً پشت سر گذاشته و از وقایع آن باخبرید، كدام گزینه را انتخاب می كنید؟

به یقین تمامی كسانی كه دل در گرو اسلام و انقلاب، اقتدار میهن اسلامی و بهروزی مردم این مرز و بوم دارند، گزینه اول را برمی‌گزینند و از فتنه بعد از انتخابات با همه تلخی‌ها و سختی‌هایی كه داشت، استقبال می كنند.
چرا...؟! برای این كه امروزه از پایان شیرین آن ماجرای تلخ باخبرند و فتنه 88 را با توجه به دستاوردهای كم نظیر آن، یكی از بزرگترین موهبت‌های الهی می‌دانند.
در كلام خدا توصیه شده است كه نعمت های الهی را بازگو كنید- و اما بنعمت ربك فحدث- از این روی، اولین یادداشت در نخستین شماره از سال نو را به واگویه شماری از این دستاوردها كه فقط اندكی از بسیارها و مشتی از خروارهاست، اختصاص می‌دهیم، تا شكرانه‌ای «كم حساب» از آن نعمت بزرگ و بی حد و حساب باشد.

یک-دشمنان بیرونی انقلاب، مخصوصاً مثلث آمریكا، اسرائیل و انگلیس كه مدیریت مستقیم فتنه 88 را برعهده داشتند، تمامی گروه‌ها، جمعیت‌ها و شخصیت‌های -بی شخصیت - تحت فرمان خود را به صحنه آوردند. در این میان، تكلیف گروه‌ها و جریاناتی نظیر بهایی‌ها، منافقین، سلطنت طلب‌ها، ماركسیست‌ها، انجمنی‌ها، گروهك عبدالمالك ریگی، نهضت آزادی، جبهه ملی و مفسدان تابلودار اقتصادی روشن بود. آنها هویت شناخته شده‌ای داشتند و همراهی آنان با مثلث یاد شده نه تازگی داشت و نه دور از انتظار بود. اما، مدیریت بیرونی فتنه در اقدامی ناشیانه - كه «احمقانه» واژه مناسب‌تری برای آن است- تقریباً تمامی سرمایه ناشناخته و یا كمتر شناخته شده خود را در داخل كشور نیز به كار گرفت.

افراد و گروه‌های طیف اخیر به گواهی اسناد موجود از دو دهه قبل در پروژه موسوم به «طرح كنت تیمرمن» - مسئول وقت میز ایران در سازمان سیا- شكار و به تدریج در جبهه‌ای موسوم به اصلاحات سازماندهی شده بودند. این طیف اگرچه طی 20 سال گذشته و مخصوصاً در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ساز مخالفت با ارزش‌های اسلامی و انقلابی را كوك كرده بود ولی كماكان به طرفداری از انقلاب و نظام تظاهر می‌كرد.

مثلث آمریكا، اسرائیل و انگلیس این طیف وابسته و كمتر شناخته شده یعنی «خط نفاق جدید» را هم در نقش ستون پنجم به میدان كشیده و هزینه كرد. نتیجه آن كه وقتی فتنه 88 با مدیریت پیامبرگونه رهبرمعظم انقلاب و هوشیاری و ایستادگی جانانه مردم روبرو شد، چهره واقعی خط نفاق جدید نیز مرحله به مرحله از پرده بیرون افتاد و شبكه نفاق جدید كه با صرف هزینه‌های كلان مالی، سیاسی و اطلاعاتی سازمان های سیا، موساد و MI6 در داخل كشور شكل گرفته بود، فرو پاشید و افراد و گروه‌های این شبكه به مهره های سوخته تبدیل شدند.

افشای چهره خط نفاق جدید و جراحی این غده سرطانی را می توان و باید یكی از بزرگترین دستاوردهای فتنه 88 دانست كه بسیار آسان‌تر از آنچه انتظار می‌رفت به دست آمد.
گفتنی است «ریچارد هاووس» مسئول شورای روابط خارجی آمریكا از ائتلاف گروه‌های ضدانقلاب و اصلاح طلبان كه تحت مدیریت سازمان‌های اطلاعاتی غرب صورت گرفته بود، با عنوان «ائتلاف سفید» یاد می كرد و جرج سوروس، «صهیونیست نشان‌دار آمریكایی» و حمایت كننده مالی، تبلیغاتی- اسپانسر- كودتاهای مخملی كه از دو سال قبل با محمد خاتمی و چند تن دیگر از سران جبهه اصلاحات رایزنی های حضوری و فشرده ای داشت، معتقد بود تضعیف اقتدار جمهوری اسلامی ایران، كمترین موفقیت این ائتلاف است. اما بعد از شكست فتنه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، زبان به ملامت همكاران آمریكایی و انگلیسی خود گشود و با حسرت اعلام كرد «اصلاح طلبان در ایران بزرگترین سرمایه اسرائیل بودند» و...

2-بازخوانی وقایع صدر اسلام و عبرت گیری و بصیرت افزایی آن در شناخت خواص آلوده و یا گمراه، یكی دیگر از دستاوردهای فتنه 88 بود. به عنوان نمونه -و فقط یك نمونه- شنیده و خوانده و در تاریخ مستند صدراسلام دیده بودیم كه فاطمه زهرا(س) در فاصله بعد از رحلت رسول خدا(ص) تا شهادت خویش- 75 یا 95 روز- شبانه به خانه شماری از خواص رفته و با آنان از «باید»های فراموش شده و «نباید»های از یاد رفته سخن می‌گفت و اینكه، چه زود سفارش‌های رسول خدا(ص) را از یاد برده اید و اگر به یاد دارید و بر عهد پیشین استوارید، چرا در برابر انحرافی كه می‌بینید لب به اعتراض نمی‌گشائید؟! و... اما، برخی از آنان دل به چرب و شیرین دنیا سپرده و در پی آرزوهای دور و دراز و نفس های هوس باز خویش، عهدی را كه با رسول خدا(ص) بسته بودند، شكسته و پاسخشان سكوت بود، یا سخنان دو پهلو...

در فتنه 88 بار دیگر همان ماجرای تلخ در مقیاسی دیگر تكرار شد. این بار اما، مردم با مشاهده انحراف، سكوت و یا دوپهلوگویی برخی از خواص، ماجرای آن روزها را به خاطر آوردند و به فراست دریافتند كه این، همان است. دیگر مانند آن روزها با خواص نلغزیدند، چشم به «ولی» دوختند و از فتنه جهیدند و رهیدند و برخلاف آن روزها از خواص آلوده عبور كردند. خواص لغزیدند و رفوزه شدند و سقوط كردند. اگر ماجرای آن روزهای صدر اسلام در اذهان ملت بازخوانی نشده بود، چه كسی باور می كرد شماری از كسانی كه حضور در كنار حضرت امام(ره) را نیز تجربه كرده اند به این زودی عهد پیشین وانهند و در مقابل امام راحل و خلف حاضر او قرار بگیرند؟! پالایش برخی خواص آلوده دستاورد بزرگ دیگری بود كه فتنه 88 در پی داشت. به بركت، عبرت گرفتن از تاریخ مشابه صدر اسلام.

3- نسل های سوم و چهارم انقلاب، اگرچه از چگونگی وقوع انقلاب اسلامی و نقش دشمنان و دوستان و بندبازان و منافقان در آن واقعه عظیم و رخدادهای چند ساله پس از انقلاب كم و بیش باخبر بودند ولی باید اذعان كرد كه به علت كم كاری غیرقابل توجیه مراكز فرهنگی كشور، از چند و چون ماجرا و مخصوصاً نقش جریانات و افراد چند چهره و ترفندهای آنان اطلاع چندانی نداشتند. فتنه 88، تابلوی گویا و روشنی از تاریخچه سال‌های اولیه بعد از پیروزی انقلاب را پیش روی نسل‌های سوم و چهارم انقلاب قرار داد به گونه‌ای كه انگار در آن سال‌ها حضور مستقیم داشته و رخدادها و فراز و نشیب‌ها را به چشم خود دیده‌اند.

منافقانی كه از وطن دوستی دم می‌زدند و وطن فروشی می‌كردند. جریاناتی كه سنگ مردم را به سینه می‌زدند و با دشمنان خونریز و غارتگر مردم دست در یك كاسه داشتند. اراذل و اوباش آدم كشی كه فریاد آزادیخواهی سر می‌دادند، احزاب و گروه‌هایی كه از اصلاحات دم می‌زدند و سر در توبره شناخته شده‌ترین جرثومه های فساد و تباهی، یعنی موساد و سیا و MI6 داشتند بی تمدن‌های قانون گریزی كه از «جامعه مدنی» سخن می‌گفتند.
نسل‌های سوم و چهارم انقلاب در جریان فتنه 88، چهره واقعی و بی نقاب آمریكا و انگلیس و سایر مدعیان حقوق بشر و دموكراسی را به وضوح دیدند و بازیگری ستون پنجم دشمن را بی پرده مشاهده كردند. اسرائیل در غزه و لبنان خون زنان و مردان و كودكان را به زمین می ریخت و نامزد فتنه گران، حامیان اسرائیل را «مردم خداجوی»! می نامید و...

در فصل 8ماهه 22خرداد تا 22بهمن 88، كار روشنگری درباره هویت نفرت انگیز مثلث آمریكا، اسرائیل و انگلیس برای نسل‌های سوم و چهارم انقلاب كه مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت آن را برعهده داشتند و طی سال‌های گذشته بر زمین مانده بود، به بهترین و گویاترین شكل ممكن صورت پذیرفت. این نیاز مبرم و ضروری را مثلث یاد شده بی آن كه بداند و بخواهد از طریق سرویس‌های اطلاعاتی خود و به دست ستون پنجمی كه در داخل كشور به كار گرفته بود، انجام داد. مگر نه این كه به گفته امام سجاد(ع) «حماقت دشمن شایسته شكرگزاری است» و در حدیث دیگری آمده است كه خدا به دست انسان‌های فاسق نیز دین خود را تأیید می‌كند؟

4- طلوع دوباره امام خمینی(ره) یكی دیگر از بركات بزرگ و دستاوردهای فتنه 88 بود. در جریان این فتنه و از آنجا كه سران فتنه از پوشش «خط امام» برای پنهان كردن ماموریت بیرونی خود استفاده می‌كردند. انگیزه مراجعه به متن رهنمودها، سخنان و بینش و منش امام راحل(ره) با اشتیاق فراوان در میان مردم برانگیخته شد. مردم از یكسو، همراهی آشكار فتنه گران با دشمنان تابلو دار اسلام و انقلاب را می‌دیدند و از سوی دیگر شاهد ادعای سران فتنه و عوامل اصلی آن بودند كه خود را پیرو خط امام(ره) معرفی می‌كردند.

از این روی، فرهیختگان و دلدادگان واقعی امام(ره) كه از برخورد منافقانه و نفرت انگیز سران فتنه باخبر بودند، برای نشان دادن نفاق و دورویی ستون پنجم دشمن و كسانی كه فریب پشت هم اندازی ها و ترفندهای فتنه انگیزان را خورده بودند، برای آگاهی از واقعیت ماجرا، تنها راه چاره را مراجعه به آثار مكتوب و مضبوط حضرت امام(ره) می دیدند. این مراجعه كه باید از نقش برجسته صداوسیما در آن تقدیر كرد، از یكسو طلوع دوباره امام راحل(ره) را در پی داشت و از سوی دیگر، زمینه رسوایی سران فتنه و عوامل میدانی آنها را خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت، فراهم آورد طلوع دوباره حضرت امام(ره) و عطر دل انگیز رهنمودهای روشنگر و گره گشای آن بزرگوار، در نسل‌های اول و دوم انقلاب نیز جان تازه ای دمید و بایدها و نبایدهای به فراموشی رفته و یا كمرنگ شده خط مبارك امام راحل(ره) را گوشزدی دوباره كرد.

5- اتحاد و یكپارچگی مردم كه در حماسه 9 دی ماه و راهپیمایی چندده میلیونی 22بهمن به نمایش درآمد، یكی دیگر از دستاوردهای عظیم فتنه 88 بود. مردم هوشیار و با بصیرت وقتی دست آشكار دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و مخصوصاً مثلث منفور آمریكا، اسرائیل و انگلیس را در فتنه دیدند و هجوم وحشیانه و نفرت انگیز سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره ای را به ساحت مقدس امام حسین(ع)، حضرت صاحب الزمان(عج)، امام خمینی (ره)، آتش زدن مسجد، قتل مردم بی گناه و... را مشاهده كردند، به وضوح دریافتند كه ماجرا بسیار فراتر از دروغ تقلب در انتخابات و یا مخالفت با دولت است و دشمنان بیرونی و ستون پنجم داخلی آنها، اسلام و انقلاب و امام و رهبری و استقلال و اقتدار نظام اسلامی را نشانه رفته و سودای تحویل این مرز و بوم به آمریكا را در سر می‌پرورانند. چنین بود كه دشمنان از «باد»ی كه برای تفرقه كاشته بودند، طوفانی سهمگین علیه خود و موجودیت خط نفاق جدید درو كردند و بیش از 20 سال برنامه ریزی، هزینه‌های كلان و فعالیت اطلاعاتی و امنیتی سازمان های جاسوسی آمریكا، اسرائیل و انگلیس برای تفرقه افكنی میان مردم مسلمان ایران را به باد دادند. آیا این دستاورد بزرگ كه فتنه 88 زمینه آن را فراهم آورد شایسته شكرگزاری نیست؟ البته كه هست.

6- درباره خاستگاه واژه «فتنه»- كه در كلام خدا نیز بارها آمده است- گفته اند، به معنی وارد كردن طلا در آتش است تا ناخالصی های آن گرفته شده و «عیار» واقعی آن به دست آید. و از این روی «فتنه» را «آزمایش» نیز نامیده‌‌اند.
آیا كمترین تردیدی هست كه دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها در جریان فتنه 88، علاوه بر استفاده از اهرم‌های سخت افزاری نظیر آدم كشی، تخریب، آتش سوزی، حمله به مردم و... تمامی توان نرم افزاری خود را نیز برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و هر دو بخش جدانشدنی اسلامیت و جمهوریت آن به كار گرفتند. هزاران سایت اینترنتی، صدها شبكه تلویزیونی و رادیویی، هزاران نشریه داخلی و خارجی، شبكه های عنكبوتی رسانه‌ای در تمامی ساعات و دقایق فتنه 88 به توهم پراكنی، دروغ بافی، اهانت و در یك كلمه جنگ نرم علیه اسلام و انقلاب و مردم این مرز و بوم مشغول بودند؟ و آیا می‌توان انكار كرد كه بصیرت و هوشیاری مردم اصلی‌ترین و كارآمدترین حربه برای مقابله با جنگ نرم دشمنان است؟

بنابراین به آسانی باید - و می‌توان- نتیجه گرفت كه مردم پاكباخته و انقلابی ایران اسلامی به همان اندازه كه در مقابل جنگ سخت دشمنان از جمله جنگ تحمیلی 8 ساله با اقتدار و توانمندی ظاهر شدند، در عرصه جنگ نرم نیز از قدرت و قابلیت های برجسته و مثال زدنی برخوردارند. و بی تردید بخش قابل توجهی از این بصیرت را در چم و خم فتنه 88 تجربه كرده و به دست آورده‌اند.

7- و بالاخره اگرچه فهرست دستاوردهای فتنه 88 نیز به تنهایی مثنوی هفتاد من كاغذ است و این رشته سر دراز دارد، اما یادداشت پیش روی را با یكی از بزرگترین دستاوردهای فتنه یاد شده به پایان می بریم و آن این كه، پیروزی حماسی مردم در فتنه همه جانبه 88 بیش از همه و پیش از همه مدیون مدیریت الهی و پیامبرگونه رهبرمعظم انقلاب بوده است. فقط نگاهی گذرا به مراحل مختلف فتنه 88 به وضوح نشان می دهد كه هر جا، نه فقط مردم عادی، بلكه نخبگان و صاحب نظران مومن و متعهد «مو» دیده اند، آقا از «پیچش مو» خبر داده اند و آنچه كه پیران خردمند در آینه ندیده بودند، آقا در خشت خام مشاهده كرده اند... پس در یك كلمه باید گفت؛ فتنه 88 بار دیگر بر واقعی بودن این حقیقت تاكید كرد كه «خامنه ای، خمینی دیگر است».