همواره جنبشهای کارگری تکمیلکننده جنبشهای اعتراضی مردم شناخته میشوند. از همین روست که نیروهای امنیتی هر حکومتی برای مقابله با فشار معترضان، به سراغ فعالان و رهبران کارگران معترض میرود.
تشکلهای کارگری در ایران همواره با فشارهای حکومتی مواجه بودهاند. حکومتها این را میدانند که با فعال شدن جنبشهای کارگری و گسترش اعتراضها و اعتصابهای این قشر از جامعه، پایههای نظام سیاسی به لرزه در خواهد آمد.
همواره جنبشهای کارگری تکمیلکننده جنبشهای اعتراضی مردم نیز شناخته میشوند. از همین روست که نیروهای امنیتی هر حکومتی برای مقابله با فشار معترضان، به سراغ فعالان و رهبران کارگران معترض میرود.
در ایران نیز پس از ناآرامیهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد 88 حساسیتها بر فعالیت سندیکاهای کارگری افزایش یافت. اما این حساسیت در سال گذشته با آغاز بحرانهای مالی و اقتصادی که منجر به اخراج دسته جمعی کارگران و پرداخت نکردن حقوقهای آنها شد، چند برابر هم شد.
هرچند که امسال محمود احمدینژاد در مراسم بیست و یکمین همایش ملی معرفی کارگران و گروههای نمونه کشور، یک عدد پراید به یازده کارگر نمونه هدیه داد و وزیر کار و امور اجتماعی یکصد میلیون تومان وام از صندوق مهر امام رضا به آنها اهدا کرد. اما بسیاری از کارگران از کار بیکار شده در شهرهای مختلف از وضعیت خود ناراضی هستند.
بازداشت رهبران سندیکای کارگری، فشار بر فعالان کارگری
در چند سال اخیر تشکلها و سندیکاهای کارگری در ایران با وجود فشار نیروهای امنیتی و بازاشتهای گسترده فعالان کارگری تلاش کردند با صدور بیانیه و فراخوان برای تجمع و راهپیمایی حقوق خود را مطالبه کنند.
«سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه»، «سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه»، «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، «هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان»، «شورای همکاری تشکلها و فعالین کارگری»، «کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری»، «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری» و «کانون مدافعان حقوق کارگر» از جمله تشکلهایی هستند که در این راستا فعال بودهاند.
در زمستان 88 همزمان با افزایش تجمعهای کارگری در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق ماهیانه و همچنین اخراج آنها از کار، بازداشت فعالان کارگری هم افزایش یافت.
از آنجا که فعالان کارگری به دنبال سازماندهی اعتصابها و تجمعهای سراسری کارگران هستند، نیروهای قضایی و امنیتی کشور نیز برای از هم پاشیدن آن با بازداشت چهرههای سرشناس سعی میکند به سایر کارگران بیاموزد که اگر به اعتراضهای خود ادامه دهند، سرنوشت مشابهی خواهند داشت.
در ماههای پایانی سال 88 علیرضا ثقفی و ابوالحسن دارالشفایی، دو نفر از فعالان شناخته شده کارگری بازداشت و پیش از نوروز آزاد شدند.
محمد اشرفی، فعال کارگری شامگاه 20 بهمن سال گذشته در منزل خود بازداشت شد. او پیش از این، در روز جهانی کارگر نیز بازداشت شده بود و به حکم دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
برخی گزارشها از بازداشت و اعمال فشار بر فعالان کارگری در سنندج خبر میدهد.
سال گذشته نزدیک به 150 نفر از فعالان حقوق کارگران در روز جهانی کارگر به دلیل تجمع در پارک لاله تهران، بنابر اعلام «کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه» از سوی نیروی انتظامی بازداشت شدند. برخی از این افراد فعالان حقوق زنان بودند که در این مراسم حضور داشتند.
همچنین در سال گذشته با اوج گرفتن اعتراضهای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه در شهر شوش، پنج نفر از اعضای هيات مديره سنديکای کارگران این شرکت بازداشت شدند.
علی نجاتی، قربان علیپور، جلیل احمدی، فریدون نیکوفرد و محمد حیدریمهر از اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه به یک سال زندان و سه سال محرومیت از فعالیت صنفی کارگری محکوم شدند.
همچنین یکی از اتهامهای علی نجاتی و رضا رخشان، دو رهبر سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، «ارتباط با افراد معاند نظام» عنوان شد.
از سوی دیگر برخی کارخانهها برای اعمال نظارت بیشتر، فعالان و نمایندگان کارگران خود را اخراج میکنند. مديريت کارخانه لاستيک البرز در بهمن ماه 88 حکم اخراج نه نفر از نمايندگان کارگران اين کارخانه را صادر و از ورود آنها به محل کارخانه ممانعت کرده بود.
یکی از گستردهترین و جنجالیترین اعتصابهای کارگری پس از انقلاب اسلامی، در زمستان سال 84 به اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد تهران مربوط میشود.
در این ماجرا رهبران این سندیکا به اتهام «اقدام عليه امنیت کشور» بازداشت شدند. اعتراضها سرکوب و تعداد زیادی از رانندگان دستگیر شدند و بیکاری گروهی را به دنبال داشت.
منصور اصانلو، رییس هیات مدیره سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه که از تابستان 86 در زندان به سر میبرد، یکی از این افراد است.
فعالان حقوق بشر در ایران در فروردین ماه امسال از وضعیت این فعال کارگری ابراز نگرانی کردند و گفتند که او مدتی است به بند ویژه پرخاشگران، معتادان و قاتلان منتقل شده و از سوی مسولان زندان تحت فشار روحی و جسمی قرار دارد.
داود مددی دیگر عضور این سندیکا نیز در سال 88 زندانی شد.
منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران
منشور «مطالبات حداقلی کارگران ایران» به مناسبت سی یکمین سالروز پیروزی انقلاب از سوی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران و انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه در 21 بهمن ماه سال 88 منتشر شد.
در این منشور که یکی از مهمترین اقدامات تشکلهای کارگری در سال گذشته بود، کارگران در ده بند خواستهای حداقلی خود را اعلام کردند و نوشتند که خواهان تحقق فوری و بی قید و شرط همه آنها هستند.
بند نخست منشور عبارت است از «به رسمیت شناخته شدن بی قید و شرط ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، اعتصاب، اعتراض، تجمع، آزادی بیان، مطبوعات و تحزب».
«آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه فعالان کارگری»، «افزایش فوری حداقل دستمزدها»، «توقف طرح هدفمند کردن یارانه ها»، «تامین امنیت شغلی برای کارگران»، «توقف اخراج و بیکار سازی کارگران»، «لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان»، «برخورداری تمامی بازنشستگان از یک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی»، «تمامی کودکان باید از امکانات آموزشی، رفاهی و بهداشتی یکسان و رایگانی برخوردار شوند» از دیگر بندهای این منشور است.
همچنین تشکل های امضاکننده این منشور در بند دهم آن خواستار رسمی شدن روز اول ماه مه (یازدهم اردیبهشت)، روز کارگر شدند که در آن «هر گونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز ملغی گردد».
در بخش نخست این منشور چنین آمده است: برای ما کارگران سلولهای زندان پایان کار نیست، ما میلیونها انسانیم، ما تولیدکنندگان تمامی ثروتها و نعمات موجود هستیم، چرخ تولید و زندگی در جامعه در دستان ماست، پشتوانه ما تجربه اعتصاب متحدانه و شکوهمند کارگران نفت در انقلاب بهمن 57 است.