یادداشت محرمانه رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا به کاخ سفید در ماه ژانویه امسال، بازتاب وسیعی در رسانههای خبری و تحلیلی جهان داشته است.
یادداشت محرمانه رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا به کاخ سفید در ماه ژانویه امسال، بازتاب وسیعی در رسانههای خبری و تحلیلی جهان داشته است.
رابرت گیتس در این نامه از استراتژی دولت اوباما در مورد دور تازه تحریم گسترده علیه ایران، انتقاد کرده است.
دیوید ایگناتیوس، مقاله نویس روزنامه واشنگتن پست در مقاله امروز خود که با عنوان «تلهای برای ایران» منتشر شد، استراتژی دولت باراک اوباما برای تحریم ایران را به تلهای چسبناک تشبیه کرده که به نوشته او «هر چه ایرانیها بیشتر برای رهایی از شر آن تلاش کنند، بیشتر در دام آن گرفتار خواهند شد.»
به اعتقاد نویسنده واشنگتن پست، ایده اوباما برای تحریم ایران هوشمندانه است، اما حتی اگر با دقت تله موش هم کار کند، بعید است که به توقف برنامه هستهای ایران بیانجامد.
به نوشته دیوید ایگناتیوس، به همین دلیل است که این استراتژی باعث نگرانی وزیر دفاع آمریکا و دیگر مقامهای رسمی این کشور شده است.
واشنگتن پست در سرمقاله روز گذشته خود نیز به بهانه موضعگیری اخیر رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در نقد رویکرد دیپلماتیک باراک اوباما در قبال برنامه هستهای ایران، به انتقاد از سیاست آقای اوباما در این زمینه پرداخته بود.
واشنگتن پست، از موضع گیری رابرت گیتس در این مورد دفاع کرد و سیاست اوباما را فاقد پشتوانه لازم شمرد.
واشنگتن پست، در مقاله امروز خود نیز مینویسد که ترس آقای گیتس و دیگران از این است که تحریمها هرچند خوب سازماندهی شوند، ممکن است نتواند ایران را وادار به تسلیم کند.
به اعتقاد نویسنده واشنگتن پست، دولت اوباما میداند که تصویب قطعنامه ممکن است با مخالفت چین و روسیه مواجه شود، اما برای اعمال فشار بیشتر به ایران، به تصویب آن از طرف شورای امنیت نیاز دارد.
اما بر اساس این مقاله، تحریمهای خصوصی و یکجانبه میتواند نیش واقعی را به ایران فرو کند، تا جایی که مینویسد: هرچه ایرانیها سعی کنند از چنگ آن خلاص شوند، فریبکاری آنها عواقب سنگین تری برایشان خواهد داشت.
نویسنده واشنگتن پست آنگاه از تحریم بانک سپه ایران به عنوان نمونهای موفق در این زمینه یاد میکند و مینویسد: آمریکا در ژانویه 2007 به بهانه حمایت مالی بانک سپه از توسعه موشکهای دارای کلاهکهای هستهای، این بانک را تحریم کرد. به دنبال آن سازمان ملل نیز در مارس 2007، تحریم خود را بر این بانک اعمال کرد.
به نوشته واشنگتن پست، دولت ایران نیز برای پشتیبانی مالی فعالیتهای هستهای خود به بانک ملی و بانک ملت متوسل شد، اما ایالات متحده این بانکها را هم تحریم کرد و از بانکهای بینالمللی خواست، ارتباط تجاری خود را با آنها قطع کنند.
بر اساس مقاله واشنگتن پست، بیشتر بانکهای جهانی به این نتیجه رسیدهاند که ارتباط تجاری با ایران، ارزش خطر کردن ندارد.
به نوشته دیوید ایگناتیوس، تحریم سال 2008 ایران، خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران را نیز تحت فشار قرار داد، اما دولت ایران با تغییر نام برخی از کشتیهای خود سعی کرد راهی برای گریز از این تحریم پیدا کند.
دولت بریتانیا نیز از شرکتهای بیمه خود خواست از بیمه کردن کشتیهای ایرانی خودداری کنند. در نتیجه، ایران برای بیمه کشتیهای خود به سراغ روسیه و برمودا رفت اما آمریکا این کشورها را نیز تحت فشار قرار داد که با ایران همکاری نکنند.
مقاله نویس واشنگتن پست در ادامه نوشته که با این حال ایران با همه این فشارها و محدودیتها، توانسته به فعالیتهای بانکی و کشتیرانی خود ادامه دهد، واقعیتی که واشنگتن پست آن را به عنوان نشانهای بر ناکارآمدی طرح تحریم برای وادار کردن ایران به تغییر سیاستهای هستهایاش، تعبیر میکند.
حمله نظامی، جایگزین تحریم
از دید نویسنده واشنگتن پست، این بحثها می تواند آغاز چرخش سیاست آمریکا به طرف زمینههای حساستری باشد که در نامه رابرت گیتس به کاخ سفید آمده بود، یعنی فضای بین تحریم و اقدام نظامی تمام عیار.
واشنگتن پست در پایان این مقاله میپرسد، آمریکا و متحدان آن چه گزینههایی را در پیش رو دارند؟ آیا می توان هزینه دستیابی ایران به سلاحهای هستهای را افزایش داد؟ آیا راهی برای تخریب یا کارشکنی در برنامه هستهای ایران وجود دارد بدون این که به بمباران تاسیسات هستهای ایران نیاز باشد.
از سوی دیگر، بوستون گلوب نیز در سرمقاله امروز خود با محور قراردادن درون مایه نامه رابرت گیتس، به تحلیل گزینههای موجود در برخورد با ایران پرداخته است.
بوستون گلوب مینویسد: رویکردهای گذشته بیفایده بود. جورج بوش معتقد بود که ما با نیروهای شر مذاکره نمی کنیم، سیاستی که نتوانست ایران را وادار به توقف برنامه هستهای کند. آقای اوباما نیز با رویکرد دستهای باز وارد شد اما ایران از انجام مذاکره امتناع کرد.
به نوشته بوستون گلوب، پروژه هستهای ایران حامیان زیادی حتی در میان نیروهای مخالف نظام دارد.
بوستون گلوب بر این باور است که اگر تحریمهای اعمال شده بر ایران موثر نباشد، تنها دو راه وجود دارد: حمله نظامی به ایران یا آمادگی برای زندگی با ایران صاحب بمب اتمی.
اما بر اساس این مقاله، «حمله نظامی به ایران تنها می تواند دستیابی ایران به بمب اتمی را چند سال عقب بیاندازد. از طرف دیگر می تواند همه ایرانیها را گرد رژیم متحد کند.»
به نوشته بوستون گلوب، اکنون فرصتی برای تغییر وضعیت سیاسی ایران در ظرف چند سال آینده وجود دارد، اما اگر به ایران حمله شود این فرصت از دست خواهد رفت. حمله به ایران، نظام جمهوری اسلامی را مستحکم تر خواهد کرد و انگیزهاش را برای ساختن بمب تقویت خواهد کرد.
بوستون گلوب همچنین با انتقاد از حمله نظامی به ایران مینویسد که حمله به ایران، آخرین حدی است که آمریکا از نظر اقتصادی و سیاسی میتواند از عهدهاش برآید و ایران هم راهی برای مقابله به مثل پیدا خواهد کرد که عواقب آن بیشمار خواهد بود.