نسخه آرشیو شده

همه مردان جامعه مردسالار
از میان متن

  • این قدیس‌ها تا دیروز کجا بودند که حالا هر کسی چندتایی از آنان را می‌شناسد؟ چرا با حضور این قدیس‌ها خیابان‌های شهرهای ایران در شب که هیچ در همین روز روشن برای زنان و دختران امن نیست؟
موضوع مرتبط

دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۱ | کد خبر: 51996

مجتبی سمیع‌نژاد در وبلاگ خود به نوشته شادی صدر با عنوان «چه فرقی است بین امام‌جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟» که در مردمک منتشر شد واکنش نشان داد.

چند «مرد» را می‌شناسید که همسران‌شان برای بیرون رفتن باید اجازه بگیرند، چند نفرشان هستند که دیده شدن موی سر همسرشان را فاجعه‌ای غیرقابل بخشش می‌دانند؟ چند «مرد» می‌شناسید که وقتی با زن‌اش به منزل جدید اسباب‌کشی می‌کند اولین کاری که در خانه انجام می‌دهد این است که پرده‌ها را بیاندازد تا خانه‌شان «دید» نداشته باشد؟

چند مرد را می‌شناسید که صدای‌شان را صدها بار روی زن و خواهر و مادرشان هوار کرده باشند، کشیده باشند؟ چند مرد را می‌شناسید که هر زنی را که به او لبخند می‌زند او را به شکل یک…، چند مرد را می‌شناسید که امنیت جامعه و عبور و مرور در خیابان را برای زنان ناامن نکرده باشند. همین شما «غیرت» مردانه‌تان اجازه می‌دهد که خواهر و مادر و یا همسرتان از ساعت 10 شب به بعد به خیابان برود؟ چرا نمی‌گذارید در ساعات نیمه شب در خیابان باشد؟ غیر از این است که می‌ترسید «مردان» برای آن‌ها مزاحمت ایجاد کنند؟

وقتی چنین امنیتی نیست، بدین معنی نیست که تمام مردان این‌گونه هستند و چنین جامعه ناامنی محصول همکاری مشترک «تمام» مردان ایرانی است؟ شما از ساعت 10 شب به بعد وقتی خواهرتان و همسرتان تنها در خیابان باشد؛ از تمام مردان واهمه ندارید؟ از همه آنها احساس ناامنی به شما منتقل نمی‌شود؟ می‌شود، از «همه» آن مردان ناامنی برای شما وجود دارد.

مگر این «مردان» همان مردانی نیستند که به اندازه یک تاریخ این چنین کرده‌اند، مگر این تاریخ مردسالار کم گذاشته از اجحاف به زن و مگر کم حقوق او را به عنوان یک انسان نادیده گرفته و مگر همین قوانین ضد زن و تبعیض‌آمیز امروز محصول همین تاریخ پرافتخار مردسالار نیست؟ مگر همین فرهنگ که به زن به عنوان جنس دوم نگاه می‌کند و حتی هنوز او را در انظار عمومی به نام «خانواده» و «منزل» و به نام فرزند صدا می‌کند، چنین نسخه‌ای نپیچیده است که امروز شاهد آن هستیم؟

حالا چه شد که بعد از نوشته شادی صدر تمام اینها به فراموشی سپرده شده و پیدا شدند مردانی که «اصلا» و «هیچ‌گاه» این‌چنین نبوده‌اند. این قدیس‌ها تا دیروز کجا بودند که حالا هر کسی چندتایی از آنان را می‌شناسد؟ چرا با حضور این قدیس‌ها خیابان‌های شهرهای ایران در شب که هیچ در همین روز روشن برای زنان و دختران امن نیست؟

یک تاریخ بر زن اجحاف کردیم، تحمل یک حرف را نداشتیم که به ما بگوید «آقایان» چنین هستید. آنچه من از حرف شادی صدر می‌پندارم و برداشت‌ام است همین است که؛ یک تاریخ ظلم کردیم و حقوق زنان را به عنوان یک «مرد» نقض که نه «له» کردیم، بعد طاقت یک حرف به «ساحت مقدس مردانه»‌مان را نداریم.

فرض بگیریم این حرف غلط هم بود که همه مردان ایرانی این‌گونه نیستند و هستند مردانی که در ساختن فضای مردسالار امروز ایران «سهمی» نداشته‌اند! (بعد از مطلب شادی صدر این‌گونه مردان به مقدار زیادی پیدا شدند) یک یا دو خط یا یک مطلب تند و بی‌رحمانه آن‌قدر این تاریخ پرافتخار را به افتضاح می‌کشد که برخی طاقت از کف می‌دهند که می‌نشینند و اولین استدلا‌ل‌شان «عمومیت دادن» مطلب نوشته شده است که نه همه مردان این‌گونه نیستند، اگر نیستند پس جامعه مردسالار ایران را چه کسی ساخته است؟ این قوانین ضد زن از کجا آمده‌اند؟ غیر از این است که هر مردی به هر نوعی سهمی در آن داشته است؟ غیر از این است که پدرهای پدرهای ما این‌چنین بوده‌اند و مردها همه جملگی کم یا زیاد به ارث برده‌اند مرسالار بودن را؟

حالا انقدر به خودتان سخت نگیرید، چیزی عوض نشده، خدا را شکر هم انقدر مردانی که این‌گونه نباشند از دیروز تا به حال پیدا شده که فکر کنم تا ماه دیگر جامعه ایران زن‌سالار شود.

به شخصه به مقاله شادی صدر با تمام وجودم احترام می‌گذارم، شاید این‌گونه تصور بشود که من هم دلم می‌خواهد جزو همان مردانی باشم که از دیروز تا به حال همه چندتایی می‌شناسند، اما واقعیت این است که همه ما همین بودیم و هستیم که شادی گفت، چه به مذاق‌مان خوش بیاید چه نیاید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی