این گزارش نگاهی دارد به سیاستهای صدا و سیمای جمهوی اسلامی در برخورد با موسیقی و نمایش سازهای موسیقی. همچنین دیدگاههای رهبران جمهوری اسلامی و مراجع دینی درباره موسیقی و ابزارهای آن بررسی میشود.
با نگاهی به تاریخ معاصر ایران، مراجع دینی بارها درباره حلال یا حرام بودن موسیقی سخن گفتهاند و به نظر میرسد همیشه سعی داشتهاند مسایل مربوط به موسیقی را در هالهای از ابهام نگه دارند. تا جایی که کمتر میتوان پاسخ مشترک روشن و جامعی درباره موسیقی از منظر روحانیون ایرانی به دست آورد.
پس از انقلاب اسلامی در ایران، نگاه بیشتر مراجع تقلید به موسیقی با هویت موسیقی پیش از انقلاب معنا پیدا میکرد، هویتی که از نگاه آنها آمیخته به گرایشهای تند و میل شدید به «ابتذال» بود.
این گونه بود که حکومت نوپای اسلامی در سالهای پس از انقلاب 57 سیاستهای تازه و دوگانهای در برخورد با موسیقی و ساز در پیش گرفت.
در سال 84 آیتالله خامنهای، رهبر ایران در دیدار با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت که از او بسیار درباره موسیقی سوال میشود. او از روحانیون خواست تا درباره مساله موسیقی بحث کنند تا تکلیف آن روشن شود.
او در همین دیدار، جامعه مدرسین قم را مرکزی دانسته بود که میتواند مطالب و محتوایی که از صدا و سیما انتظار میرود را بررسی و ارزیابی کند.
در همین حال سازمان صدا و سیما، به عنوان تنها دارنده شبکههای رادیویی و تلویزیونی کشور، خود را «رسانه ملی» معرفی میکند و هنوز این رسانه ملی تعریف دقیقی از موسیقی چه ایرانی (سنتی و محلی) و چه غیر ایرانی ارائه نمیدهد و همچنان نمایش سازهای موسیقی سنتی ایرانی از این شبکهها ممنوع است.
بارها بسیاری از اهالی موسیقی، روشنفکران و هنرمندان از رویکرد سازمان صدا و سیما نسبت به موسیقی به شدت انتقاد کردهاند.
منتقدان، برخورد صدا و سیما با نمایش سازهای موسیقی در این رسانه را از همان دسته سیاستهای دوگانهای میدانند که دلایل شرعی و عرفی نیز نتوانسته مهر تاییدی بر این نگاه بزند.
رسانه ملی ایران در طول سالهای پس از انقلاب، سیاستی را در برخورد با نمایش سازها در تلویزیون در پیش گرفت که وقتی در مهر ماه سال 88 پخش بخشهایی از اجرای «سمفونی مقاومت» در حضور محمود احمدینژاد و مقامات دولتی با تصاویری از سازها همراه شد، مجید انتظامی آهنگساز این سمفونی، نمایش سازها در تلویزیون برای اولینبار را حاصل تلاشی سی ساله دانست.
با وجود انتقادهای وارد شده به مدیریت این سازمان در سالهای اخیر، از عزتالله ضرغامی بهعنوان مدیری یاد میشود که دست به «گشایش فرهنگی» در برنامههای رادیو و تلویزیون زده است.
هر چند سیاستهای این سازمان در مقایسه با فضای فرهنگی خارج از آن همچنان محافظهکارانه قلمداد میشود، اما برخی معتقدند که صدا و سیما نسبت به دورههای پیشین رویکرد بازتری از خود نشان داده و پخش موسیقی در سالهای مدیریت آقای ضرغامی را با رشد نسبی همراه میدانند.
سازهایی که میتوانند فراموش شوند
سیامک آقایی، نوازنده سنتور بر این باور است که مردم ایران سالهاست تصویر سازهای ملی خود را ندیدهاند و این امر موجب شده تا این سازها به فراموشی سپرده شوند و بخش زیادی از این موضوع را به عملکرد رسانههایی مانند صدا و سیما مربوط میداند.
او با اشاره به امکاناتی چون ماهواره و اینترنت که موسیقی و سازهای غیرایرانی را در معرض دید مردم قرار میدهند، میگوید: ما به طور ناخواسته با نشان ندادن تصویر سازهای ایرانی تیشه به ریشه فرهنگ موسیقایی خودمان میزنیم و به طور غیرمستقیم مروج سازها، موسیقی و فرهنگ غیرایرانی شدهایم.
سید رضا شکرالهی، منتقد ادبی و وبلاگنویس معتقد است نشان ندادن ساز موسیقی در تلویزیون نتیجه اعلام «حرمت موسیقی» بوده است.
او هم کمترین نتیجه منفی داستان تلخ موسیقی در تلویزیون ایران را در حالیکه مردم انواع موسیقیها و سازها را در همه جا میبینند و مینوازند خالی شدن حافظه تصویری آنها از سازهای ایرانی و سازهای کلاسیک در جایگاه اصیلشان میداند.
در طول این سالها هنرمندانی بودهاند که در اعتراض به عدم نمایش تصویر سازها در تلویزیون به اجرای زنده در برنامههای رسانه ملی تن نداده و گاه از در اختیار قرار دادن آثار خود برای پخش از تلویزیون خودداری کردهاند.
محمد نوریزاد، نویسنده و فیلمساز در نامهای به رییس سازمان صدا و سیما در سال 86 از او به شدت انتقاد کرد و نوشت: ضرغامی و اسلاف او، آلات موسیقی را بنا به فتوای مراجع نشان نداده و نمیدهند. چون نشان دادن آن تبلیغ موسیقی است و حرام است. همان موسیقی که حجم قابل توجهی از برنامههای رادیو و تلویزیون را پر کرده است.
نگاه رهبران جمهوری اسلامی و مراجع دینی به موسیقی
آیتالله خمینی در سال 58 در ملاقات با گروه اجراکننده رادیو دریا گفته بود «نباید دستگاه رادیو و تلویزیون طوری باشد که ده ساعت موسیقی پخش کند و جوانهای نیرومند را از نیرومندیشان برگرداند». او از موسیقی به عنوان «خیانت» به مملکت و جوانها نام برد و خواسته بود تا موسیقی را به طور کلی حذف کنند.
رهبر انقلاب اسلامی موسیقی را از اموری میدانست که «هر کس بر حسب طبع خودش میآید لیکن انسان را از جدیت بیرون میبرد و به یک موجود عزل و بیهوده میکشاند.»
اما به نظر میرسد همانگونه که صادق طباطبایی، از نزدیکان آیتالله خمینی از تاثیر دو عنصر زمان و مکان در فقه و اجتهاد آیتالله خمینی سخن میگوید مصلحتها و شرایط جامعه در اظهار نظر درباره مسایلی از این دست در سالهای پس از انقلاب بیتاثیر نبودهاند تا جایی که طباطبایی از اجرای سرودهایی به همراهی نوازندگان ارگ یا دیگر ابزارها در جماران تعریف میکند و خرید و فروش آلات موسیقی را از نظر آیتالله خمینی خالی از اشکال تعبیر میکند.
آیتالله خامنهای هم در دیدار با گروه جنگ صدا و سیمای جمهوری اسلامی در سال 1371 موسیقی به معنای هنر را با ارزش دانسته و گفته بود: مگر ندیدید جلو چشم امام آلات موسیقی بردند و بنا کردند زدن و خواندن. امام هم مثل کوه نشستند و همینطور نگاه کردند.
سازهای موسیقی در تقسیمبندی احکام اسلامی
دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی ایران بر اساس فتواهای آیتالله خمینی، حلال دانستن موسیقی به طور مطلق را «کذب» اعلام میکند.
در راستای همین فتواهای مراجع تقلید بود که ابزار و آلات موسیقی به «آلات مختص حرام» و «آلات مشترک» تقسیمبندی شدند.
بر اساس این تعریف «آلات مختص حرام» به سازهایی اشاره دارند که در لهو و لعب بهکار میروند، «منفعت حلال» در بر ندارند و استفاده از آنها جایز نیست.
«آلات مشترک» سازهایی هستند که هم برای منافع مشروع و حلال بهکار میروند و هم برای منافع نامشروع و حرام و استفاده از آنها در احکام بستگی به کیفیت نواختن آنها دارد.
آیتالله خامنهای در ملاقات با مسئولان سازمان صدا و سیما در سال 1369 مساله موسیقی را یک «مشکل» دانسته بود که نمیتوان برای آن مرز تعیین کرد و بین ساز و آواز حلال و آن ساز و آوازی که مکروه و حرام است خط دقیقی کشید.
بر اساس این دیدگاه در این طیف وسیع دو نقطه وجود دارد که یکی حلال است و دیگری حرام و تنها پاسخ برای ارزیابی میزان حلال یا حرام بودن موسیقی یا ساز به «تشخیص» استفاده از آن در راستای «لهو و لعب» یا غیر از آن تاکید دارد.
بعد فکر میکنیم طالبان فقط محدود به افغانستان و قسمتی از پاکستان است !
Akhe Akhond chizi az mosighi, eghtesad hata siasat ne mi dand vali khodra saheb nazar midanad why be hale un keshvari ke
Akhond reais an bashad