یک نماینده مجلس حامی دولت ادعا کرد که سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، و میرحسین موسوی ممنوعالخروج شدهاند و نمیتوانند ایران را ترک کنند. او علت این محدودیت را تلاش این چهرهها برای «استفاده از تریبونهای بینالمللی» ذکر کرد.
یک نماینده مجلس حامی دولت ادعا کرد که سید محمد خاتمی، مهدی کروبی، و میرحسین موسوی ممنوعالخروج شدهاند و نمیتوانند ایران را ترک کنند. او علت این محدودیت را تلاش این چهرهها برای «استفاده از تریبونهای بینالمللی» ذکر کرد.
حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، شامگاه چهارشنبه گذشته در جلسهای با گروهی از حامیان دولت در استان گیلان، مهمترین هدف سفر این چهره عمده اصلاحطلب به خارج از کشور را «استفاده از جایگاه سیاسیشان برای دستیابی به تریبونهای بینالمللی و خطدهی و زنده نگه داشتن جریان فتنه» دانست.
آقای رسایی تصریح کرد: به آقای خاتمی اعلام شده از کشور خارج نشود و برنامهای برای خارج شدن نداشته باشد.
به گفته این حامی آقای احمدینژاد، محمد خاتمی این محدودیت را پذیرفته است، «زیرا به او گفتهاند اگر بخواهی از کشور خارج شوی، به صورت رسمی [ممنوعالخروجشدن شما را] اعلام میکنیم.
حمید رسایی گفته است چنین محدودیتی برای آقایان کروبی و موسوی نیز وجود دارد.
این نماینده مجلس همچنین خبر داد: پرونده موسوی در حال بررسی بوده و قطعا با وی برخورد میشود و برای همین ممنوعالخروج است.
حمید رسایی در حالی در شامگاه چهارشنبه خبر از ممنوعالخروج بودن رئیسجمهوری پیشین ایران و دو نامزد معترض انتخابات ریاستجمهوری داده که صبح همان روز، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در حاشیه جلسه هیئت دولت در گفتوگو با خبرنگاران درباره ممنوعالخروجشدن خاتمی اظهار بیاطلاعی کرد و گفته بود که او ممنوعالخروج نیست.
«حکم» ممنوعالخروجی یا «توصیه» نهادها؟
با افزایش فشارها بر معترضان نتایج دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران، توقیف گذرنامه و ممنوعالخروج کردن چهرههای سیاسی بهویژه اصلاحطلبان نیز یه یکی از شیوههای اعمال فشارهای سیاسی تبدیل شد.
در یکی از مهمترین مورد این اعمال فشارها، برای نخستین بار در اسفندماه سال گذشته، برخی رسانههای حامی دولت خبر ممنوعالخروج شدن سید محمد خاتمی را منتشر کردند که منابع نزدیک به وی این گزارشها را تکذیب کردند.
روز پنجشنبه 26 فروردین، پس از گذشت 10 ماه از انتخابات ریاست جمهوری، محمد خاتمی از نخستین سفرش پس از انتخابات که قرار بود برای شرکت در اجلاس سالانه شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هستهای عازم هیروشیمای ژاپن شود، باز ماند.
فردای آن روز، وی در سخنانی از عملکرد مقامات جمهوری اسلامی انتقاد کرد و گفت: «شنیده میشود همچنان برنامههایی درجهت محدودکردن بیشتر فعالیت احزاب و افراد در دست تهیه و اجرا است.»
اما یک روز بعد محمود علیزاده طباطبائی، وکیل محمد خاتمی با اشاره به اینکه «ممنوعالخروجکردن یک فرد، نیازمند حکم قضائی است»، اعلام کرد: تا جایی که اطلاع دارم لغو سفر روز گذشته او به ژاپن به توصیه برخی نهادها بوده است و تاکنون هیچ حکم ممنوعالخروجی برای وی صادر نشده است.
پس از آن روزنامه رسالت، نزدیک به اصولگرایان و حامی دولت، نوشت: مواضع اینگونه چهرهها خارج از کشور به حساب دولت فعلی گذاشته میشود و آقای خاتمی برنامه سفر و موضوعات قابل طرح در اجلاس مهم هستهای را به هیچ یک از مسئولین ذیربط اطلاع نداده بود. به همین خاطر مصالح نظام و مردم در این دیده شد که سفر خاتمی به ژاپن انجام نگیرد.
نمایندگان فراکسیون اصلاحطلب مجلس نیز این تصمیمات را به ضرر جمهوری اسلامی دانستند و خواستار «رفع محدودیتهای ایجادشده و برخورد قانونی با این اقدامات ناروا توسط مسئولان و به خصوص قوه قضائیه» شدند.
همه «سران فتنه» بازداشت میشوند
در همین حال یک نماینده دیگر حامی دولت گفته است: کم کم تمامی سران فتنه نیز دستگیر میشوند و دو سه نفر باقیمانده هم، در زمان مناسب خود از سوی قوه قضائیه بازداشت خواهند شد.
مهدی کوچکزاده که در نشست یکی از تشکلهای حامی محمود احمدینژاد سخن میگفت، در این باره توضیح داد: در حال حاضر نهضت سبز و امکانات کشور فرصت رسیدگی به این مسائل را نمیدهد و هر روز نهضتی برای خود راه میاندازد که نتیجه آن شدهاست که دختر سی ساله و پسر چهل ساله نمیتواند ازدواج کند.
او از مخاطبان خود خواست که برای نابودی «جریان اصلاحات» هر شب دعا کنند.
DOLATE KUDETA ESTEFA ESTEFA
VALIE POSHTIBANE KUDETA ESTEGHFAR ESTEGHFAR
EY MELLAT ETERAZ ETERAZ
EY MARDOM ETESAB ETESAB
http://zamaaneh.com/Khiyaban/2010/04/post_39.html
ترس شریعتی واقعی است و شما نمیتوانید با مطرح کردن ساده لوحانه تفاوت سوسیال دموکراسی با لیبرال دموکراسی ان ترس را توهم جا بزنید . یک نگاه به سایت های چپ و نوسان آنها بین حرکت ماجراجویانه چریکی تا حرکت وابسته توده ا ی تا سوسیال دموکراسی و ضدیت هیستریک آنها با دگراندیشان لیبرال و مشروطه خواه کاملا نشان میدهد که ما هنوز در سال ۵۷ تا ۶۰ به سر میبریم و گروه های سیاسی هنوز در همان مقطع به تسویه حسابهای سیاسی مشغولند . هیچ چیزی فرق نکرده جز ظاهر تصنعی دموکراسی خواهی . یعنی لیبرال دموکرات ها همان لیبرال ها هستند و سوسیال دموکراتها همان کمونیست ها . با اندک تلنگری سوسیال دموکراتها اسلحه برمیدارند تا یک کوبا بسازند و لیبرل دموکراتها از امریکا تقاضای یک کودتا و حمله اتمی میکنند تا یک پاکستان یا در بهترین حالت افغانستان بسازند . موسوی و کروبی هم هیچ کره اند . جنبش سبز هم یک چاله میدان است . ما نیاز به تغییر در بنیان اندیشه ها داریم . گروه های فعلی تربیت شده مارکسیسم روسی هستند . نگاه کنید به بحث زیر در اخبار روز :
http://www.akhbar-rooz.com/idea_process.jsp
این بحث سناریویی ساخته پرداخته شده توسط چپهاست که ظاهرا یکی رول سلطنت طلب نقابدار بازی میکند دیگری توده ای نقابدار و ان دیگری فدایی نقابدار . نتیجه هم قابل پیش بینی است . چپ روسی پیروز و رژیم شاهنشاهی با مشروطه خواهی یکی فرض و از صحنه بیرون رانده میشود . این همان سیاستی است که در سازمانهای سانترال دموکرات مثل فدایی و مجاهد و در سیستمهای استالینیست مثل حزب توده اجرا شده و هدف ان موجب کردن مصنوعی هواداران است و جلوگیری از ریزش آنها در مواجهه با واقیت بیرونی .
وگرنه سوالهای اساسی زیر باید مطرح و بدون فحاشی و استفاده از زبان لنینی و برچسب زنی استالینی به آنها جواب داده شود .
۱- آیا راه حل چریکی و مبارزه مسلحانه راه حل درستی بوده و هست یا نه ؟
۲- آیا خشونت (انقلابی علیه چند ژاندارم و پلیس ) از همان جنس خشونت (دیکتاتوری علیه چند مبارز آزادیخواه مسلح) هست یا نه ؟
۳- آیا هر ایدیولوژی به صرف اینکه هوادارانش آماده جانفشانی برای ان باشند و پر شور و سر سخت از ان دفاع کنند آزادی و دموکراسی و پیشرفت می آورد ؟ یا کاملا بر عکس موجب پدید آمدن دیکتاتوری مقدس خطرناکتری میشود ؟
۴- آیا حرکت چریکها و مجاهدین در تغییرات پدید آمده اثر مثبتی داشته و به طور نسبی موجب اثرات مثبت در وضعیت سیاسی کنونی ایران شده یا کاملا برعکس ما را از یک رژیم دیکتاتوری مدرن به یک رژیم دیکتاتوری ایدیولوژیک رسانده ؟
۵- آیا هر رژیم سلطنتی به دلیل اینکه تجربه رژیم شاه مورد قبول جمهوری خواهان نیست لزوما بد و غیر دموکرات است ؟
۶- آیا اگر شاه دیکتاتور بود فرزند او هم اتوماتیک از همان نوع شاه خواهد شد ؟
۷- آیا اگر اکثریت مردم ایران در یک رای گیری آزاد زیر نظر سازمان ملل یک رژیم مشروطه سلطنتی را ترجیح دهند باز کمونیست های سابق با ان خواهند جنگید ؟
۸ - آیا احتمال دیکتاتوری در یک رژیم جمهوری کمتر از یک رژیم سلطنتی است ؟
و بلاخره اگر این بحث هدایت شده و سناریوی نیست چرا افراد سلطنت طلب و جمهوری خواه و فدایی و توده ای و ... شناخته شده بدون نقاب در ان شرکت ندارند ؟ چرا اخبار روز نظرات مستقل را سانسور میکند ولی بحث های خاصی را نگاه میدارد ؟