این مطلب نگاهی دارد به پیامدهای رشد جمعیت بر نقش اجتماعی زنان.
صحبتهای آقای احمدینژاد را میخوانم و تعجب میکنم از رئیس دولتی که پیامدهای رشد جمعیت را به لحاظ اجرایی میداند و چنین سخن میگوید.
تصورم بر این است که احتمال میدهد در دوران ریاستش کودکی از این کودکان به دنیا آمدن تشویق شده، نیاز به اشتغال و مسکن و … نخواهد داشت تا متوجه باشد که در جامعهای که نرخ رشد پایینی دارد و در حال حاضر درصد بیکاری بالایی دارد، نمیشود از افزایش جمعیت سخن گفت.
افزایش جمعیت را برای دورههای پیش از جهش اقتصادی، برخی از اقتصاددانان راه حلی میدانستند تا عرضه نیروی کاری باشد. اما وقتی عرضه نیروی کار حتی از نوع ماهرش هم در این کشور وجود دارد، نرخ رشد مثبت جمعیت چندان عقلانی نیست، چه برسد به اینکه گذشته را بخواهند یادآوری کنند با تعداد بیشتر کودک.
اما من در پس کلام ایشان یک برونرفت موقتی از وضعیت فعلی را میبینم. جمعیت زیاد زنان تحصیل کردهای که بخش اعظم بیکاران جویای کار را تشکیل میدهند و آمار بیکاری را در این کشور بالا بردهاند. جمعیتی که هر دولتی علاقمند است تحت عنوان «خانه دار» شغلی برایش بتراشد تا از درصد چشمگیر و ویرانکننده بیکاریاش بکاهد.
طبق سنت پیشین نیز مهمترین عامل خانهدار شدن یک زن باروری و صاحب فرزندشدن بوده است. حالا با داشتن یک یا دو فرزند هنوز زنان قابلیت حضور در صحنههای اجتماعی را دارند. نیاز دولت این بار به زنانی است که بین دفعات باروری فرصت فکر کردن به کار و شغل و … نداشته باشند.
این سیاست مدتهاست که به گونههای دیگر نیز در حال اجرا شدن است. مسئله نابرابری دستمزدها در بین زنان و مردان سابقه طولانی دارد، اما این روزها کم نمیشنویم که حضور زنان در فلان شغل یا فلان رشته تحصیلی میخواهد که ممنوع شود، یا فلان وزیر امکان کار در خانه زنان را فراهم می آورد تا کارمندان زن به اداره نیایند.
اینها همه به معنای عدم حضور اجتماعی زنان و به دنبال آن پایین آمدن آگاهی ایشان و احتمالا پایین آوردن انگیزه ایشان به تحصیل صورت میگیرد. هرچند که این روشها از ادارات دولتی که متولی مستقیمش دولت است شروع میشود، اما این وضعیت به نظر میرسد که کارفرمایان را هم ترغیب کند که با وضعیت نامعلوم اشتغال زنان در جامعه گرایش به گزینش جنسیتی کارمندان خود داشته باشند تا ریسک حضور زنان را کاهش دهند. ریسکی که با هر خبر و قانون مثلا به نفع زنان، افزایش مییابد.
نمونه قوانین ریسکی برای حضور زنان در یک شغل پایین آوردن ساعات کاری زنان است. مسئلهای که تبعاتش یا بیتمایلی است به سمت حضور زنان در محیط های کار، یا پایین آمدن دستمزد زنان است حتی به نسبت حداقل دستمزد ها از طریق بیمه نشدن و موقتی بودن در کار.
شاید به زعم دولت این قانون میتواند خواسته زنان شاغل باشد، اما مشکل اینجاست که قانون بازدارندهای است برای آماده به کاران زن جویای کار. حالا این قانون را به اضافه احتمال باروری و مرخصی زایمانی بکنید که بخواهند افزایش دهند. حداقل هزینه و فایدهای که صاحب یک بنگاه خصوصی بخواهد بکند، کاهش تعداد کارمندان زن خواهد بود.
بدون شک حضور در دانشگاه و محل تحصیل، حضور در جامعه و محل کار به زنان جوان ما آگاهی و بصیرتی داده که خودش را در مطالبات سیاسی و اجتماعی این دوران به خوبی نشان داده است. همین میشود که رئیس دولت میخواهد برای زنان جوان و دخترانمان نسخهای سنتی بپیچد و در این راه حتی از علما هم طلب مساعدت کند تا شاید با بحران اشتغال، بحران آگاهی و بحران مطالبات به حق و رو به افزایش زنان امروز رو به رو نشود.
ایشان هم در مباحث اقتصادی و هم در اینگونه توصیههای اجتماعی گویا فردا را فراموش کردهاند. از طرف دیگر این هوش و درایت را در این کلام و این موضعگیری داشته اند که قشر متوسط شهری و بخش زیادی از جوانان ، اکنون نیز با ایشان همراهی و همنظری ندارند. بنابراین باید سخنانی برای باقیمانده جامعه داشته باشند.
چه چیزی می تواند یک مادر و پدر سنتی نسل پیشین را راضی کند جز نوهدار شدن آن هم بصورت متعدد؟ پدر و مادرانی که یکی از مهمترین دغدغههای امروزشان بچه دار نشدن یا دیر بچه دار شدن و محدود بودن تعداد فرزاندانشان است.
نسل جوان ما که برای فرزندآوری هم هزینه فایده میکنند و قواعد عقلانی را در نظر میآورند. این سخنان برای نسل پیشینی گفته شده است که خودش رویهای دیگر داشته و انتظار دارد که فرزندانشان هم رویهای مثل ایشان را برگزینند. برای شناخت این طرز تفکر کافیست کمی در جامعه سربچرخانیم. حتما اطرافمان نمونهاش را خواهیم یافت.
عالی بود.حق با شماست.این بهترین دلیل می تونه باشه برای ساکت کردن زنان یک جامعه . اما یک موضوع دیگر را نمی توان نادیده گرفت.درست است که این نسخه ای است برای نسل پیشین اما هستند قشر کم درآمد و تحصیل نکرده ای که با وعده رئیس دولت (هدیه 1 میلیون تومانی برای هر نوزاد) به فکر تولد کودکانی می شوند که آینده ای نامعلوم در انتظارشان است .