هادی کحالزاده، کارشناس اقتصادی، در یادداشتی به موضوع کاهش تولید و صادرات نفت ایران اشاره و تاکید کرده که جمهوری اسلامی در دهه چهارم عمر خود با دور تازهای از بحران منابع و کمبود منابع مالی روبرو است.
نفت و مشتقاتش مایه حیات دولتها طی 70 سال اخیر در ایران بوده است.
نفت خیز بودن کشور و برخورداری از ذخایر عظیم انرژی در کنار موقعیت ژئوپولتیک، ایران را به یکی از کشورهای مهم در جهان تبدیل کرده اما در سال های گذشته تحولات مهمی در این عرصه رخ داده است.
تولید نفت ایران از سال گذشته تاکنون نزدیک به 10 درصد کاهش داشته و از 4.2 میلیون بشکه به 3.8 میلیون بشکه در روز رسیده است.
هر چند رسما اعلام شده که این کاهش 500 هزار بشکهای بنا به خواست اوپک و در چارچوب انتظارات سهمیه ایران است، اما به نظر میرسد که افت سرمایهگذاری در نفت و شرایط بد صنعت نفت دلیل این کاهش بوده است.
ایران برای تولید صیانتی نفت باید سالیانه دست کم هشت میلیارد دلار در این بخش سرمایهگذاری کند تا افت طبیعی 250 تا 300 هزار بشکه مهار شود و تولید ثابت بماند.
در کنار این افت تولید، صادرات نیز افت داشته و 18 درصد کاهش در صادرات را از 2.7 به 2.2 میلیون بشکه در روز شاهد بودهایم.
مصرف داخلی نیز رشد شتابان سالانه 10 درصد خود را دارد و با حفظ شرایط موجود میتوان پیشبینی كرد که تا سال 1395 به نقطه سربه سری تولید- مصرف داخلی برسد و به این ترتیب نفتی برای صادرات باقی نماند.
دولت که تمایل وافری به خرج همه درآمدهای نفت در همان سال دارد، به دلیل این افت صادرات مجبور شده که قیمت نفت را در سال آینده با نرخ 65 دلار پیشبینی کند.
چنانچه صادارات ایران در این حد 2.2 میلیون بشکه باقی بماند، باید درآمدی معادل 52 میلیارد دلار از صادرات نفت داشته باشیم و چنانچه تولید 10 درصد دیگر کاهش یابد با فرض ثبات مصرف داخلی، دولت مجبور به صادارتی معادل 1.8 میلیون بشکه در سال آتی شود درآمد دولت نزدیک به 42 میلیارد دلار خواهد شد.
به همین میزان دولت در بودجه پیشنهادی خود، درآمد غیرنفتی از مالیات و مالکیت خود را تعریف نموده که جمعا درآمد نفت و مالیات در سناریوی بدبینانه 85 میلیارد دلار و در حالت خوشبینانه 95 میلیارد دلار درآمد خواهد بود.
اگر مجلس بر 20 میلیارد دلار درآمد یارانه ها تاکید کند، 105 میلیارد تا حداكثر 115 میلیارد دلار درآمد برای دولت ایجاد خواهد شد.
اگر دولت سرانجام موفق شود طرح درآمد 40 میلیارد دلاری از محل حذف یارانهها را به مجلس غالب کند، میتوان گفت 135 میلیارد دلار درآمد نصیب خود خواهد كرد.
بنابراین درآمد سال آتی میتواند از 105 میلیارد دلار تا 135 میلیارد دلار در نوسان باشد.
این فرض به این شرط قابل تحقق است كه ایران با تحریم بنزین یا نفت و افت جهانی قیمت نفت روبرو نشود و در عین حال درآمدهای غیرنفتی که دولت پیش بینی کرده، واقعا تحقق پیدا كند.
این در حالی است كه بیشتر کارشناسان معتقدند درآمد 42 میلیاردی غیرنفتی كه توسط دولت پیشبینی شده، قابل تحقق نیست.
به این ترتیب، می توان گفت بحران منابع در کشور آغاز شده و نهاد دولت در حال تجربه دوره تازهای از کمبود منابع مالی است كه میتواند ابعاد خطرناكی داشته باشد.
فارغ از این که در نهاد دولت چه تفکری حاکم است و چقدر توافق کارشناسی و تدبر در حل این بحران وجود دارد، باید گفت دوره تازهای در اقتصاد سیاسی ایران شروع شده که میتوان آن را بحران منابع در دهه چهارم حیات جمهوری اسلامی دانست.